چهارمین دوره از جشنواره فیلمهای ویدیویی یاس به زودی کارش را آغاز میکند و علی معلم، تهیهکننده و مدیرمسئول و سردبیر نشریه دنیای تصویر، یکی از داوران بخش بینالملل این جشنواره است. به همین مناسبت نشریه شبکه نمایش خانگی با او گفتگویی را انجام داده و معلم از علت حضورش در میان داوران، بحث ورود پولهای کثیف به سینما و کمبودهای زیرساختی در بحث نمایش خانگی صحبت کرده است.
نقش جشنواره یاس در وضعیت تولیدات ویدیویی
از اولین دورهی این جشنواره در آن حضور داشتم و داور بخش سینمای ایران آن بودم. از جلسات اولی هم که این جشنواره برگزار شد با آن همراهی کردم چون فکر میکنم بخشی از موجودیت سینمای ایران متکی است بر نمایش خانگی و صنعت تولید فیلمهای ویدیویی. بهخصوص با تحولات تکنولوژیکی که اتفاق افتاد و خیلی از فیلمها به روش دیجیتال ساخته شد، تولید فیلم ویدیویی میتواند زمینه ای مناسب برای کسب تجربه باشد جهت ورود به سینما. از این حیث این جشنواره میتواند کمک کند به بخشی از تولیدات فیلمهای ویدیویی و تلویزیونی تا در قالب یک مسابقه دیده شده و امتیازات و استعدادهایی که در این زمینه وجود دارد شناسایی شود. زیرا در جشنوارههای دیگر، علی الخصوص جشنواره فجر که به صنعت سینمای ایران تعلق دارد، به دلیل کثرت آثار سینمایی، آثار ویدیویی مورد توجه قرار نمیگیرد.
این جشنواره میتواند کمپینی باشد برای بخشی از فعالیتهای سینمایی که در قالب دیجیتال ساخته شده و اساسا در کانسپت و مفهوم فیل، شاید به آن معنا قرار نگیرد ولی قابلیتهایی را میشود در آنها کشف کرد و شاید در نهایت اسباب تسهیل دیده شدنشان فراهم شود.
طبعا چون موضوع این جشنواره در حوزه نمایش خانگی بیشتر دیده خواهد شد جای عرضه این آثار در شبکههای نمایش خانگی، vod و اینترنت میتواند باشد و طبیعی است هماهنگ بودن با فعالان این مدیوم طبیعتا کمک بیشتری خواهد کرد به دیده شدن این آثار و ایجاد انگیزه در شرکتها برای پرزنت کردن و عرضهی بهتر این محصولات.
پولشویی و دلالی در شبکه خانگی
به نظر من این شایعات سوژههای مورد توجه جشنواره یاس نیست. به هرحال بخشی از اقتصاد کشور ما متاسفانه درگیر حاشیهها است. یعنی برخی فعالیتهای بانکی و اقتصادی خیلی سالم نیست و طبیعتا بخشی از فعالیتها در حوزه نمایش خانگی هم شاید متأثر از همین حواشی باشد. ولی این مسائل ربطی به فستیوال یاس ندارد و نباید اینها را با هم تداخل داد. آن بحث دیگری است برآمده از مشکلات اقتصاد و دلالیسم در ایران که متأسفانه این مشکلات وارد بسیاری از حوزههای دیگر هم شده است؛ از صنعت ساختمان گرفته تا صنایع خدماتی نیز بحث پولهای کثیف وجود دارد. این پولشوییها و روابط نامناسب مسئله اول سینما و شبکه نمایش خانگی نیست ولی عده ای سعی دارند این موضوع را به مسئله اصلی این مدیومها بدل کنند.
