بایگانی‌ها

در مدار موفقیت

در مدار موفقیت
در مدار موفقیت

محمد جلیلوند

در سینمای ایران، سینما و ورزش رابطه‌ای دیرینه داشته و نمونه‌های بسیار داشته که اغلب هم به جز یکی دو مورد همچون: زنده یاد محمدعلی فردین به نتیجه موفقی ختم نشده است. از حبیب الله بلور، ایلوش خوشابه و مهراب شاهرخی تا کورش لرستانی، حسین یاریار و هادی ساعی. یکی دیگر از همان معدود نمونه‌های موفق که در دهه نود و پس از آویختن کفش‌ها در مقام فوتبالیست وارد تلویزیون و سپس سینما و تئاتر شده و استعداد خوبی هم از خود نشان داده، ((پژمان جمشیدی)) است. بازیکن سابق تیم‌های سایپا و پرسپولیس با یک گل زده ملی که در ابتدای حضورش به عنوان بازیگر با واکنش‌های منفی بسیار روبرو شد اما به مرور خود را تثبیت کرده و به یکی از پولسازترین و در عین حال گران‌ترین بازیگران سینمای ایران تبدیل شد. حال به بهانه حضور او در تاک شوی ((پیشگو)) به عنوان مجری و گرداننده برنامه، نگاهی کوتاه به تعدادی از آثار موفق او می‌اندازیم.

پژمان

شخصیت پژمان جمشیدی فوتبالیست در شرف بازنشستگی که توسط پیمان قاسمخانی نوشته شده، کاملاً انگ او بوده و به قدری خوب از کار درآمده که جمشیدی پس از چند سال همچنان سایه سنگین آن را حس می‌کند. نقش قاسمخانی در شکل گیری این شخصیت غیر قابل انکار و بیش از یک فیلمنامه نویس عادی بوده و نردبان ترقی فوق العاده ای در اختیار جمشیدی قرار داده است. او هم قدر این پاس گل طلایی را دانسته و در اجرای شوخی‌ها نیز زمان بندی را به خوبی رعایت کرده است. دیگر نکته مهمی که به موفقیت او در این نقش کمک کرده، جنبه بالای او برای شوخی‌هایی است که قاسمخانی و تیمش نوشته و در آن مستقیماً با خود جمشیدی شوخی شده است.  

خوب،بد،جلف

قاسمخانی در نخستین تجربه فیلمسازی اش، بار دیگر سراغ پژمان جمشیدی رفته و این بار هم از او در نقش شخصیتی با نام واقعی خود بهره گرفته است. سکوی پرتاب دیگری در فیلمی پرفروش و جذاب که یک امتیاز ویژه هم برای جمشیدی داشته است. قرار گرفتن در کنار سام درخشانی و شکل گیری یک تیم دو نفره بامزه که به یک زوج کمدی موفق تبدیل شده و در چند فیلم دیگر نیز مورد استفاده قرار گرفته‌اند. بهره هوشی پایین، ویژگی مشترک نقش‌های جمشیدی در پژمان و خوب،بد،جلف است که این بازیگر تازه وارد سینما در نمایش و به تصویر کشیدن آن فوق العاده عمل کرده است.  

 

 

سوء تفاهم

جمشیدی تا نیمه نخست دهه نود با وجود فروش بالای فیلم‌ها و نیز پرتماشاگر بودن پژمان، همچنان با مخالفت‌های برخی اهالی سینما مواجه بود که استعداد بازیگری وی را کاملاً زیر سؤال می‌بردند. سوء تفاهم ساخته احمدرضا معتمدی را می‌توان برگ برنده جمشیدی برای مقابله با این هجمه‌ها به حساب آورد که حتی نامزدی بازیگر نقش مکمل را برایش به ارمغان آورد!. جمشیدی به خوبی در فضای لابیرنت گونه فیلم که متکی بر تئوری توطئه پیش می‌رود، پیش رفته و بازی کنترل شده تری را به نمایش گذاشته که در قیاس با کارهای قبلی‌اش کاملاً متفاوت به نظر می‌رسد.

ایده اصلی

فیلم‌هایی که براساس رودست زدن شخصیت‌های اصلی ساخته شده و معمایی را طرح می‌کنند، کمتر نمونه خوبی در سینمای ایران دارند. ایده اصلی ساخته آزیتا موگویی یکی از آنها است که یکی از نقش مکمل‌های آن را پژمان جمشیدی ایفا کرده است. شخصیتی شوخ و شنگ با ته مایه بدجنسی که اساساً دنیا را برای تفریح می‌خواهد!. جمشیدی بخشی از کاراکتر همیشگی خود را وارد نقش کرده و به شخصیت نیما بامزگی شرارت آمیزی بخشیده که در تضاد با سایر شخصیت‌ها قرار دارد.  

جهان با من برقص

در این ساخته درخشان سروش صحت در ستایش زندگی، پژمان جمشیدی تکامل یافته ترین شخصیت سینمایی کارنامه بازیگری‌اش را با تکیه بر کاراکتر همیشگی خود ساخته است. رضا دکتری در آستانه میانسالی است که همچنان مجرد مانده و در دیدار با دوست قدیمی‌اش به دنبال نیمه گمشده خود می‌گردد!. بی خیالی مفرط رضا در کنار طنز ظریفی که صحت در خلق آن به کار گرفته، شخصیت جذابی را خلق کرده که کاملاً انگ جمشیدی به نظر می‌رسد. برای نمونه می‌توان به سکانس گفتگوی دونفره رضا و نسیم در طویله اشاره کرد جزو بهترین لحظات حضور جمشیدی مقابل دوربین سروش صحت است.

 

شیشیلیک

آخرین ساخته سینمایی محمدحسین مهدویان یک کمدی سیاه است که بخش مهمی از بار فیلم را بازیگرانش از رضا عطاران و ژاله صامتی تا پژمان جمشیدی و عباس جمشیدی فر به دوش می‌کشند. جمشیدی در نقش احمد کارگر فقیر کارخانه پشم ریسی که دختر خردسال بی مادری را بزرگ می‌کند، حضوری یکسره متفاوت داشته و تا توانسته از قالب همیشگی خود دور شده است. او با توجه به ویژگی‌های نقش، از بازی بیرونی فاصله گرفته و به سمت درونی شدن پیش رفته است. حاصل آن نیز نقش متفاوتی است که می‌تواند در آینده حرفه‌ای پژمان جمشیدی نقشی تعیین کننده داشته باشد.