بایگانی‌ها

نيمه  تاريک دنيای مدرن

نيمه  تاريک دنيای مدرن
نيمه  تاريک دنيای مدرن

فقط چند روز دیگر به انتشار فصل سوم سریال پرطرفدار  و بحث‌برانگیز «آینه سیاه» در وبسایت نت‌فلکیس زمان باقی مانده. سریالی که با نگاهی تیز و بدبینانه به سراغ جنبه‌هایی از زندگی مدرن می‌رود که با دستاوردهای تکنولوژی آمیخته شده. واکنش‌های اولیه به فصل سوم سراسر تحسین و شگفتی است.  به همین دلیل به سراغ آرشیو مجله رفته  و یادداشتی  رفته‌ ایم که سه سال قبل و در شماره 230 در بخش راهنمای سریال به چاپ رسیده بود.  

کسری ولایی

سريال هاي‌ آنتولوژي يا جنگ‌هاي هفتگي، از فرمت‌هاي قديمي در برنامه‌هاي تلويزيوني است که اين روزها شبکه‌هاي پربيننده و معتبر، کمتر به سراغ آن مي‌روند. مجموعه‌هايي مانند گالري وحشت، منطقه گرگ و ميش و آلفرد هيچکاک تقديم مي‌کند، از نمونه‌هاي مشهور در اين سبک سريال‌سازي به شمار مي‌آيند. سريال‌هايي که دنباله‌دار نيستند و  هر اپيزود آنها ساختار و عوامل جداگانه‌اي دارد و داستان تازه‌اي را در مدت تقريبا يک ساعت روايت مي‌کند. آينه سياه محصول جديد و پرسروصداي شبکه چهار تلويزيون انگلستان است که دوباره اين فرمت قديمي را زنده کرده. البته سر و صداي آينه سياه فقط به خاطر ايده‌هاي خلاقانه و داستان‌هاي بکرش نيست. سازندگان اين سريال فراتر از يک سرگرمي هفتگي، سعي داشته‌اند تا تز جديدي را درباره‌ي دنياي امروز مطرح کننند.

اگر به دنبال تعريفي از دنياي امروز و يا عصر جديد مي‌گرديد، کافي است تا زندگي روزمره‌ي خود را با چند دهه‌ي قبل مقايسه کنيد. تکنولوژي خيلي چيزها را تغيير داده و ابزارهاي ارتباطي زندگي ما را متحول کرده است. جايي نيست که توسط کامپيوتر تسخير نشده باشد و  با اينترنت ديگر فاصله معناي چنداني ندارد. شبکه‌هاي اجتماعي و فضاي مجازي در امور اجتماعي و سياسي هم نفوذ کرده‌اند. همه ‌چيز آنلاين شده و در دنياي ديجيتال، اطلاعات و هوش بزرگ‌ترين سرمايه است. در دنياي جديد که از همين گوشي‌هاي هوشمند و تبلت‌ها آغاز مي‌شود،  ايده‌اي برنده است که فاصله‌ها را کمتر  و فرصت‌هاي بيشتري را براي تمام مردم ايجاد کند. سئوال؛ اگر از بيرون هم به اين سيستم در حال پيشرفت و دنياي تازه نگاه کنيم، باز همين تصوير را مي‌بينيم؟ اين سيستم باگي ندارد که در آينده باعث سقوط آن بشود؟ سازندگان آينه سياه با اين ايده به سراغ نيمه‌ي تاريک ماه رفته‌اند.

black-mirror

چارلي بروکر خالق سريال، در توضيح آينه سياه مي‌گويد: «تکنولوژي مخدر عصر جديد است و مانند هر داروي ديگري، عوارض جانبي دارد. مردم با مخدر نشئه مي‌شوند و نمي‌توانند از آن دست بکشند.»  بروکر پيش از آن که با برنامه‌هاي کمدي و انتقادي‌اش در تلويزيون و راديو شناخته شود، با يادداشت‌هاي طنز و ستون اش در گاردين به شهرت و اعتبار رسيده بود. بروکر در تمام اين سال‌ها، چه در کارهاي تصويري و چه در نوشته‌هايش، لحن تند و تيزي داشته و نام اش را بين مردم به‌عنوان يک منتقد چپ مدرن جا انداخته است. با مرور کارنامه‌ي او که پر است از جايزه‌‌هاي مختلف، مي‌توان گفت که آينه‌ سياه چه به‌عنوان يک اثر دراماتيک و چه به‌عنوان نقدي بر سرمايه‌داري مدرن، خلاقانه‌ترين محصول بروکر است.

