اعلام فیلمهای حاضر در جشنواره کن امسال واکنشهای متفاوتی را در دنیای سینما و رسانهها برانگیخته است. به حدی که حتی اوون گلایبرمن منتقد ارشد ورایتی هم دست به قلم شده و از نشانههای تغییر این جشنواره در عصر نتفلیکس و آمازون نوشته است. متن این یادداشت را میتوانید در دنیای تصویر آنلاین بخوانید:
جشنواره کن به این افتخار میکند که ریشه در سنتهای قدیمی سینما دارد. شاید به همین دلیل است که پوستر جشنواره هرساله عکسی زیبا از یکی از ستارههای دهه پنجاه یا شصت اروپایی است (که امسال کلودیا کاردنیاله است)، تصویری ماندگار که به ما نشان میدهد جهان زمانی به چه شکل بوده.
پس زمانی که جشنواره کن در میان تمام جشنوارههای دیگر تصمیم میگیرد که دوران تفکری متفاوت فرا رسیده، میتوانید روی اهمیت این امر حساب کنید. با توجه به چهلو نه فیلمی که جشنواره انتخاب کرده، میتوان گفت که سنت حضور فعالی در جشنواره دارد. اما اگر با دقت نگاه کنید، میتوان نشانهایی از آینده را درآنها دید.
پنج مورد از این نشانهها از این قرار هستند:
همزیستی فیلم و تلویزیون
در کن امسال دو اپیزود ادامه سریال مشهور دیوید لینچ یعنی «توین پیکس» نمایش داده خواهد شد، همچنین شاهد فصل جدید سریال معمایی جین کمپیون، «بالای دریاچه» خواهیم بود. تصمیمی که حتی واکنش رئیس جشنواره تیری فرمو را هم به دنبال داشت: «چون این دو سریال اثر جین کمپیون و دیوید لینچ، از دوستان و فیلمسازان برخواسته از کن هستند.» اگر از ریاکاری و استاندارد دوگانه این اظهارات بگذریم (انگار که بگوییم لینچ و کمپیون این سریالها را ساختند، که یعنی هنوز سینما محسوب میشوند) این راه کن برای بازکردن روزنهای است که قرار است با حضور فیلمسازان باجرئتتر در تلویزیون که البته دوستان قدیمی کن نیستند، به مسیری بزرگتر تبدیل شود.
قدرت زنان فیلمساز
دوازده اثر از 49 فیلم بلندی که در جشنواره کن حضور دارند توسط زنان کارگردانی شدهاند. این عددی امیدوارکننده، رو به پیشرفت و محکم است. هرچند که تنها این یک بازی عددی است، اما تضاد این عدد با نبود ناراحت کننده مسیری مناسب برای فیلمسازان زن در هالیوود قابل بررسی است.
زیبایی انتخابهای کن شاهدی بر این است که نه تنها در عدد، بلکه در زیبایی شناسی هم میشود نیمه دیگری از نژاد انسان را داشت (یا بهتر بگویم هر دو نیمه را داشت) که قدرت زیادی در فیلمسازی داشته باشند. از «فریب خورده» سوفیا کاپولا (همان داستانی که در سال 1971 توسط دان سیگل و کلینت ایستوود به فیلم تبدیل شد و حالا از زاویه دید زن ماجرا تعریف میشود) تا «سیماها و روستاها» آنیس واردا، یا «تو هرگز اینجا نبودی» اثر لین رمزی درامی در مورد کهنهسربازان، کن امسال نمایشگاهی از نقاط حساس است که سینما در آینده به آن سمت خواهد رفت.
اعتبار نوینی برای واقعیت مجازی
این تکنولوژی حالا به تجارتی چند میلیون دلاری تبدیل شده، و احتمالا بذرهای یک فرم هنری جدید را در قلب خود دارد. اما چیزی که امروز واقعیت مجازی بیش از همه نیاز دارد، مهر اعتباری است که هنرمندانی خلاق و در حد و اندازه جهانی میتوانند به آن بدهند. اینجاست که آلخاندرو ایناریتو وارد میشود. او که از «از گور بازگشته» و «بردمن» آمده بود، در کن امسال از اینستالیشن شش دقیقه و نیمی واقعیت مجازی به نام «Carne y arena» رونمایی خواهد کرد. که قرار است حداقل نوآوریهایی چشمنواز در آن باشد و شاید هم واقعیتی مدرن بسازد که بازی را تغیییر دهد.
خیزش نتفلیکس و آمازون
این شاید به نظر داستانی قدیمی برسد، از آنجا که این پخشکنندههای قدرتمند قرن بیست و یکم خود را به بخش جدایی ناپذیزی از فصل جوایز سال پیش تبدیل کردهاند. اما باید اشاره کرد، چندتا از از پر سرو صداترین آثار کن امسال تحت لوای این پخشکنندهها هستند: «مشعوف» تاد هاینز (آمازون) و «داستانهای میرویتس» نواه بامباک (نت فلیکس) وحتی «اوکجا« بونگ جون هو (نتفلیکس).
آیا این به این معنا خواهد که فیلم بامباک پخش سینمایی گسترده خواهد داشت؟ یکی از پاسخهای احتمالا بله خواهد بود، ولی برخی ممکن است فکر کنند پاسخ منفی خواهد بود. اما این حقیقت که این سوال مطرح شده نشان میدهد که فیلمهای کن در نوک پیکان تکنولوژی قرار دارد.
نبود یک فیلم استودیویی هالیوودی
این حرکت آشکارا گسستی از سنت گذشته بود، و حتی ممکن است به طور عمد حرکتی سمبولیک باشد. شاید برنامهریزان جشنواره کن در طول این سالها، نظرات کنایهآمیز زیادی خواندهاند با این مضمون که چرا دائم فیلمهای استودیوهای کلهگنده هالیوودی برای جلب توجه رسانهها در افتتاحیه کن حضور دارند . (یا اینکه کن میخواهد خودش را به آثار پرهزینه استودیویی بچسباند؟) یا شاید هم در لحظه آخر اثری استودیویی به برنامه نمایش راه پیدا کند. با این وجود، از لحاظ سمبولیک حرکتی فراموش نشدنی است. کن پیامی مشخص میدهد: در دوران فرانچایزهای سینمایی، نمودار دایرهای ون «هنر» و «هالیوود» دیگر اشتراکی ندارد. اگر اینطور است، این تنها نشانهای از آینده در کن است که امیدوارم در آینده مشخص شود توهمی بیش نبوده و حقیقت ندارد.