احتمال ورود به شبکه نمایش خانگی
چندین بار در این زمینه با من صحبت شده ولی ساز و کارهای موجود در این عرصه به نظرم مقداری دچار شک و تردید است و به لحاظ سرمایهگذاری ما هنوز مکانیزم مناسب را برای این که مردم بتوانند به صورت حلال فیلم ببینند به دست نیاورده ایم. متاسفانه قاچاق و دزدی آثار در این بخش به دلیل ناکارآمدی شرکتها و دستگاههای اطلاعاتی در کنترل فصای مجازی و دانلودها و کپیهای غیرقانونی در شهرستانها، عملا سرمایه گذاری در این حوزه را خیلی پرریسک و پرخطر میکند.
جای خالی سیستمهای مدرن توزیع محتوا
ما باید به ساختاری مانند آنچه در غرب هست برسیم. بهخصوص راه اندازی سامانههای ویدیوی درخواستی مثل نتفلیکس و از این قبیل که مردم با بهای کمتری فیلم ببینند. در جوامع غربی این تبدیل به یک فرهنگ شده است. متاسفانه تهیهکنندگان آثار نمایش خانگی خیلی سخت میتوانند به حجم سرمایهگذاری واقعی صورت گرفته برسند. چون بخش عمدهای از مخاطبان معمولا برای استفاده از این آثار پولی پرداخت نمیکنند. اگر سریال «شهرزاد» را که موفقترین اثر در شبکه نمایش خانگی است در نظر بگیریم، تیراژ قانونی آن یک میلیون بوده و بصورت قانونی دیده شده اما چهار تا پنج میلیون کپی غیرقانونی هم داشته بهویژه در خارج از کشور!
متاسفانه ما در خارج از کشور شرکتهایی نداریم که بتوانند فیلمها را به شکل جهانی عرضه کنند و این امر به خاطر عدم وجود مناسبات بانکی به دلیل تحریمها است. ما در خارج از ایران نزدیک به پنج میلیون ایرانی مهاجر داریم که اگر هرکدام حداقل یک دلار برای فیلم پرداخت کنند با قیمت دلار امروز رقم چشمگیری میشود. متاسفانه به دلیل عدم ارتباط با جهان به لحاظ بانکی خیلیها نمیتوانند این آثار را قانونی خریداری کنند.
مشکلات «ملا نصرالدین» در شبکه نمایش خانگی
موفق نشدیم «ملا نصرالدین» را در شبکه خانگی عرضه کنیم در حالی که این کار باید خیلی طبیعی و راحت صورت بگیرد. شرایط نامناسب و نبود شرکتهای بزرگ و معتبر که بتوانند آثار را به صورت حلال به دست مردم برسانند و از این راه سرمایه کسب کنند باعث میشود بسیاری از تهیهکنندگان روی خوش به این مدیوم نشان ندهند.
وقتی میگوییم کسب سرمایه منظورمان مناسبات سالم اقتصادی است. مثل اینکه وقتی یک جنس را تولید میکنیم آن را به شکل سلامت به دست مردم برسانید و قابلیت یک سرمایه گذاری مجدد را فراهم کنید. به نظر من این امکان هنوز در شبکه خانگی فراهم نشده است. به دلیل ریسک بالای این کار کیفیت فیلمها دچار کاهش شده و فیلمها عدمتا محدود و خانگی هستند و سرمایهگذاری بر روی کارهایی که کیفیت بالایی دارند عملا غیر ممکن است.
مشکل سلامت کار کردن در بخش خصوصی
برای ساخت یک فیلم مناسب صنعتی که قابلیت عرضهی جهانی داشته باشد حداقل به یک میلیون دلار سرمایهگذاری نیاز داریم که با قیمت امروز چیزی در حدود سه میلیارد و ششصد میلیون تومان میشود. ولی فیلمهای ما عمدتا با یک میلیارد تومان ساخته میشود و این مبلغ برای ساخت یک فیلم استاندارد غیر ممکن است. همین امر استانداردها را از بین میبرد و در بخش خصوصی به سلامت کارکردن مشکل خواهد بود.