بایگانی‌ها

ستاره همه فن حریف

ستاره همه فن حریف
ستاره همه فن حریف

مرسده مقیمی

دنیای تصویر آنلاین ـ نام جواد عزتی بیش از هر چیز، کمدی‌هایی که از او دیده‌ایم را به یادمان می‌آورد. بیشتر از همه «بابا اتی» از مردم دلبری کرده و «دردسرهای عظیم» به تکیه کلام‌های او معروف است. در سینما هم وقتی حرف از پرفروش‌ها می‌شود نام او به میان می‌آید؛ از «اکسیدان» تا همین «هزارپا». عزتی اما از همان ابتدای حضورش تا کنون هر کجا که توانسته فضاهای متفاوت را تجربه کرده است حتی در همان آثار کمدی، وگرنه کدام جوان سی ساله‌ای ریسک بازی در نقش یک پیرمرد 80 ساله را می‌پذیرد؟ در همان سال‌هایی که به عنوان یک بازیگر کمدی تلویزیونی شناخته می‌شد؛ در «مثل هیچ‌کس» برزیده فضای ملودرام را امتحان کرد و در همان سال در سریال تاریخی «سرزمین کهن» مقابل دوربین تبریزی رفت تا تجربه جدیدی را با مخاطبان‌اش به اشتراک بگذارد اما توقیف سریال باعث شد عموم مردم و حتی بسیاری از سینمایی‌ها همچنان او را به عنوان یک بازیگر کمدی به یاد بیاورند. البته این بازیگر کمدی بودن بد نبود که اتفاقا حضور او تضمین دیده شدن یک فیلم یا سریال کمدی بود. خنده گرفتن از تماشاگر را درست و دقیق بلد بود و می‌توانست هر نقشی را شیرین در بیاورد. او اما برایش مهم بود که فضاهای مختلف را تجربه کند.

«آفریقا»، «همه چیز برای فروش» و «شیار 143» نمونه‌هایی از تلاش‌اش برای تجربه فضاهای متفاوت است. تلاش‌هایی که نشان می‌دهد کمیت نقش برای او اهمیتی نداشته و انگار فقط می‌خواسته بگوید که در هر فضایی می‌تواند خودی نشان دهد و توانایی‌اش تنها معطوف به کمدی نیست! اما او را نادیده گرفتند و کمتر کسی از حضور موفق‌اش در فیلم‌های ملودرام نوشت. او اما باز هم از تلاش دست نکشید و با هوشمندی کوشید در کمدی نیز فضای متفاوتی را مقابل مخاطب‌اش بگذارد. حالا که انگار نه کارشناسان سینمایی و نه مخاطبان نمی‌خواستند او را جز در کمدی جدی بگیرند؛ او بر آن شد تا در کنار کمدی‌های عامه‌پسند، کمدی‌های متفاوتی بازی کند. برای تلویزیون در «بیمار استاندارد» ظاهر شد و در سینما در کنار آثار عامه‌پسندش در کمدی فانتزی‌ای نظیر «خرگیوش» بازی کرد.

