مرسده مقیمی
فرشته حسینی همیشه تلاش کرده تا از شناختهشدگیاش بهره ببرد تا به مشکلات افغانها بپردازد و هیچگاه نخواسته بیتوجه به گذشتهاش و جغرافیایی که به آن تعلق دارد کِیف شهرتاش را ببرد. در حالیکه با «قورباغه» به شهرتی افزون رسیده بود و خیلی زود خبر ازدواجاش با نوید محمدزاده بیش از قبل او را کانون توجه قرار داد، افغانستان با بزرگترین بحران سالهای اخیرش مواجه شد؛ قدرت گرفتن مجدد طالبان!
در حالیکه برخی افراد شناختهشده افغان به بهانه دلسوزی و حرف زدن از مشکلات افغانستان به دنبال فرصت بودند تا بتوانند از موقعیت تراژیک کشورشان حداکثر استفاده شخصی را ببرند و در واقع از این نمد برای خود کلاهی بدوزند! فرشته حسینی ابدا آلوده این فضا نشد و هم نخواست که از شرایط غمبار کشورش به نفع خود بهره ببرد و هم نخواست که بیتوجه به آنچه در افغانستان میگذرد سرگرم زندگی عاشقانهاش باشد.
او تلاش کرد تا در صفحه شخصیاش از هموطناناش بنویسد و البته حواساش بود که در نوشتههای تلخاش امید را از خاطر نبرد. او ضمن تلاش برای جلب توجه به وضعیت غمبار افغانستان هرگز مردم کشورش را خوار و زبون نکرد و همواره تاکید داشت که هموطناناش قویتر از تسلیم شدن هستند و کسی نمیتواند جلوی سبز شدنشان را بگیرد.
او به کمپ پناهجویان صربستان سر زد و از غم همه هموطنان آوارهاش گفت؛ او خط نکشید بین پناهجویان افغان و ایرانی، چرا که او خوب میداند ما همه از یک تن هستیم و همزبان، گرچه بارها و بارها خودش به بهانههای مختلف که حتی یادآوریاش هم مایه شرمساری است! مورد اهانتهای نژادی قرار گرفت اما هیچگاه به کسی یادآور نشد که زاده ایران است!
او تفاوتی بین آدمها نمیبیند و تلاش میکند به عنوان یک متولد ایرانِ افغانتبار از غمی که میبیند حرف بزند و در حد بضاعت بکوشد تا چراغی از عشق بیفروزد تا شاید ذرهای آتش جهل و کینه فروکش کند.
تفاوت فرشته حسینی با خیلیها، خاصه در بزنگاه تلخ کنونی اینجاست که دغدغه او صلح است و عشق و آرامش نه مطرح کردن خودش با سوار شدن بر موجی که دارد مردماناش را له میکند و همین وجه تمایز اوست با کسانی که به نام افغانستان برای خود اسم و رسم کاسبی میکنند.
او در این روزها حتی ترجیح میدهد به جای تصویر خوش آب و رنگی از خودش نام افغانستان تصویر صفحه شخصیاش باشد چرا که به دنبال گرفتن لایک و فالوئر با غم افغانستان نیست و با همه دلاش برای کشورش عشق و آرامش میخواهد.