مرسده مقیمی
دنیای تصویر آنلاین -امسال نیز مانند سال گذشته اجرای نشست خبری فیلمها در سالن اهالی رسانه به چند مجری محول شده اما ایرادات سالهای گذشته همچنان پابرجاست. مسلما اهالی رسانه باید در جلسهای که مال آنهاست احساس راحتی کنند، نه که بعد از بارها غلط خوانده شدن جملهشان ناچار شوند که بگویند برادر جان! من که فارسی نوشتهام و بعد در هزاران صدای «هیس! فقط مکتوب!» سوالشان را تکرار کنند بلکه فیلمساز مورد نظر را اگر خوش آمد و از محتوای سوالشان مکدر نشد پاسخی دهد! اگر هم مکدر شد که مجری نشست طرف فیلمساز را بگیرد و غائله را بخواباند.
اگر کسی در طول جلسه و از دل پاسخی، پرسشی برایش پیش بیاید ناچار نباشد به التماس! که تو را به خدا بگذارید سوالم را بپرسم و بشنود که نه!
و از سویی طبعا و قطعا نباید به آن چند نفری که پرسشاش را پیش از رسیدن به مجری میخوانند، نگاه کند و ببیند آیا سوالاش را رد میکنند یا نه؟! و اگر نکردند مجری برنامه که همکار اهالی رسانه است نباید دستاش را بگذارد در دست سانسورچی که اتفاقا باید بایستد پشت همکاراناش.
اینها بدیهیات است؛ میدانم، اما خب هر روز زیر سوال میرود تا شوالیه تاریکی از راه برسد. شوالیه تاریکی کیست؟ نه الزاما «بتمن»!
شوالیه تاریکی کسی است که اسمها را درست میخواند و حتی به هنگام خوانش سوالات اگر شلوغی و ازدحام روزنامهنگار را سهوا دچار غلط و خطایی کرده باشد، اصلاح میکند.
وقتی سوالی فیلمساز را خوش نمیآید کات نمیدهد به سوال بعدی و پِیجوی جواب میشود، با طنز و مطایبه زهر پرسش را میگیرد و هوشمندانه کاری میکند فیلمساز از زیر جواب دادن طفره نرود.
پچپچههای اهالی رسانه را که مبنی بر سانسور میشنود، صدا بلند میکند که اینجا چنین قرار و مداری نداریم و به آنها اجازه میدهد با فراغ بال حرف بزنند.
احترامشان میکند و طوری مشتاقانه نگاهشان میکند که انگار نشسته باشند در سازمان ملل و مهم حرفهای آنها باشد نه هیچ چیز دیگر!
بلد است با آنهایی که جهتدار و عصبی سوال میکنند از در شوخی وارد شود و عصبانیتشان را به خنده و مهربانی تبدیل کند.
پیاپی از ستارههای مجلس سوال نمیپرسد و حواساش هست به آن عوامل پشت دوربین که کسی سوالی ازشان ندارد و برگزارکنندگان تعمدا گذاشتندشان آن طرف سالن که کسی نیست تا مجری با خیال راحت پشتاش را بکند به آنها و فقط گرم صحبت با افراد مورد توجه شود!
مثل مجریان اخبار صدا و سیما که میخواهند خبر ناخوش بدهند صاف نمینشیند، بدون هیچ تحرکی بلکه بلد است در عین نشستن، در صحنه سیال باشد و حضورش را به عنوان مدیر جلسه به رخ بکشد نه که ناچار شود وسط داد و بیدادها و بینظمیهای مدام بگوید: هیس! رئیس منم! ریاستش را همه حس کنند و با آن کیف.
مهمتر از همه اینکه مسلط باشد، یعنی نه اینکه فقط اسم ستارهها را درست بگوید و برای مابقی تپق بزند! نه! مسلط بودن به حفظ بودن چند اسم نیست، تسلط یعنی مثلا خبرنگاری بگوید فیلمتان به فلان فیلم خارجی شباهت دارد و نه فیلمساز، فیلم را بشناسد و نه هیچکدام از اعضای گروهاش و او بگوید فیلم فلان است، مال آن کشور و محصول فلان سال که همه دهنشان باز بماند از اطلاعاتاش، به چنین چیزی تسلط میگویند وگرنه احتمالا شناختن پریناز ایزدیار یا جواد عزتی چندان امتیازی برای کسی محسوب نمیشود!
شوالیه تاریکی یعنی سر بچرخاند در میان حاضرین و تمامی همکاراناش را به اسم بشناسد، با آنها حال و احوال کند و رفتارش طوری نباشد که انگار ریاست امپرطوری چین را بر عهده دارد و آنهایی که روبرویش نشستهاند همه خدمتکاران دربارند!
شوالیه تاریکی کسی است که نشستن در نشست خبری فیلمی که او عهدهدار اجرای آن است نه تنها از سر اجبار و با تحمل عذاب نباشد که حضور در آن بیشتر از دیدن خود فیلم بچسبد!
نه معما طرح نمیکنم! نشانههایی که دادم واضح و روشن است و همه را میرساند تنها به یک اسم، بله دقیقا! همان که الان در دلتان گفتید. شوالیه تاریکیِ محض نشستهای خبری جشنواره فجر قطعا فرزاد حسنی است و عجیب است که چرا برگزارکنندگان جشنواره فکر میکنند تنوع در مجریان نشست مطبوعتر و مطلوبتر از رعایت شایستهسالاری است؟
چرا این میز را تام و تمام نمیسپرند به حسنی که کارش را نه در حد قابل قبول که به غایت بلد است؟ دیگر یک مجری باید چه ویژگیای داشته باشد که برگزارکنندگان یک مراسم با دل راحت همه نشستهایشان را به او بسپارند؟
چرا باید او که آدم را انتخاب کلماتاش سر ذوق میآورد و احتراماش به همه یکسان است و مساحت علم و تسلطاش را راحت نمیشود متر کرد، هر از گاهی بیاید؟ عدالت است تقسیم این میز با سایرین؟! قطعا که نه!
این میز باید به نام او باشد، به نام او که بیتعارف و رودربایستی کسی در این حوزه نیست که حتی اگر خودش را روی پنجه پا بکشد تا شانههایش برسد. بگذارید به جای شوالیه تاریکی او برای ما نقطه روشنِ آرامشی همیشگی باشد. عدالت این است، البته اگر واژه عدالت سرپوشی برای ترس از صراحت همیشگی و مهارناشدنی او نیست.