بایگانی‌ها

راه میانبری برای خوشبختی نیست

راه میانبری برای خوشبختی نیست
راه میانبری برای خوشبختی نیست

آنتونی هاپکینز متولد سی و یکم دسامبر سال1937 است. هاپکینز یکی از متمایزترین بازیگران هالیوود و از بازیگران اسطوره‌ای معاصر است.

او از اواخر سال‌های 1960 بازیگری را آغاز کرد. ابتدا با تئاتر شروع کرد که علاقه چندانی نداشت. از نظر او بازیگری برای تئاتر فاقد امتیاز بود و او بیشتر از این ها می‌خواست.

نام آثار سینمایی فراوانی با اسم آنتونی هاپکینز و سبک بازیگری خیره کننده ی او گره خورده است.

هاپکینز اما با نقش‌آفرینی شخصیت هانیبال لکتر در «سکوت بره‌ها» تحسین منتقدان را برانگیخت.او چنان در نقش لکتر باورپذیر بود که بازیگر مقابلش جودی فاستر را می‌ترساند. در واقع جودی فاستر بعدها توضیح داد در دوران فیلمبرداری از روبه رو شدن با هاپکینز پرهیز می‌کرد تا بتواند حس را مقابل دوربین منتقل کند.

مهارتها و استعداد هاپکینز روشن است .اما راه رسیدن او به موفقیت با سختکوشی امکان پذیر بوده. او حالا توشه تجربه زندگی را پس از گذر این همه سال در اختیار دارد.

در ادامه نقل‌قول‌های مشهور هاپکینز را می‌خوانیم:

-فلسفه من در زندگی: به من مربوط نیست که مردم درباره من چه بگویند و چگونه فکر کنند. من همین ام و کارم این است. من انتظار هیچ چیز را ندارم و همه چیز را می‌پذیرم. و این امر زندگی را به مراتب آسان‌تر می‌سازد.

-اهمیتی نمی دهم: اگر آنها نقش‌آفرینی‌ام را دوست ندارند خب دوست ندارند ، اما من این کار را برای سرگرمی انجام می دهم.

-زندگی سخت است ، اما شما فقط باید از رختخواب بلند شوید ، بیرون بیایید و زندگی کنید.

-من مجذوب دنیای رویایی هستیم که در آن زندگی می کنیم ، در خواب رویاگونه و آن لحظه قبل خواب که چرخش ذهن ناخودآگاه شروع می‌شود.

-امروز فردایی است که دیروز نگرانش بودم.

-در لحظات خاصی از زندگی سیگنالهای کوچکی دریافت می کنیم ، که چشمک می زند و می گوید “اگر بخواهی این مال توست.”

-هیچ راه میانبری برای خوشبختی وجود ندارد ، شما باید زندگی خود را ادامه دهید.

-فکر می کنم همه ما تا حدی خودمان را می فروشیم.

-به عنوان یک پسر بچه مورد آزار و اذیت قرار گرفتم – بسیاری از بچه ها مورد آزار قرار می‌گیرند ، اما خوشبختانه بیشتر ما با زندگی کنار می‌آییم و بزرگ می‌شویم.

-زندگی بسیار کوتاه است و تصاویر با شکوه و وحشتناک در دنیا باهم وجود دارد ، اما من می خواهم همه آن تصاویر را ببینم. بنابراین از منطقه امن خود خارج شدم.

-همه چیز تصادفی است و هیچ تضمینی وجود ندارد.

-من عاشق زندگی هستم زیرا چه چیز دیگری وجود دارد؟