بایگانی‌ها

از کدام درد؟

از کدام درد؟
از کدام درد؟

امید معلم

قلم که در دست می‌گیرم، نمی‌دانم که از کدام درد سرزمین‌ام بنویسم؟ از دشواری های اقتصادی‌مان یاد کنم یا از حوادث طبیعی مثل سیل‌، زلزله، حمله‌ی ملخ‌ها، شیوع کرونا و… . در نزدیکی سالگرد درگذشت پدر، گاهی به خود می‌گویم چه بهتر که او نبود و این روزهای سخت و دشوار مردم ایران‌زمین را به چشم ندید! امیدوارم که در این شرایط سخت و طاقت‌فرسا با «دنیای تصویر» دیگری مهمان خانه‌های شما شویم تا شاید کمی‌ روحیه‌ی شما را در نزدیکی این بهار شبیه خزان بهتر کنیم. پیشاپیش برایتان سالی بهتر و خالی از بحران را آرزو داریم؛ با دلی آکنده از امید، با غزلی از حافظ شیرازی به استقبال بهار می‌رویم.

 

صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را

که سر به کوه و بیابان تو داده‌ای ما را

شکرفروش که عمرش دراز باد چرا

تفقدی نکند طوطی شکرخا را

غرور حسنت اجازت مگر نداد ای گل

که پرسشی نکنی عندلیب شیدا را

به خلق و لطف توان کرد صید اهل نظر

به بند و دام نگیرند مرغ دانا را

ندانم از چه سبب رنگ آشنایی نیست

سهی قدان سیه چشم ماه سیما را

چو با حبیب نشینی و باده پیمایی

به یاد دار محبان بادپیما را

جز این قدر نتوان گفت در جمال تو عیب

که وضع مهر و وفا نیست روی زیبا را

در آسمان نه عجب گر به گفته حافظ

سرود زهره به رقص آورد مسیحا ر