زماني که هنوز کامپيوتر به جزئي از خانه‌هاي مردم تبديل نشده بود، الوين تافلر با به کار بردن عباراتي همچون عصر ارتباطات و انقلاب ديجيتالي، در کتاب‌هايش سعي کرد تصويري منطقي از آينده را ترسيم کند و چگونگي تغيير ساختار دنيا از سرمايه‌داري صنعتي به اقتصاد مبتني بر اطلاعات را توضيح دهد. ما امروز در همان آينده‌ي پيش‌بيني شده زندگي مي‌کنيم و مي‌بينيم که چگونه امثال استيو جابز، مارک زوکربرگ، سرگئي برين و حتي جولين آسانژ در حرکت رو به جلوي جامعه، نقش بازي مي‌کنند و پديده‌هايي همچون فيسبوک و محصولات صنعت سرگرمي به جايي نيست (به جز استثناهايي مانند کره شمالي!) که نفوذ نکرده باشند. آينه سياه نشان مي‌دهد که آنتي‌تز اين جريان هم به همان نسبت تغيير کرده و وارد فاز تازه‌اي شده است. ديگر بحث درباره‌ي تقسيم سرمايه بين طبقات مختلف جامعه نيست و تقابل قديمي سرمايه‌دار و کارگر، حالا جايش را به کمپاني و مصرف‌کننده داده است.

در آينه سياه، گجت‌ها، شبکه‌هاي اجتماعي، شوهاي تلويزيوني و به طور کلي تمام مظاهر دنياي جديد، در قالب ابزار جديد کمپاني‌ها و سرمايه‌داري به تصوير کشيده مي‌شوند که ظاهرا به مردم اطلاعات، فرصت پيشرفت و امکان ارتباط مي‌دهند. اما در واقعيت چيزي نصيب مردم نمي‌شود جز توهّم. مردم تصور مي‌کنند که در تغيير دنيا  نقش دارند، مي‌توانند انتخاب کنند و هوش و استعداد خود را به نمايش بگذارند. اما اين‌ها فقط بخشي از يک نقشه‌ي بزرگ تر است که هدفي ندارد جز فروش بيشتر محصولات اش به مردم و اسير کردن آنها در زندان‌هاي نامرئي و غيرقابل تشخيص. زنداني که اتفاقا کسي از حضور در آن ناراضي نيست. کمپاني‌ها هوش و استعداد مردم را به خدمت مي‌گيرند و در عوض ناآگاهي و تفکر عوامانه را بين آنها به اشتراک مي‌گذارند. اين چرخه به همين شکل ادامه پيدا مي‌کند و سيستم بسته مي‌ماند.

آينه سياه نسخه‌ي مدرن و سرگرم‌کننده‌‌اي از تفکرات ضد سرمايه‌‌داري کلاسيک است که مي‌تواند بحث و گفتگو راه بياندازد. خوشبختانه سريال در حد يک بيانيه‌ي منتقدانه باقي نمي‌ماند و داستان‌ و فضاهايي که ترسيم مي‌کند، در نوع خودش نو و هوشمندانه است. اما چون سريال ساخته شد که ما ببينيم چگونه تکنولوژي و دنياي مدرن، انسان را تسخير مي‌کند، خبري از قهرمان و راه نجات نيست. ايده‌هاي جذاب داستان‌ها در نهايت به کار مي‌آيند تا درام را طوري دستکاري کنند که سريال به هدف کلي‌اش برسد. چه موافق موضع سريال باشيد و چه مخالف آن، تماشاي آينه سياه براي شناخت بيشتر و تحليل ساختار حاکم بر دنياي امروز، به درد مي‌خورد.