ترجمه :اردوان وزیری
گاردین(پیتر بردشا)
برشت زمانی گفته بود بگذار هیچ چیز در عصر سردرگمی خونین طبیعی خوانده نشود.بعد از این فیلم همه چیز خونینتر و بیش از همیشه سردرگمکنندهتر به نظر میرسد.جنایات آینده فیلم جدیدکراننبرگ نمایش بیرحم بادی-هارور به شیوه بالارد(نویسنده و طنزپرداز انگلیسی) است که در فیلم تصادف(1996) نیز آن را به کار گرفته بود.فیلم در آیندهای وهمآور و هولناک میگذرد که بدن انسانها در حال تغییر است و همه آدمها کمکم متوجه میشوند در آستانه عصر تکاملی پسا-انسانی قرار دارند.پیشرفت داروها و عدم احساس درد آنچنان باعث از بین رفتن حس فیزیکی شده که درد چیزی متعلق به گذشته است و خود بدنها نیز نشان دادهاند قادر به پرورش اندامهای جدیدی هستند که عملکردشان هنوز روشن نیست.جنایات آینده از برخی جهات یک کمدی سیاه حماسی و عظیم از خشم و خشونت است.ولی برداشت و تفسیر کمدی از این فیلم حقیقتا میتواند یک شیوه خوانش نادرست و حتی خصمانه از فیلم باشد.شاید نکته در اینجاست که جنایات آینده از مرز جدی و شوخی، یا مشمئزکننده و زیبا فراتر رفته است.کارگردان اشاره کرده که این فیلم بازسازی فیلم 1970 خودش با همین اسم نیست اما از منظر مضامینی همچون عصیان و سرپیچی،دستکاری بالینی جنسیت،فتیش بدن و مایعات عجیبی که از دهان افراد جوان بیرون میآید شباهتهایی مشخص و بدیهی بین این دو فیلم وجود دارد.در هر صورت این فیلم سیارهای خارقالعاده و شگفتانگیز است که کراننبرگ ما را روی آن فرود میآوَرَد و اصرار دارد قبل از اینکه کاملا مطمئن شویم میتوانیم هوای آن را تنفس کنیم کلاههای ایمنیمان را از سر برداریم.
ایندیوایر(دیوید الریش)
ممکن است نارس یا ناقص قیاس نادرستی برای داستانی که راجعبه الزام یا نیاز به ادامه مسیر عادی طبیعت بحث میکند به نظر برسد اما جنایات آینده بیش از هر چیز دیگری فیلمی درباره پوچی وحشیانه تلاش برای محافظت از اندامها و اعضای جدید با استفاده از اصول قدیمی است.بدنهای ما جهانی را تفسیر میکنند که مغزهایمان خلق کردهاند تا بدنها در آن ساکن شوند و هر کسی که بیش از اندازه سمج و یکدنده باشد که چیزهایی را که آنها گزارش میدهند بشنود به احتمال زیاد نمیتواند مسائلی که در سمت دیگر افق انتظار ما را میکشند تحمل کند و تاب بیاورد.اینکه شما بتوانید تماشای جنایات آینده را تاب بیاورید یا نه موضوع بسیار پیچیدهتری به نظر میرسد.نکتهای که کراننبرگ از آن غفلت کرده این است که آن مخاطبان فرضی- که به اندازه جمعیتی که بعد از هجوم قطار برادران لومییر به سمتشان با ترس و وحشت پا به فرار گذاشتند نامعقول و ناپسند هستند- در واکنش به تراژدی از سالن نمایش میگریزند نه به علت مشاهده خونریزی.ایده بدنهای سفارشی که نمیتوانند درد را حس کنند صرفا یک زمین بازی برای کراننبرگ است تا چندین واریاسیون از یک تم را بازگو کند.جنایات آینده زمانی بر شما مکشوف میشود که آن را بیشتر شبیه به فیلمی با حس و حال و اتمسفر سنگین ببینید تا یک فیلم جنایی رازآمیز سَبٌک درباره آینده بشر.