بایگانی‌ها

تلاش برای رهایی…

تلاش برای رهایی...
تلاش برای رهایی...

ترجمه: سهند زرشکیان

دنیای تصویرآنلاین-سریال «خدمتکار» درست جایی شروع می‌شود که صبر و حوصلهٔ شخصیت اصلی، الکس، به سر آمده است. الکس راسل نویسندهٔ بلند پرواز بیست و پنج ساله‌ای که در شمال سیاتل زندگی می‌کند، منتظر می‌ماند تا خشم مهارناپذیر همسرش فروکش کند تا خانه و زندگی جهنمی‌اش را ترک کند. وقتی الکس مطمئن می‌شود که همسرش به خواب رفته است، دختر دو ساله‌اش، مدی، را برمی دارد و آرام و بی صدا همراه با او خانه را ترک می‌کند. الکس و مدی برای اولین بار در زندگی‌شان بی خانمان شده‌اند. اولین باری که آخرین بار نخواهد بود. در همهٔ ده قسمت سریال «خدمتکار» (که هر قسمت آن تقریباً یک ساعت است)، الکس (با نقش آفرینی مارگارت کوالی) و مدی (با بازی رایلی نوا ویتت) در چرخهٔ باطل فقر و فلاکت تلخ و زجرآور و مکرری عذاب می‌کشند. مادر و دختر بی پناه مجبور به اقامت در پناهگاه‌های محلی، خانه‌های بین راهی، منزل دوستان و اقوام و حتی همچون قربانیان طلسمی جهنمی بازگشت به خانهٔ محقر خودشان می‌شوند. وقتی الکس مجبور می‌شود باک خالی ماشینش را پر کند یا مایحتاج اولیهٔ خودش و دخترش را به هر طریق ممکن بخرد، متوجه سرمایهٔ اندکش می‌شود که به زودی ته خواهد کشید. تجربهٔ کار به عنوان خدمتکار تجربهٔ خوشایند و ساده‌ای نیست.

داستان سریال «خدمتکار» با اقتباس از کتاب خاطرات استفانی لند (خدمتکار: کار سخت، درآمد کم و ارادهٔ یک مادر برای زنده ماندن) نوشته شده است. سازندهٔ سریال مولی اسمیت متزلر است که پیشتر فیلم نامه نویسی و تهیه کنندگی چند سریال از جمله «بی شرم» را به عهده داشته است. توضیحات مفصل استفانی لند در کتاب خاطراتش پیرامون مشکلاتی که در مقام خدمتکاری بی پناه در خانهٔ صاحب کارهایش متحمل شده تا هزینه‌های خودش و فرزندش را تأمین کند، برای نوشتن فیلم نامهٔ سریال «خدمتکار» تغییرات زیادی کرده است. برای نوشتن فیلم نامهٔ سریال «خدمتکار»صرفاً طرح کلّی روایت کتاب و برخی جزییاتی که با هدف سازندگان سریال همخوانی داشته حفظ شده‌اند. البته برخی جزئیات کتاب نیز متحمل تغییر شده‌اند. تقلیل ماجرای زندگی فلاکت بار استفانی لند به درون مایه‌های داستانی کلیشه‌ای از قبیل بیماری ذهنی، اعتیاد به الکل و ترک اعتیاد هر چند تا حدّی مؤثر افتاده ولی در مجموع سریال «خدمتکار» را به یک داستان آشنا و قابل پیش بینی برای مخاطب تبدیل کرده است. مثلاً در سریال صحنه‌های مربوط به خشونت خانوادگی چنان که باید واجد بارِ دراماتیک نیستند و هر چند می‌توانند مخاطب را تحت تأثیر قرار بدهند نمی‌توانند او را غافلگیر کنند زیرا با انتظارات مرسوم مخاطب فاصلهٔ چندانی ندارند.