«ماجرای نیمروز» انتخاب خطرناکی بود اما به آن تن داد؛ فیلمی سیاسی که حتی پیش از دیده شدن مخالفان و موافقانی داشت و پس از دیده شدن هم مشخصا تحت تاثیر مسائل فرامتنی قرار گرفت اما عزتی با گریمی شبیه به «سعید امامی» دیگر چیزی نبود که کارشناسان سینمایی بتوانند از کنارش عبور کنند! بالاخره ناچار شدند حواس‌شان را جمعِ بازیگری کنند که در تمام این سال‌ها با کارهایش تلاش کرده بود بگوید که تنها یک کمدین نیست اما کسی به او توجه نکرده بود. حالا اما وقتش بود؛ دیگر نمی‌شد این جواد عزتی را زیرسبیلی رد کرد! علی‌رغم نامزدی در تمامی جشن‌های سینمایی سال برای این نقش، تنها «جشن حافظ» بود که جایزه را به دست او داد.«تنگه ابوقریب» اما محکم‌ترین ضربه عزتی به کسانی بود که سال‌ها نخواسته بودند استعداد او را در مقام یک بازیگر همه فن حریف جدی بگیرند و فقط او را فرد مناسبی برای خنداندن می‌دانستند. مجیدِ «تنگه ابوقریب» همه را به تحسین واداشت. وقتی در نشست خبری «تنگه ابوقریب» حاضر شد چند دقیقه‌ای بود که نشست شروع شده بود اما تمامی اهالی رسانه بی‌توجه به جلسه با ورودش شروع کردند به تشویق و آن لحظه که با ناباوری به جمعیتی که بی‌وقفه تشویق‌اش می‌کردند نگاه می‌کرد، پیدا بود تمام سال‌های گذشته در ذهن‌اش مرور می‌شود. در کنار «تنگه ابوقریب» حضور کوتاه اما اثرگذارش در «لاتاری» در همان سال سبب شد که نامزد نشدن‌اش تبدیل شود به بزرگ‌ترین پاشنه آشیل آن دوره. رسانه‌ها تیتر زدند «غایب بزرگ» و این بار بر خلاف سال‌های گذشته همه صدای او شدند و فریاد زدند که چطور توانستید عزتی را نبینید؟!

حالا در حالی که هنوز در برخی سینماها اکران «ماجرای نیمروز؛ رد خون» ادامه دارد؛ دو فیلم دیگر نیز به تازگی از او روی پرده رفته است. «جان‌دار» و «جهان با من برقص» فیلم‌هایی که هیچ‌کدام در بخش مسابقه جشنواره ملی فجر حضور نداشتند تا باز هم دست عزتی از جایزه کوتاه بماند. بازی او در «جان‌دار» نه در ادامه نقش‌های پیشین‌اش در کارهای ملودرام که بیشتر شبیه برگ برنده‌ای منحصر به فرد است. چیزی که صاحب بازی نگاه می‌دارد تا لحظه آخر رو کند و به همه آن‌هایی که جدی‌اش نگرفته‌اند بگوید برنده این بازی از همان نخست او بوده است! مهم نیست که «جان‌دار» را دوست بداریم یا نه که اتفاقا حداقل فیلم محبوب نگارنده نیست اما آن جواد عزتی که بخشی از کمدی‌اش به دلیل شیرینی ذاتی‌اش بود و بسیاری معتقد بودند که او خودش شیرین است و برای همین می‌تواند خوب بخنداند؛ حالا در یک نقش منفیِ منزجرکننده و به شدت دافعه‌برانگیز باورنکردنی است. واقعا آن آدمی شیرینی که می‌شناختیم در «جان‌دار» کجاست؟! ابعاد شخصیتی کسی که نتوانسته عشق‌اش را به دست آورد و حالا دارد از مرگ برادرش نهایت استفاده! را می‌برد تا زنی شوهردار را به دست آورد؛ در تک تک رفتارهایش چنان هویداست که در فیلمی پرستاره که جملگی بازیگران حضوری دیدنی دارند؛ کاملا به چشم می‌آید و نظرها را به خود جلب می‌کند.

شخصیتی که اتفاقا آرام و خونسرد به نظر می‌رسد ولی جنون در تک تک حالات صورت‌اش موج می‌زند؛ همان قدر که احتمالا هنوز عاشق است و در خواهش داشتن محبوب‌اش، کینه و نفرت در پریدن پلک‌هایش احساس می‌شود. همان‌قدر که در چشم‌هایش شهوت خواستن یک زن نمود دارد، به همان میزان میل به انتقام در آن موج برمی‌دارد. نه تنها دیگر اثری از شیرین بودن ذاتی‌اش نیست که حتی در صحنه مواجهه با دختر در اتاق بالای کارگاه، می‌شود روی صندلی‌های سینما از او ترسید و به جای باران کوثری در خود جمع شد. عزتی در «جان‌دار» نه تنها شمایلی از یک بازیگر کمدی را ندارد که حتی کوچک‌ترین شباهتی به آثار متفاوتی که تا کنون بازی کرده نیز ندارد. فیلمی که اگر در بخش اصلی جشنواره حضور می‌داشت شاید می‌تواست دست او را به اولین سیمرغ‌اش برساند و یا ندیده گرفتن‌اش مجددا تبدیل شود به پاشنه آشیل داوری جشنواره.

