بایگانی‌ها

ستارگان درخشان سینمای هند

ستارگان درخشان سینمای هند
ستارگان درخشان سینمای هند

مرسده مقیمی

دنیای تصویرآنلاین-زویا اختر تنها دختر جاوید اختر ترانه‌سرا و شاعر بنام هندی است که فیلمسازی را ده سال پیش آغاز کرد. شاید کمتر کسی فکر می‌کرد در جامعه مردسالاری مثل هندوستان یک کارگردان زن در طول یک دهه به نامی قابل اعتنا بدل شود. زویا اختر اما از همان اولین فیلمش «شانس تصادفی» نظرها را به خود جلب کرد؛ فیلمی که توانست برایش جایزه بهترین کارگردان تازه‌وارد را به ارمغان بیاورد. نام او اما وقتی خیلی جدی‌تر بر زبان‌ها افتاد که دو سال بعد در سال 2011 فیلم موفق «دوباره زندگی نخواهیم کرد» به نمایش عمومی درآمد. فیلم گرچه وام‌دار برخی فیلم‌های سینمای کلاسیک آمریکا بود و حتی به فیلم‌های اسپانیایی نیز تنه می‌زد اما به قدری خوش‌ساخت بود که کمتر کسی به دنبال پیدا کردن تشابهات‌اش با نمونه‌های خارجی بود. فرهان اختر تنها برادر او نیز که بازیگری گزیده‌کار بود و در واقع بر شغل اصلی‌اش یعنی خوانندگی تمرکز داشت و در سینما بیشتر به کارگردانی و تهیه‌کنندگی می‌پرداخت در این فیلم در مقام بازیگر به شهرت و محبوبیتی مضاعف رسید. ریتیک روشن، آبهی دئول، کاترینا کیف و کالکی کولچین دیگر بازیگران این فیلم موفق بودند که هنوز هم پس از هشت سال دیدن دوباره‌اش لذت‌بخش است. شاید بعد از موفقیت فیلم «دوباره زندگی نخواهیم کرد» گمان می‌رفت که اختر پرکارتر از قبل به مسیرش ادامه دهد اما او پس از این فیلم تنها دو اپیزود برای دو سری فیلم « بمبئی تاکیز» ساخت و در میان‌شان یک فیلم پربازیگر اما نه چندان موفق «بگذار قلب بتپد» را مقابل دوربین برد. هرچند فیلم «بگذار قلب بتپد» نیز از نظر مضمونی فیلم مهمی به حساب می‌آمد و ابدا ساختار ضعیفی نداشت اما فضای غیرهندی‌اش شاید مخاطب آن زمان بالیوود را چندان خوش نیامد.

سال 2018 بود که زمزمه‌های ساخت اثر تازه او به گوش رسید. با اعلام نام بازیگران کنجکاوی‌ها برای کار تازه او بیشتر شد. رنویر سینگ و عالیا بهات موفق‌ترین ستاره‌های حال حاضر بالیوود، ستاره‌های فیلم تازه او بودند. با گذشت زمان و منتشر شدن پوسترهای فیلم که عالیا بهات را با حجاب کامل نشان می‌داد کنجکاوی‌ها بیشتر شد. همه می‌دانستند که داستان فیلم تازه اختر درباره یک رپر خیابانی است و پیوند خوردن‌اش با مسلمانان جالب به نظر می‌رسید. «گالی بوی» ابتدای سال 2019 و در حالی که بازار جشنواره‌های داخلی داغ بود و همه توجه‌ها معطوف به بهترین‌های سال گذشته، به نمایش درآمد و به فروشی استثنایی رسید. اختر علاوه بر رضایت منتقدان توانسته بود مردم را نیز راضی نگاه دارد. این فیلم تنها نماینده هند در بخش ویژه جشنواره برلین نیز بود. همچنین با این‌که هنوز فصل جوایز در سینمای هند آغاز نشده اما فیلم در جنشواره‌های مختلفی توانسته موفق به کسب جایزه شود. باید تا انتهای سال میلادی صبر کرد و دید سهم «گالی بوی» در جوایز اصلی هندوستان چه خواهد بود. درخشیدن مجدد رنویر سینگ که سال گذشته با «پادماوت» نظرها را به خود جلب کرد و برای دومین بار مقابل دوربین اختر رفته است، چندان دور از انتظار نیست. مگر این‌که او در رقابت با فیلم‌های ملی و میهنی مثل «اوری» دستش از جایزه کوتاه بماند.

«گالی بوی» داستان پسر فقیری است که دیوانه‌وار موسیقی را دوست دارد، شعر می‌نویسد و در رویاهایش کنسرت رپ برگزار می‌کند اما در واقعیت ناچار است در آزمون‌های استخدامی شرکت کند تا شغلی دولتی به دست آورده و بتواند با درآمدی ثابت گذران زندگی کند و هم سربار خانواده‌اش نباشد، هم از آن‌ها دستگیری کند.