سریال به تمیز کردن خانهٔ صاحب کارهای الکس متمرکز شده و ساختارهای طبقاتی و اقتصادی‌ای را نقد کرده که باعث شده‌اند یک مادر شاغل تنها در شرایط مصیبت باری گرفتار شود که خلاص شدن از آن تقریباً غیرممکن است. هرچند در سریال مصائب فیزیکی شغل الکس، درآمد بسیار ناچیزی که در قبال زحمات طاقت فرسایش کسب می‌کند و مشاهدات او از خانه و زندگی صاحب کارهایش به تصویر کشیده شده است، ولی این موضوعات چنان که باید مورد توجه سازندگان سریال قرار نگرفته‌اند. در عوض به نظر می‌رسد سازندگان سریال در پی آن بوده‌اند که خطوط داستانی ملودراماتیک را برای مخاطب پر رنگ جلوه بدهند. از این رو بعد از تماشای سریال مخاطب چنین می‌پندارد که سازندگان سریال، متزلر و جان ولز (تهیه کنندهٔ اجرایی سریال)، چنان که باید به این مسئله فکر نکرده‌اند که چطور به عمق زندگی یک خدمتکار در آن وضعیت اسفناک رسوخ کنند و بر اساس کتاب خاطرات استفانی لند پیرنگ یک درام تلویزیونی استاندارد را تهیه کنند.

پیرنگ سریال «خدمتکار» حول محور دو گروه متخاصم از شخصیت‌ها، که بر اساس جنسیتشان تقسیم بندی شده‌اند، تهیه شده است. در گروه شخصیت‌های مرد، شان، پدر مدی، و پدربزرگش، هنک، قرار دارند که هر دو درگیر اعتیاد هستند و خشم و عصبانیتی مهار ناپذیر دارند. گویا خشونت این دو مرد وحشی صفت است که زندگی الکس را به فاجعه‌ای تمام عیار تبدیل کرده است. در سوی دیگر، پائولا، مادر الکس، یکی از اعضای گروه متشکل از شخصیت‌های زن سریال «خدمتکار» است. پائولا شخصیتی خودشیفته و دو قطبی دارد و حضورش نه تنها دردی از الکس دوا نمی‌کند بلکه بر مشکلاتش می‌افزاید. همچنین دنیس، مدیر یک پناهگاه محلی که به زنان آسیب دیده از روابط خانوادگی پناه می‌دهد، و رجینا، وکیل کج خلق و زخم خورده‌ای که الکس خانه‌اش را تمیز می‌کند، از دیگر شخصیت‌های گروه متشکل از شخصیت‌های زن سریال خدمتکار هستند.

از ویژگی‌های مثبت سریال یکی این است که بازیگرانش به خوبی از عهدهٔ نقشی که به آنها محول شده برآمده‌اند. اندی مک داول (بازیگر نقش مادر الکس که در عالم واقع نیز مادر مارگارت کوالی است) برای بازی در نقش پائولا سنگ تمام گذاشته و ویژگی‌های شخصیتی ناشایست پائولارا واجد بُعدی کارتونی کرده است. از سوی دیگر بازیگر نقش رجینا، آنیکا نونی رُز، به خوبی از عهدهٔ به تصویر کشیدن ناامنی‌هایی که شخصیت رجینا در زندگی‌اش با آنها مواجه شده برآمده است.

یکی دیگر از ویژگی‌های بارز سریال، نقش آفرینی مارگارت کوالی است که تقریباً همیشه و در هر صحنه‌ای از سریال حضور دارد. کوالی موفق شده به خوبی نقش شخصیت مغرور، گاه خشن و به طور غیر ارادی بد گمان الکس را بازی کند. البته حضور بازیگر کم سن و سال و مستعد شخصیت مدی نیز به نقش آفرینی ستودنی کوالی کمک کرده است. سریال «خدمتکار»توان و تاب آوری شخصیت‌های داستان و بازیگرانی را که به آنها جان بخشیده‌اند، به چالش کشیده است.

جان ولز که چهار قسمت از سریال را کارگردانی کرده و بقیهٔ اعضای گروه تولید (شامل کوی تران، گای گادفری و وینسنت دی پولا که فیلم برداری سریال را به عهده داشتند) از لحاظ بصری در کارشان موفق بوده‌اند و توانسته‌اند از این نظر مخاطب را با خود همراه می‌کنند. سبک سریال «خدمتکار» ترکیبی از کمدی شوم و درام‌های خیال پردازانهٔ نوجوانانه است که به مشکلات تأثرآور اجتماعی نیز نیم نگاهی دارد. همچنین رنگ و بوی رئالیسم جادویی در برخی صحنه‌های سریال محسوس است. با توجه به مطالب مذکور می‌توان مدعی شد که سریال «خدمتکار»سریالی است که به مدد سبک انحصاری نتفلیکس تولید شده است؛ ساخت یک سریال ده قسمتی در مورد داستانی که می‌توانست دست مایهٔ ساخت یک فیلم سینمایی دو ساعته تاثیرگذار شود.

منبع: www.nytimes.com