در شماره جدید دنیای تصویر، بخش «پرسونا» اختصاص پیدا کرده به بررسی شمایل مریلین مونرو در تاریخ سینما و تصویری که اندرو دامینیک در فیلم «بلوند» از این ستاره ارائه میدهد. در ادامه بخشهایی از مطالب این پرونده را مرور میکنید.
بلوند احمق یا ستاره بیتکرار؟!
مریلین مونرو و تصویری که «بلوند» از او میسازد
صوفیا نصرالهی
«مونرو نه آن احمق بلوندی است که بین عوام و البته روشنفکران دماغ سربالای سینما شهرت پیدا کرد و نه بازیگری با متدهای پیچیده، شبیه خیلی از بازیگران کلاسیک دیگر مثل باربارا استانویک یا جوآن کرافورد، که بازیاش مبهوتکننده و شایستهی ستایش باشد. مریلین پر زرق و برق بود. ستارهای به تمام معنا که چشم را به پرده خیره میکرد. مریلین مونرو تحصیلکرده نبود. عقبهی فرهنگی خاصی نداشت. اما بر خلاف کاراکترهایی که در فیلمها نقششان را بازی میکرد، باهوش بود. گاهی با هوشش میتوانست از خودش در برابر جهان بیرحم و آدمهایی که قصد سوءاستفاده از او را داشتند، محافظت کند، گاهی هم گیر میافتاد…»
درونِ خودکُش، بیرونِ دگرکُش
ماکسیمالیسم سینمایی و عواطف انسانی در «بلوند»
جواد رهبر
«زیادهروی و افراطگرایی تعمدی اندرو دامینیک به نمایش آنچه در مقاطع مختلف زندگی مونرو بر او گذشته، به شاخصهی اصلی فیلم تبدیل میشود و آن را به اثری گریزان از قرار گرفتن در حاشیهی امن تبدیل میکند. “بلوند” یا شیوهی بدیعی در ساخت فیلمی زندگینامهای (و البته خیالی) در پیش گرفته یا اینکه اثری افراطگرایانه است که نمیتوان با دید مثبتی به مسائل مطرحشده در آن نگاه کرد. واکنشها به فیلم نیز تقریبا به همین صورت بود؛ اثری جسورانه یا زننده. حد میانی نمیتوان برای آن قائل شد…»
واقعیت نه؛ دغدغهام تصویر است
گفتگو با اندرو دامینیک درباره «بلوند»
کریستینا نیولند (سایت اند ساوند)
ترجمه: امین نور
اندرو دامینیک: «هر چیزی که تا به حال در مورد زندگی مریلین مونرو نوشته شده را خواندهام. آدمهایی را دیدم که او را میشناختند. تحقیقات بسیار زیادی کردم. اما در آخر این فیلم اقتباسی از کتاب است. و اقتباس از یک کتاب، اقتباس حسی است که کتاب در زمان خواندن به شما میدهد. فیلم به نوعی نسخهی خود جویس از مریلین است، آنگونه که او مریلین را میدید. پس فیلم به نظرم در خصوص معنای مریلین مونرو بودن است. یا یک نوع از معنا. او نماد چیزی بود. همچون الههی افرودیت برای قرن بیستم، الههي آمریکایی عشق. و خودش را کشت. این چه معنایی میدهد؟»
بلوندها را ترجیح نمیدهم
گفتگو با جویس کارول اوتس نویسنده رمان «بلوند»
کتی والدمن (نیویورکر)
ترجمه: اردوان شکوهی
جویس کارول اوتس: «اندرو دامینیک سالها پیش فیلمنامهاش را برایم فرستاد. تحت تأثیر قرار گرفتم چون هشتصد صفحه استادانه خلاصه شده بود. محققشدن این پروژه زمان زیادی بُرد و من هیچ ارتباطی با آن نداشتم. اندرو هر چند وقت یکبار با من در تماس بود. انتخاب اول او برای نقش مریلین، نائومی واتس بود اما آن زمان نتوانست سرمایهی لازم را جور کند. واتس هم پا به سن گذاشت و دیگر انتخاب مناسبی به نظر نمیرسید. بعد اندرو سراغ هنرپیشهی دیگری رفت که او هم پا به سن گذاشت، چون داریم دربارهی پروسهای بیست ساله صحبت میکنیم…»
زنانگی، فروید و سرمایهداری
نگاهی به «بلوند» از منظر روانشناسی
مهدی کیقبادی امیری
«فیلم در ظاهر مردان را مذمت میکند و از دلایل مشکلات مریلین میداند (این نگاه نیز ابتذال فمینیسم است) اما در حقیقت اثر اتفاقا طرز فکر پدرسالار و مردانه را تبلیغ میکند تا مشکلِ اصلی را پنهان سازد. در طول فیلم میبینیم که مریلین از نبود پدر در رنج بوده و شرکای زندگیاش را نیز پدر میخواند. اثر تلاش دارد تمام تقصیر را بر گردنِ سقط جنین، مردان و مهمتر از همه نبودِ پدر بیندازد؛ نبودِ مردِ حمایتگر، نبودِ پدرسالار. اما با مطالعه نظریات فروید باید پرسید، آیا در چنین مورد پیچیدهای، واقعا میتوان به نتیجهگیریهایی چنین سردستی رسید؟»
مینیاتوری از تاریخ آمریکا
مقایسه روایت «بلوند» با حقایق تاریخی
گردآوری و ترجمه: طاهره موسوی
«بدین ترتیب “بلوند” را میتوان فیلمی غیرواقعی که روایتی کابوسوار دارد دانست. علیرغم اینکه “بلوند” طبق دستهبندیها فیلمی زندگینامهای در نظر گرفته میشود، اما حداقل در معنای سنتیاش نمیتوان چنین فیلمی را زندگینامهای در نظر گرفت. “بلوند” به قدری پراکنده است که به سختی میتوان جدول زمانی روزشمار زندگی مریلین را بر اساس فیلم به دست آورد. بهتر است بگوییم “بلوند” از بسیاری جهات، نگاهی به زندگی مریلین در دوران #MeToo است که از طریق لنزی فمینیستی (و تحریف شده) دیده میشود تا تفسیری تخیلی و اغراقآمیز از یکی از نمادهای هالیوود ارائه دهد…»