▪️گروهی از فیلمسازان و نویسندگان مجله کایه دو سینما که از روایتهای سنتی و تکنیکهای قاعده مند در سینمای فرانسه خسته شده بودند، دست به دست هم دادند و جریانی را در سینمای فرانسه به راه انداختند. از چهرههایی که موج نوی کشور فرانسه را راه انداختند میتوان به اریک رومر، فرانسوا تروفو و ژان-لوک گدار اشاره کرد.
🔹گدار بعدها فیلمهای مهمی در موج نوی فرانسه ساخت که «از نفس افتاده»ی او پیشگام تکنیکهای مانند تدوین جامپ-کات و فیلمبرداری در لوکیشن بود. گدار که سرآمد تجربهگرایی بود، به مضامینی مانند جنایت، مرگ و خیانت در فیلمهایش میپرداخت. به ندرت میشود فیلمی از گدار پیدا کرد که با مرگ یکی از کاراکترهای اصلی پایان نیابد. اما چنین سخنی به این معنی نیست که آثار او در دهه شصت میلادی عاری از سرگرمی بودند. فیلمهایی مانند پییر خله، زن زن است، پر از شوخی و طنر است و دوره تازه ی برای سینمای فرانسه رقم زدند. در دهه شصت میلادی نظرات سیاسی گدار بیش از گذشته در آثارش نمود پیدا کرد. او بیشتر با مضامین مارکسیستی فیلم میساخت. در سال 1969 او گروه ژیگا ورتوف را تاسیس کرد و با کمک دوستانش چند فیلم رادیکال ساخت که شامل بادی از شرق، ولادیمر و رزا میشود.
🔹جین فاندا در «همهچیز روبهراه است» به کارگردانی گدار و ژان-پییر گورین مقابل دوربین رفت. فاندا که در دهه شصت نماد هالیوود بود به بازی در تولیدات مشهور هالیوودی و فیلمهای بدعت گذار فرانسه شهرت داشت. فاندا با اینکه نبوع فیلمسازی گدار را ستایش میکرد، شبیه بسیاری از هنرمندان، اما به لحاظ شخصیتی او را ستایش آمیز نمیدید. فاندا در جشنواره کن یکبار گفت:« گدار فیلمساز بزرگی بود. من کلاه از سر برایش برمیدارم. فیلمسازی مشهور. اما به عنوان یک مرد؟ متاسفم، مرد بزرگی نبود.»
🔹گدار بارها بسیاری از همکاران خود را به آستانه انفجار رساند از تروفو گرفته تا آنیس واردا( در چهرهها، روستاهای واردا شاهد برخورد گدار بودیم)، همینطور شریک زندگیش آنا کارینا را. گدار سال 2022 از رنج زیستن رها شد اما چنین تصویری از خود به جا گذاشت. گدار و گورین در فیلم «نامهی به جین» که فیلمی شانزده میلیمتری ست، عکسی از جین فاندار در جنگ ویتنام را مورد بررسی قرار میدهند و در این فیلم ابدا با فاندا مهربان نیستند، نظریات آنها حاوی تبعیض جنسیتی است. فاندا در جشنواره کن درباره این فیلم شانزده میلیمتری چنین توصیفی به کار برد که یک «کثافت بزرگ» است و افزود:«خودشیفتگی بود. گدار یک نمونه خوب از خودشیفتگی است، ما همیشه از خود میپرسیم: «تا چه انداره زندگی خصوصیو شخصی یک فرد بر هنرش تأثیر میگذارد؟»