در «جهان با من برقص» هم چالش‌برانگیزترین نقش از آن اوست. مردی که همسرش را طلاق داده و حالا همسر سابق‌اش همسر فعلی دوست صمیمی‌اش است. کاراکتر احسان در «جهان با من برقص» بر خلاف مابقی کاراکترها تنها غم بیماری دوست‌اش را ندارد. او در فضایی قرار گرفته علاوه بر تلخی وداع با دوست باید با دوستی مواجه شود که همسر فعلی همسر سابق‌اش است. این‌جا هم بازی عزتی بیش از دیالوگ معطوف بر میمیک و اکت است. در واقع در تمام لحظه‌هایی که در آن جمع شلوغ شاید حواس مخاطب پی سر و صداهای صحنه باشد او با جدیت کامل بازی بی‌کلام‌اش را ادامه می‌دهد. عصبانیتی که در برخی لحظات کاملا به صورت اگزجره بروزش می‌دهد؛ در تمامی لحظه‌های آرامش هم همراه اوست. بازی زیرپوستی و بدون کلام‌اش گرچه می‌تواند از نظر مخاطب عام دور بماند اما قطعا که برای مخاطبان جدی‌تر و کارشناسان سینمایی یکی از تلاش‌های قابل اعتنا و موفق عزتی در این سال‌هاست. او علاوه بر چالش شخصی‌اش، در مواجهه با سایر افراد قصه نیز واکنشی برون‌گرا ندارد و بازی‌اش را با دیالوگ‌های کوتاه و یا در سکوت انجام می‌دهد؛ کاری که در فیلم شلوغی مثل «جهان با من برقص» سخت است اما او از پس این مهم به خوبی برمی‌آید.

حالا پس از نزدیک به دو دهه حضور جواد عزتی در این عرصه، او با تلاش بسیار توانسته به جایگاهی برسد که کمتر کسی بتواند او را ندیده بگیرد. او حالا نه تنها یک انتخاب مطمئن برای تضمین گیشه و یک انتخاب درست برای آثار کمدی است که یکی از انتخاب‌های جدی کارگردانانی است که فیلم‌هایی با رویکرد اجتماعی می‌سازند. تا آن‌جا که او امسال برای بازی در پنج فیلم قرارداد امضا کرده و قطعا که پیشنهادات بسیاری را نیز رد کرده است. حالا بازیگری که روزی چاره‌ای جز بازی در برخی فیلم‌های کمدی نداشت و حتی گاهی خودش به اهالی رسانه توصیه می‌کرد که فلان فیلم‌اش را نبینید چون فیلم خوبی نشده! انتخاب اول غالب فیلمسازهایی است که می‌خواهند کار تازه‌ای شروع کنند. دیگر چندان اهمیت ندارد ژانر فیلم مربوطه چیست مهم این است که حالا فیلمساز می‌داند او از پس هر نقشی برمی‌آید. هرچند حالا هم عزتی برای مخاطبان‌اش غافلگیری‌های ویژه‌ای دارد.

باید دید آیا او امسال می‌تواند سیمرغ را برای یکی از فیلم‌هایش تصاحب کند یا خیر. هرچند حالا دیگر عزتی برای اثبات توانایی‌هایش نیازمند جایزه نیست. حالا همه می‌دانند آن «بابا اتی» مهربان و دوست‌داشتنی می‌تواند یک «یاسر» دیوانه باشد! حالا این جشنواره فجر است که برای اعتبار خودش و جایزه‌هایش نیاز دارد عزتی را ببیند تا شاید بتواند تمام این سال‌های چشم‌پوشی را جبران کند.