ترجمه:یاس قانعی
دنیای تصویرآنلاین-میلی بابی براون استعدادی است که باید رویش حساب باز کرد. این بازیگر ۱۶ ساله نه تنها به عنوان شخصیت اصلی فیلم «انولا هولمز»،خواهر شرلوک هولمز ایفای نقش میکند، بلکه اولین تجربه تهیه کنندگیش را در این فیلم انجام داده است. این دو وظیفه مهم باعث شده او احساس قدرتمندی کند و بگوید «زنان باید فعال باشند، ما میخواهیم صدایمان به گوش بقیه برسد، نیاز داریم که قسمتی از ماجرا باشیم و بعضی اوقات این زناناند که باید رهبری کنند.» بابی براون در ادامه تصریح کرد که « ما باید درک شویم.»
باورهای او مانند شخصیت انولا است. دختر کلهشقی که نمیخواهد کلیشههای جنسیتی دوره ویکتوریا سر راه هدفش که پیدا کردن مادرش است باشند. این فیلم که اقتباسی از کتاب نانسی اسپرینگر است ، از ۲۳ سپتامبر در نتفلیکس پخش شد.
میلی بابی براون با مجله ورایتی از طریق تماس ویدیویی این مصاحبه را انجام دادند.
قبل از بازی کردن در فیلم با کتاب های انولا هولمز آشنا بودی؟
-من چند سال پیش این کتاب ها را بخاطر خواهر بزرگترم ، پیج خواندم، پس باهاش آشنا بودم. داستان کتاب را میدانستم و همینطور میدانستم که دلم میخواهد نقش انولا را بازی کنم.
انولا را بخاطر چی دوست داری؟
-بهتر است بپرسید چه چیزی از شخصیت انولا را دوست ندارم! او بسیار شجاع است ولی به خودش اجازه میدهد که گاهی اوقات ضعیف باشد، شوخ طبع است و میتواند کلیشه های جنسیتی را زیر سوال ببرد. او هرجوری که میخواهد لباس میپوشد و خودش است و من این را خیلی درموردش دوست دارم.
وقتی در نقش انولا بازی میکردی، چه چیزی درمورد خودت یاد گرفتی؟
-من یاد گرفتم که برای تنها بودن زمان خوبی است تا خودت را پیدا کنی. فکر میکنم برای نوجوانان این دوره زمان سختی است چون که میترسی تنها باشی. خوب نیست که کسی دوروبرت نباشد ولی من متوجه شدم که تنهایی باعث شد خودم را پیدا کنم. نیاز نیست برای خوشحال بودن هزاران نفر کنارت باشند، تو میتوانی خودت، خودت را خوشحال کنی. قرنطینه باعث شده من بیشتر به این موضوع دقت کنم و برای خودم زمان بگذارم.
تهیه کننده این فیلم هم هستی.
-بنظر من داشتن تهیه کننده های جوان مهم است چون این فرصت را به آن ها میدهد که داستان های خودشان را بگویند. سن نباید تعیین کننده کاری که میخواهی انجام بدهی، باشد. فیلمسازان جوان باید این موقعیت را داشته باشند که ماجراهای خود را بگویند، و من این شانس را داشتم که برای خودم داستان را با مردم سهیم شوم. تهیه کنندگی این فیلم وقتی به ذهنم آمد که پدرم بهم گفت باید هرچقدر که میتوانی بخشی از فیلم باشی و من گفتم که میدونی، من کاملا موافقم.” خیلی هیجان زده بودم چون هم در پشت صحنه و جلوی صحنه فعالیت داشتم. هیچوقت فرصت همچین چیزی برای من پیش نیامده بود.
وقتی توانستی صدایت را از این روش به گوش مردم برسانی چه حسی داشتی؟
واقعا قدرتمندانه بود، چون این احتمال هم هست کمی هم عصبی شوی چون که قبلاً تجربه کار کردن با تهیه کنندگان را داری و باید یه جوری با شرایط مدارا کنی. ولی من یک تیم خوب داشتم، یه گروه که باعث شد من بتوانم راحت ایده های خودم را به اشتراک بگذارم. همچنین یک کارگردان عالی داشتم،هری بردبیر، که با باارزش دانستن نظر هایم باعث شد خیلی راحت باشم.
پیام «انولا هولمز» چیست؟
این فیلم بیشتر از یک پیام دارد، یکی از آن ها درمورد فمینیسم است که نشان میدهد جامعه در قرن هجدهم زنان را افرادی بی سواد میدید ولی انولا مانند مادرش تحصیل کرده بود، او به شهر لندن میرود که در آن زمان نه به زنان گوش میدادند و نه به آن ها احترام میگذاشتند و آن ها را پایین تر از مردان میدیدند. انولا وقتی درمورد این موضوع فکر میکند با خودش میگوید چرا باید اوضاع اینطوری باشد. او بچه ای نترس و روشن فکر است. پیام های زیادی وجود دارد که مخاطب میتواند دنبالش باشد، ولی برای من مهم ترینش فمینیسم است.
آیا ما میتوانیم انولا را یک ابرقهرمان بدانیم؟
صد درصد! بنظرم از الون (شخصیت مجموعه چیزهای عجیب) قهرمانتر است.
چرا این حرف را میزنی؟
چون که برای قهرمان بودن نیازی نیست که یک ابرقدرت باشی، بنظرم آدری هیپبورن ابرقهرمان است. او قهرمان من است، مانند پرنسس لیا. بنظرم ابرقهرمان بودن انولا بخاطر خودش است چون او تمام ایرادات و مشکلات خودش را در آغوش میکشد. این چیزی است که آدم را قهرمان میکند، وقتی که متوجه میشوند که بی نقص نیستند ولی باز هم بدون عذاب وجدان با خودشان کنار می آیند. من خیلی این وجهه شخصیتی را دوست دارم پس او قطعا قهرمان من است. نیاز نیست نیروی ابرقهرمانی داشته باشی که یک قهرمان باشی.
پس برای چند تا فیلم قرارداد بستی؟ چون «انولا هلمز» میتواند یک چندگانه (فرنچایز) باشد.
-امیدوارم که همینطور شود. باید ببینیم مردم چه واکنشی به قسمت اول دارند، اگر همانقدر که من عاشق این شخصیت شدم جذبش شوند، قطعا انولا هلمز داستان های زیادی برای گفتن خواهد داشت.
من فعالیت شما را در فضای مجازی بسیار دوست دارم، چون که آنجا درمورد موضوعات مهم حرف میزنی و از جنبش« زندگی سیاهان اهمیت دارد» هم با تمام قلبت حمایت کردی. برای چه این موضوعات برای تو مهم بودند؟
من این جنبش و آدم های جوان را بسیار دوست دارم، بنظرم خیلی برای آن ها عالی بود که این جنبش را راه انداختند. قطعا آن ها قلب من را تصاحب کردند و بخاطر همین بود که کمپانی هایی که توسط افراد سیاه پوست اداره میشدند را در حساب های مجازی ام پست کردم که از محبوبیتم در فضای مجازی استفاده کنم. چون که این فقط درمورد من نیست که از قدرتم استفاده کنم و بگویم ” گوش بدهید، میفهمم که من توانایی این را دارم که درمورد این موضوع حرف بزنم، و میفهمم که شماها را درک نمیکنم.” من خیلی از این جنبش حمایت می کنم و از این که افراد جوان درمورد موضوعاتی که برایشان مهم است حرف میزنند، الگو گرفتم.