بایگانی‌ها

چهره آبی عشق

چهره آبی عشق
چهره آبی عشق

محمد جلیلوند:ملودرام های زنانه زیادی در سینمای ایران به ویژه پس از انقلاب ساخته و اکران شده که مهمترین و ماندگار ترینشان در یک نقطه اشتراک دارند: شخصیت محوری و شکل گیری درام براساس قهرمان داستان. از درام های زنانه درخشان داریوش مهرجویی همچون: سارا و لیلا گرفته تا آثار ماندگار رخشان بنی اعتماد همچون: نرگس و بانوی اردیبهشت. در سال های اخیر نیز تلاش زیادی برای خلق این قبیل ملودرام ها در سینمای کشورمان صورت گرفته اما به ندرت به نتیجه ای درخشان منتهی شده است که عمده آن هم به مشکلات اساسی موجود در فیلمنامه های شخصیت محور بازمی گردد.

 

آیدا پناهنده یکی از فیلمسازان زن موفق سال های اخیر سینمای ایران به حساب می آید که کارش را از تلویزیون آغاز کرده و سپس طی شش سال و تنها با سه فیلم ناهید، اسرافیل و تی تی جایگاه خود را به عنوان یک فیلمساز زن کاربلد و باهوش تثبیت کرد. در هر سه فیلم نیز عناصر تکرارشونده ای همچون: قرار گرفتن نام قهرمان داستان روی فیلم، عشق، مردان سر به هوا و خودخواه و زنانی که عواطفشان نادیده گرفته شده به چشم می خورد که تماشاگر جدی و علاقمند به ملودرام را سر شوق آورده و به سمت آثار پناهنده می کشاند. «تی تی» که در جشنواره سی و نهم به نمایش درآمده و با استقبال گرم اهالی رسانه نیز مواجه شده، به نوعی عناصر یاد شده را در خود داشته و قصه آن براساس زنی جوان به نام تی تی شکل گرفته است.

 

شخصیتی که به خوبی خلق شده و از همان سکانس‌ افتتاحیه تماشاگر را به طرف خود کشانده و به همذات پنداری وا می دارد. در فیلمنامه ای که پناهنده همراه همسرش ارسلان امیری نوشته، شخصیت های متعددی در مرکز آن حضور نداشته و همین امر نیز موجب متمرکز شدن قصه روی سه شخصیت تی تی، ابراهیم و امیر ساسان می شود. در این مثلث جذاب است که حادثه محرک و نقاط عطف شکل گرفته و تم عشق هم پررنگ تر می شود. پناهنده شغل درستی را برای تی تی نظافتچی بیمارستان انتخاب کرده تا یکی از داستانک های موردعلاقه زنان فیلمساز را مطرح کند. همین داستانک است که از خودگذشتگی های تی تی را پررنگ کرده و به آن کیفیت ویژه ای بخشیده است. 

در نقطه مقابل، نامزدش امیرساسان قرار دارد که منفعل بوده و در عین حال از خصوصیت اشاره شده در رابطه با تی تی هم سوء استفاده کرده که شکلی از استثمار در آن به چشم می خورد. درست قرینه شخصیت های مرد دو فیلم قبلی پناهنده که نوید محمدزاده و پژمان بازغی آنها را ایفا کرده اند.

با ورود مردمریض احوال ابراهیم به بیمارستانی که تی تی در آن کار می کند، قصه سیر صعودی کرده و درام قوت بیشتری می گیرد. عشق به عنوان تم اصلی به موتور حرکت فیلمنامه تبدیل شده و قصه را وارد نیمه دوم و کشمکش های میان سه شخصیت اصلی اش می کند.

در این میان، یک داستانک فرعی هم برپایه ابراهیم و تخصصش در فیزیک و تحقیقاتش در باب سیاهچاله ها شکل می گیرد که البته چندان به تنه اصلی فیلمنامه نمی چسبد. با این وجود، تی تی در پرده پایانی به همان قوت پرده نخست پیش رفته و یکی از پایان های آبرومند را در میان شانزده فیلم جشنواره سی و نهم دارد.

 

پناهنده در مقام کارگردان تلاش زیادی در جذاب تر شدن فضای بصری فیلم به خرج داده و به خوبی از رنگ در کنش های درونی شخصیت هایش بهره گرفته که بهترین نمونه آن را در تی تی شاهد هستیم. در عین حال در خلق این سه شخصیت هم خوب عمل کرده و لایه های درونی قابل قبولی  به آنها بخشیده است. تی تی ساده دل اما جذاب و همدلی برانگیز، بدون شک مهمترین نقطه قوت فیلم است که به خوبی با مخاطب ارتباط برقرار کرده و تا آخر همراه خود می کشاند. الناز شاکردوست یکی از دورترین انتخاب های برای ایفای نقش تی تی بوده اما پناهنده با این انتخاب پرریسک به نتیجه ای درخشان رسیده است. شاکردوست با این فیلم نشان داده که می تواند گزینه فوق العاده ای برای ایفای نقش های سخت و در عین حال خاص باشد. هوتن شکیبا هم در ادامه نقش آفرینی های درخشان خود به شخصیت ابراهیم عمق داده و تجسمی عینی بخشیده است.

به نظر می رسد که سینمای ایران به ویژه در ساخت ملودرام های زنانه می تواند روی آیدا پناهنده حساب جداگانه ای باز کرده و علاوه بر جذب مخاطب ایرانی به خارج از مرزها نیز نگاه عمیق تری بیندازد.