ترجمه: آناهیتا منجزی
فیلم «مومیایی» (The Mummy)، محصول کمپانی یونیورسال، درباره یک پرنسس عهد باستان (سوفیا بوتلا) است که پس از چندین هزار سال بازمیگردد تا از انسانها انتقام بگیرد و دوباره به قدرت برسد، اما شخصی به نام نیک مورتون (تام کروز) خودش را قربانی میکند تا با او مقابله کند. الکس کرتزمن، کارگردان «مومیایی»، در گفتوگویی با هیت ویژن درباره پروسه ساخت این فیلم ماجراجویانه صحبت کرده است. در ادامه میتوانید متن این گفتوگو را در دنیای تصویر آنلاین بخوانید.
به نظر میرسد که فیلمبرداری سکانسِ زیرآب فیلم «مومیایی» بسیار سخت و چالشبرانگیز بوده است. لطفاً درباره این سکانس کمی توضیح دهید.
ما دکور این صحنه را داخل یک مخزن آب ساختیم. بخشی از فضای این دکور با استفاده از گرافیک کامپیوتری ساخته شد. برای ساخت دکور در آن محیط محدودیتهایی داشتیم، اما انجام یک سری کارها امکانپذیر بود. در وهله اول، بازیگران واقعی در قاب تصویر، توجه شما را به خودشان جلب میکنند و بنابراین متوجه نمیشوید که خیلی چیزها در اطراف آنها با استفاده از گرافیک کامپیوتری ساخته شده است.
ما به مدت شش ماه با یک گروه رقصنده بسیار خوب کار کردیم تا نگاه و احساس زامبیها شکل بگیرد و کامل شود. به عنوان یک روش متداول، ما همیشه بازیگرها را در یک قاب مشخص قرار میدهیم، چون وقتی قرار باشد چنین حرکاتی را به تصویر بکشیم، قسمت عمده آن چیزی که میبینید باید واقعی باشد و نمیتوان به طور کامل از گرافیک کامپیوتری استفاده کرد، چون چشم انسان این ترفند را تشخیص میدهد. ما از بازیگرهای واقعی استفاده کردیم و کاری که انجام دادیم این بود که با استفاده از گرافیک کامپیوتری این بازیگرها را لاغر کردیم و سرها و دستهایشان را حذف و آنها را با سرها و دستهای استخوانی جایگزین کردیم. بخش عمده آن چیزی که در این فیلم میبینید واقعی است و خوشبختانه ذهن شما این ترفند را میپذیرد.
این فیلم با نمایی از چهره پوشیده یکی از خوشچهرهترین مردان سرشناس دنیای سینما به پایان میرسد. چطور این تصمیم را گرفتید و درباره چهره واقعی این شخصیت در زیر این پوشش چقدر میدانید؟
پوشاندن چهره این بازیگر قطعا یک تصمیم آگاهانه بود و پس از طراحی چهرههای مختلف به این نتیجه رسیدیم. در چهرهپردازی همیشه دوست دارید موارد مختلفی را امتحان کنید. طراحیهایی انجام دادیم که بر اساس آنها قرار بود تام به یک هیولای تمامعیار تبدیل شود و شما نمیتوانستید چهرهاش را تشخیص دهید. در یکی از طراحیها نیمی از چهره او مشخص بود و شما میتوانستید بخشی از جزئیات چهره او را ببینید. در پایان روز به این نتیجه رسیدم که باید بخش زیادی از چهره او را بپوشانم. اگر فقط در حدی به مخاطب اطلاعات بدهید که قوه تخیلش تحریک شود، بسیار تاثیرگذارتر از این است که همه چیز را خیلی واضح به او نشان دهید. در نهایت به این نتیجه رسیدیم که چیزی که نمیتوانیم ببینیم بسیار ترسناکتر از چیزیست که میبینیم.
نیک مورتون نیروی مرگ و زندگی را در اختیار دارد. از منظر داستانگویی، سخت است قهرمانی داشته باشیم که بتواند مردهها را زنده کند. آیا او را بیشتر یک ضدقهرمان میدانید؟
شما همیشه به دنبال راهی هستید تا ایده اصلی فیلم را از طریق شخصیتها بیان کنید. «مومیایی» درباره فردیست که باید به شکل هیولا ظاهر شود تا بتواند ویژگیهای خوب انسانیاش را پیدا کند. البته وجود او پر از روشنایی و تاریکیست و این دو عنصر او را تحت فشار قرار میدهند. ما نمیدانیم که هیولاوار بودن او در مسیر ساخت فیلم بعدی چه تغییراتی خواهد کرد. برای این موضوع ایدههای زیادی داریم.
آیا احتمال دارد نیک در دنباله چنین فیلمهایی، به عنوان مثال «مومیایی 2» حضور داشته باشد؟
کاملا احتمال دارد.