رنویر سینگ که حالا یکی از بازیگران قابل اعتنای بالیوود به شمار می‌رود به خوبی از پس نقش پسری مسلمان با تمام سرخوردگی‌هایش برمی‌آید. پسری که هنوز استعداد خودش را باور ندارد و نمی‌تواند در رجزخوانی‌های رپرهای خیابانی خودی نشان دهد. باور ندارد که شعرهای خوبی می‌گوید و موسیقی‌اش قابل سرمایه‌گذاری است. او باید کم کم خودش را پیدا کند و از دل سیاهی و تباهی‌ای که او را احاطه کرده بیرون بزند. شخصیت مراد با همه بلندپروازی‌ها و در عین حال ترس‌هایش با بازی او چنان دیدنی از آب درآمده که به سختی می‌توان در طول فیلم کسی را جز او دید. علاوه بر این‌که محوریت قصه از آن اوست، او با سبک بازی‌اش فیلم را کاملا از آن خود می‌کند تا همه حتی عالیا بهات که خودش همیشه ستاره فیلم‌ها بوده در این‌جا مکمل او باشد. بهات هم به عنوان دختری مسلمان که در تعصبات خانوادگی‌اش اسیر شده و تمام آزادی‌های دلخواه‌اش از او سلب شده گرچه حضور کوتاهی دارد اما قدرتمند ظاهر می‌شود و این نشان از هوشمندی اوست که نقش مهمی مثل صفینه فردوسی را به بهانه کوتاهی از دست نداده است. البته شخصیت‌پردازی درست اختر در مقام فیلمنامه‌نویس هم تاثیر به سزایی در دیده شدن نقش‌های حتی کوتاه دارد. اختر فیلمنامه را به همراه ریما کاگتی نوشته است و ویجی ماوریا نیز دیالوگ‌های فیلم را نگاشته است. آلبوم موسیقی شنیدنی تمپوی فیلم را بالا می‌برد و باعث می‌شود زمان دو ساعت و نیمه برای مخاطب خسته‌کننده نباشد و به راحتی با آن همراه شود. چاشنی عاشقانه قصه هم کاملا به اندازه و در اختیار فیلم است و از آن بیرون نمی‌زند.

شاید در «گالی بوی» آن‌چه بیش از هر چیز اهمیت دارد نه بازی بازیگران، نه رونق گیشه، نه کسب جایزه‌های احتمالی و نه هیچ چیز دیگری باشد. آن‌چه درباره «گالی بوی» اهمیت ویژه‌ای دارد این است که یک فیلمساز زن در دهمین سال حضورش به چنان بلوغی رسیده که به هیچ طریقی نمی‌توان او را نادیده گرفت. او هم روش درست استفاده کردن از ستاره‌هایی که فیلم بد و ضعیف در کارنامه‌شان کم ندارند را بلد است. هم می‌تواند قصه‌ای ساده و یک خطی را چنان جذاب و دیدنی تعریف کند که مخاطب را دو ساعت و نیم با خود همراه کند. هم بلد است تشویق تمام قد منتقدان را بگیرد و هم مخاطب عام را شیفته فیلمش کند. زویا اختر راه درازی در پیش دارد و قطعا که فیلم‌های مهم بسیاری را هنوز نساخته است و گرچه از همان فیلم نخست قابل پیش‌بینی بود که فرزند ارشد خانواده اختر از هنر موروثی خانواده‌اش بی‌بهره نیست اما شاید کمتر کسی فکر می‌کرد در روزگاری نه چندان دور وقتی نام زویا می‌آید سینما دوستان گوش تیز می‌کنند و مشتاقانه منتظر دستپخت تازه خانم کارگردان می‌مانند. اختر حالا در جدیدترین فعالیت‌اش مشغول کارگردانی چند اپیزود از یک سریال تلویزیونی است. باید دید آیا اختر پس از موفقیت «گالی بوی» باز هم مثل «دوباره زندگی نخواهیم کرد» گزیده‌کاری‌اش را ادامه می‌دهد یا بالاخره مانند بسیاری از فیلمسازان مرد بالیوود که هر ساله فیلم می‌سازند، پرکارتر خواهد شد. آن‌چه بدیهیست این است که حالا و پس از ده سال با «گالی بوی» انتظارات از او به بالاترین حد ممکن رسیده است. حالا دیگر کمتر کسی می‌پذیرد که او فیلم بد بسازد. پس شاید بد نباشد تا او با اندکی فاصله گرفتن از «گالی بوی» با یک سورپرایز تازه بازگردد حتی اگر انتظار دوست‌داران سینمای هند برای دیدن فیلم جدید او طولانی شود.

*«گالی بوی» در لغت به معنی «پسر خیابان» است اما در این فیلم نام هنری شخصیت اصلی است در نتیجه به عنوان اسم خاص قابل ترجمه نیست و باید عینا به زبان اصلی آورده شود.