ترجمه:اردوان وزیری
ددلاین(دِیمن وایز)
سیبرگ را فراموش کنید،منک را فراموش کنید،جودی را فراموش کنید.«بلوند» فیلم اندرو دامینیک که در بخش رقابتی فستیوال ونیز امسال به نمایش درآمد مشعلی روشنگر بر فراز کل مفهوم فیلمهای زندگینامهای هالیوودی میگیرد و به چیزی دست پیدا میکند که تقریبا بیسابقه است.هر کسی که از این فیلم انتظار یک راهنما برای احمقها درباره زندگی مریلین مونرو دارد از دیدن زندگی این ستاره که در قالب یک فیلم وحشت و با سبک سوررئال و کابوسوار دیوید لینچ در جاده مالهالند به تصویر درمیآید شگفتزده و حتی وحشتزده خواهد شد.(فیلم لینچ با بازی نائومی واتس نیز درباره یک هنرپیشه زن بلوند بود که درگیر مرزهای بین فانتزی و خیال و داستان است).لازم نیست اشاره کنم که «بلوند» براساس هیچیک از یادنامهها و شرححالهای مریلین که بعد از مرگ او در اثر سوء مصرف مواد مخدر در 1962 منتشر شدند ساخته نشده است.منبع این فیلم رمان سال 2000 جیس کارول اوتس با عنوان بلوند است،روایتی افسانهای با رگههایی از واقعیت درباره زندگی مونرو.در این فیلم به تمام ماجراجوییهای عشقی مونرو اشاره نشده و فقط رابطه او با جو دیماجیو و آرتور میلر را میبینیم که هیچکدام واجد هیچ نوع عزت و شکوهی نیستند.تمام عناصر تکنیکی فیلم،از فیلمبرداری و طراحی تولید گرفته تا موسیقی بسیار قابل توجه هستند.
اما تاثیرگذاری فیلم به نقشآفرینی خارقالعادهای که در قلب آن جاری است مربوط میشود:آنا دی آرماس بار فیلم را روی شانههای خود حمل میکند و مونرو را در یک دوره حدودا 16 ساله به تصویر میکشد.نقشآفرینی او بهواسطه انعطافپذیری آستانهای(جایی که از نظر روانشناسی یک وضعیت یا اندیشه با وضعیت و اندیشه دیگر در هم میآمیزد) بهطرز وحشیانهای عاطفی است. اما در عین حال وقتی درصدد کشف و کاوش تناقضهای بیشمار این سمبل جذابیت شِبه کودک برمیآید بازی او در نمایش ریزهکاریها و نکات دقیق و ظریف پیچیده است.بسیاری از انتقادات به رمان اوتس متوجه فیلم دامینیک هم خواهد شد چون در اغلب موارد دقیقا شبیه چیزی است که قرار نیست باشد و در مورد مریلین تٌهیسازی او از صفات و خصلتهای انسانی در چشم استودیوها،رسانهها و عموم مردم است.
برای ارسال دیدگاه، وارد حساب کابریتان شوید.