بایگانی‌ها

زنی مقتدر و جدی

زنی مقتدر و جدی
زنی مقتدر و جدی

محمد جلیلوند:سریال «می‌خواهم زنده بمانم»(شهرام شاه حسینی)، بخش مهمی از موفقیت خود را مدیون فیلمنامه استاندارد و شخصیت پردازی درست خود است. از شخصیت‌های اصلی همچون: امیر شایگان گرفته تا شخصیت‌های مکملی که به قدری جذاب نوشته شده‌اند که گاه شخصیت‌های محوری را تحت الشعاع خود قرار می‌دهند. زهره با بازی آزاده صمدی یکی از آنها است: زنی مقتدر و جدی از خانواده‌ای انقلابی در دهه شصت که شخصیتی چندلایه و غیر قابل پیش بینی دارد. همین ویژگی هم به این شخصیت عمق بخشیده و در قسمت‌های پایانی به یکی از شخصیت‌های کلیدی تبدیل می‌کند.
.

یکی از راه‌های قوام یافتن شخصیت‌های فرعی ارتباط ظریف با قهرمان و ضدقهرمان فیلمنامه است که این اتفاق به بهترین شکل در رابطه زهره و امیر شایگان رخ داده است. از طرف دیگر باید به درون گرا بودن زهره اشاره کرد که بر رمزآمیز بودنش افزوده است. همه اینها را وقتی در کنار هم قرار می‌دهیم به شخصیت جذابی می‌رسیم. آزاده صمدی از دید تماشاگر شاید فاصله زیادی با نقش داشته باشد اما انتخاب هوشمندانه‌ای از سمت شاه حسینی است. نقشی کوتاه اما تاثیرگذار در روند پیشبرد داستان که صمدی درک تمام و کمالی از آن داشته است. اولین نکته‌ای که توجه تماشاگر را به خود جلب می‌کند، رفتار سرد و خشک زهره با جهان اطرافش است. حال این مدل رفتاری هنگام مواجهه با امیر شایگان به یک گرمای ناشی از عشق ختم می‌شود که در عین حالی نوعی سلطه و اقتدار هم در آن به چشم می‌خورد.
.

صمدی در نمایش این وجه از زهره ریزه کاری‌های زیادی به خرج داده که شاید در نگاه نخست تنها به چشم تماشاگر حرفه‌ای‌تر بیاید. از طرف دیگر، حسد به این شخصیت لایه دیگری بخشیده که در قسمت‌های پایانی به نقطه اوج رسیده و در نهایت هم به نابودی زهره ختم می‌شود. سکانس‌های دونفره صمدی و حامد بهداد به واسطه درک کامل شخصیت‌ها از سوی هردو طرف، اغلب بسیار جذاب از کار درآمده و رنگ و بویی از جنس سینما را با خود دارد. به ویژه سکانسی که زهره لبریز از خشم ناشی از پی بردن به راز امیر روبروی او نشسته و می‌خواهد به شکلی از او اعتراف بگیرد.
نقش‌های مکملی که خوب نوشته شده‌اند، فرصت ویژه‌ای برای بازیگران است تا چشمه‌هایی از توانایی خود را بروز داده و به رخ تماشاگران خود بکشانند. کاری که آزاده صمدی در این سریال به خوبی از عهده انجامش برآمده است.