وندی آید (اسکریندیلی)
یک مدرسه شبانه روزی مترقی و تراز اول در انگلستان که به نظر می رسد به دانش آموزان در غذا خوردن آگاهانه آموزش میدهد، معلم کاریزماتیک جدیدی به نام خانم نواک را استخدام می کند. خانم نواک (با بازی میا واسیکوفسکا) به بچه های نوجوان کلاس کوچک خود، بچه هایی که تاثیرپذیر هستند، درباره کاهش شدید میزان غذای مصرفیشان توضیح میدهد. اینکه این کار میتواند مزایای گستردهای برای کره زمین و سلامت روحی، روانی و جسمی خود بچهها داشته باشد. نوجوانان حاضر در کلاس نیز با وظیفهشناسی، وعدههای غذایی خود را رد میکنند، اما از غذاهای مربوط به فلسفه افراطیتر خانم نواک استقبال میکنند.
دومین فیلم انگلیسی زبان جسیکا هاسنر داستان فریبکاری مسئولان در دورهای است که لاغری هواخواه دارد. در دنیایی که در آن مردم آمادگی دارند حرفهای مربوط به فواید بحث سلامتِ تقریبا هر حیله گری را با ولع بپذیرند. فیلم در مورد خطرات برون سپاری مسئولیت های والدین به افراد و موسسات است. به نظر فوقالعاده میرسد– مثل همیشه استفاده هاسنر از رنگها و لباسها قابل توجه است– اما این فیلم بسیار سطحی عمل میکند.
کاری که فیلم به طور خیلی موثر انجام می دهد، استفاده از اضطراب والدین در مورد تاثیرات بدی است که ممکن است بر فرزندان آنها بگذارد. خانم نواک (میا واسیکوفسکا)، با رفتارهای تهاجمی اش، تجسم فیزیکی وب سایتهایی است که افکار کسانی را که به اندازه کافی زرنگ نیستند دستکاری می کنند. با این وجود، فیلم چیز جدیدی برای گفتن در مورد این مضامین ندارد، واقعیتی که ممکن است جذابیت فیلم را برای تماشاگران کم کند.
انتظار می رفت فیلم یک اثر ترسناک مهیج باشد یا چیزی ترسناک و ناراحت کننده مانند فیلم بیگناهی لوسیل هادزیالیلوویک، اما باشگاه صفر محافظه کار و محتاط است.
در این داستان همانند هر قصه دستکاری فکری دیگر، خانم نواک به سمت افراد ضعیف و آسیب دیده میرود. او خود را در زندگی بچهای به نام فرد (با بازی لوک بارکر) جا می کند، بچه پردردسری که والدین و برادر کوچکترش درگیر پروژه ای در کشور غنا هستند و او در مدرسه رها شده است. السا (سنیا دورینت) دیگر دانش آموز مدرسه نیز در حال حاضر در چنگال یک اختلال مربوط به غذا خوردن قرار دارد. راگنا (فلورانس بارکر) نیز به قصد شورش علیه والدین انتقادکننده خود دست به هر کاری میزند و بِن پسر بورسیه شده نیز (با بازی ساموئل دی اندرسون) یک طرد شده از جامعه است.
هاسنر یک بار دیگر بازیگرانش را ترغیب میکند تا یک سبک اجرای متمایز داشته باشند. در آخرین فیلم او، جو کوچولو، که یک فیلم علمی تخیلی در مورد بیوتکنولوژی و مهندسی ژنتیک بود، سبک بازی ها با مضامین فیلم همخوانی داشت. اما در اینجا، نسبتا گیج کننده است و حواس مخاطب را پرت میکند. بعلاوه، این شیوه بازیها بویژه برای بازیگران جوان فیلم چالش برانگیز است. فیلم البته از نظر طراحی صحنه عالی است. مکانهای انتخابی آن از جمله خانههای والدین بچهها که دارای معماری بسیار آوانگاردی است، دقیق هستند، خانههایی که در آن افرادی زندگی میکنند که تصور میکنند آسایششان هرگز به خطر نمیافتد.
برای ارسال دیدگاه، وارد حساب کابریتان شوید.