دنیا میرکتولی
دنیای تصویر آنلاین- کرک داگلاس با نام واقعیِ “ایسور دانیلوویچ” روز 9 دسامبر سال 1916 از پدر و مادری یهودی که اهل بلاروس بودند، در نیویورک متولد شد. (او پیش از ورود به نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا طی جنگ جهانی دوم، نام کرک داگلاس را برای خود برگزید.) داگلاس یکی از آخرین ستارههای بازمانده از عصر طلایی هالیوود است. او در بیش از 90 فیلم سینمایی ایفای نقش کرده که تعداد زیادی از آنها در حافظۀ سینمادوستان حک شده است. «تکخال در حفره» (1951)، «شور زندگی» (1956)، «راههای افتخار» (1957)، «وایکینگها» (1958) و «اسپارتاکوس» (1960) از جمله فیلمهای درخشان داگلاس هستند که برای همیشه در تاریخ سینما ماندگار شدهاند. داگلاس در لیستِ «صد سال… صد ستاره» که در سال 1999 و به انتخابِ AFI منتشر شد و بزرگترین اسطورههای تاریخ سینمای آمریکا را شامل میشد، در رتبۀ هفدهم قرار گرفت.
به مناسبت صد و دومین زادروز کرک داگلاس، بیست نقل قول خواندنی از این ستارۀ بزرگ را منتشر میکنیم.
-مادر و پدرم مهاجرانی بیسواد اهل روسیه بودند. وقتی بچه بودم، آنها مدام شگفتزده میشدند از اینکه میتوانم به کتابخانه بروم و هر کتابی با هر موضوعی را بردارم. آنها نمیتوانستند این دسترسی به دانش را که اینجا در آمریکا داریم، باور کنند. نمیتوانستند باور کنند که این کار آزاد است.
-برای دستیابی به هر چیزی، باید به قدر کافی شجاع باشید تا بتوانید شکست را تاب بیاورید.
-میدانید، باید مقداری فلسفۀ باطنی داشته باشید تا بتوانید با فلاکتها و مصیبتها مقابله کنید.
-گاه چیزهایی که شما را محدود و پابند میکند، باعث آزادیتان میشود.
-اهمیتی ندارد که چقدر اتفاقاتِ بد میافتد، چون وضع همیشه میتواند بدتر از قبل شود.
-ترس چیز وحشتناکیست. چون باعث میشود دست به کارهای ترسناک و هراسانگیز بزنید.
-آرزو نداشتم بازیگر سینما شوم. هرگز تصور نمیکردم که همان تیپِ سینماییِ جذاب و خوشتیپی باشم که دیگران میخواستند.
-نیازی به منتقد ندارم برای اینکه به من بگوید بازیگر هستم. من راه خودم را میروم و هیچکس رئیس من نیست. هیچ کسی تا به حال رئیس من نبوده است.
-همۀ کودکان بازیگرانی طبیعی هستند و من نیز هنوز کودکام. اگر کاملا بزرگ شوید، هرگز نمیتوانید بازیگر شوید.
-وقتی ستاره میشوید، دیگر تغییر نمیکنید. در صورتی که هر کس دیگری میتواند تغییر کند.
-خیال نمیکنم دلم بخواهد با مردی که در زندگی خود هرگز مرتکب گناه نشده باشد، همکلام شوم. مرد با معایب و کاستیهایش جذابتر است.
-متأسفانه وقتی یک مرتبه یاد گرفتم سیگار بکشم، دیگر نمیتوانستم متوقفاش کنم. خیلی سریع سیگار را به دو پاکت در روز افزایش دادم و برای حدود ده سال این عادت را ادامه دادم. وقتی تصمیم به ترک سیگار گرفتم، روشی را استفاده کردم که پدرم برای ترک به کار گرفته بود. او سیگار را در جیب پیراهناش میگذاشت و هر بار که هوس سیگار میکرد، آن را بیرون میآورد و اینگونه با آن مقابله میکرد: “کی قویتره؟ تو یا من؟” جواب همیشه یکسان بود: “من قویترم.” سیگار تا ویار و عطشِ شدیدِ بعدی، سر جای خود برمیگشت. این روش برای او جواب داد و برای من نیز.
-والدینام اگر امروز به آمریکا میآمدند دربارهاش چه فکری میکردند؟ آیا میخواستند حتی گام در این سرزمین بگذارند؟ شک دارم.
-هر چه سنتان بالاتر میرود، عشق دارای عمق بیشتری میشود.
-یک کامپیوتر دارم که همسرم بهم هدیه داده. همۀ آن کاری که بلدم انجام دهم و هر روز انجامش میدهم، بازیِ Spider Solitaire است. تلفن همراه هم ندارم.
-روند یادگیری تا روزی که میمیری ادامه دارد.
-فرزندانم حُسنها و مزیتهای من را نداشتهاند. من در فقر مفرط و نکبتبار به دنیا آمدم. جایی برای رفتن نداشتم جز جلو و بالا رفتن.
-حدس میزنم پسر بدی بودهام… بله، بله، زنان زیادی در زندگی من بودهاند.
-هر چه پیرتر میشوید، جوایز بیشتری دریافت میکنید. پس اگر به قدر کافی طولانی زندگی کنید، در نهایت تمام جوایز را کسب میکنید.
-از ندای درونت پیروی کن. او به ما امر میکند که از خودمان ببخشیم و به دیگران کمک کنیم. ما تا زمانی زندهایم که تواناییِ بخشیدن داشته باشیم.