نوشتهی پژمان الماسینیا
دنیای تصویر آنلاین- در بدوِ «تسخیر» (The Possession) نیز مثل کلیشهی رایجِ اغلبِ هارورها، اسبابکشی و نقلِمکان به خانهای -میشود گفت- درندشت در حومهی شهر را داریم؛ المانی کاملاً تکراری و امتحانپسداده از فیلمهای ترسناک که باعث میشود ذهن مخاطبِ فیلمترسناکبین آمادهی رویارویی با عمارتی تسخیرشده -و مشاهدهی مصائب معمول متعاقباش- گردد. ولی پیشنهاد میدهم زود قضاوت نکنید چرا که قضیه چیز دیگری است! در «تسخیر» تمام آتشها از گور جعبهی چوبیِ حکاکیشدهای برمیخیزد که اصلاً و ابداً بیمناسبت نیست اگر جعبهی پاندورا [۱] خطاباش کنیم!
«خرید جعبهای چوبی و عتیقه از یک حراجیِ وسائل منزل، کلاید برنک (با بازی جفری دین مورگان) و دختر کوچکترش به نام امیلی (با بازی ناتاشا کالیس) را گرفتار مشکلاتی غیرعادی میکند. ریشه گرفتن علاقهای عجیب در وجود امیلی نسبت به جعبهی مورد اشاره و تغییر رفتار او در خانه و مدرسه، پدرش را کنجکاو میکند تا از راز این ماجرا سر دربیاورد؛ رازی مخوف که به دیباک (Dibbuk) روح شریر ساکن جعبه ارتباط دارد…»
تمایز «تسخیر» با فیلمترسناکهای روتین به همین یک مورد خلاصه نمیشود. اینبار عامل وحشتآفرینِ فیلم در اتاق زیرشیروانی، قعرِ زیرزمینِ تاریک و معهودِ سینمای وحشت، کمد دیواری یا … و … لانه نکرده است؛ تصور محل اختفایش هم مو به تن آدمیزاد راست میکند! لو نمیدهم تا خودتان ببینید! بهنظرم ترسناکترین لحظهی «تسخیر» وقتی رقم میخورد که همین موجود کذایی -در حال تقلا- به دوربین -و طبیعتاً ما!- زل میزند؛ چنانچه تمام فیلم را تا آن برههی بهخصوصاش با جان و دل دیده باشید، محال است خوفی که بدینترتیب به جانتان میافتد تا چند وقت از خاطر مبارک پاک شود!
«تسخیر» بهطور کلی با ترساندنهای دمِ دستی به سبک و سیاقِ معروف به “بووو” و از جا پراندنهای ناگهانیِ تماشاگرش میانهای ندارد و برای به وحشت انداختنتان عجلهی چندانی هم به خرج نمیدهد، عوضاش تا دلتان بخواهد عاشقِ زمینهچینی جهت فرارسیدن سکانس فینال فیلم است! ویژگیای که صدالبته قبول دارم میتواند از دید مخاطبان کمحوصله -و بیشفعالتر!- پوئنی منفی برای «تسخیر» به حساب آورده شود.
«تسخیر» اتفاقی بدیع در سینمای وحشت یا فیلمترسناکی ساختارشکن و پیشرو نیست. اما قواعد بازی را خیلی خوب میداند و حتیالامکان نیز رعایتشان میکند. با در نظر گرفتن شماری از تفاوتهای غیرقابلِ انکارِ ساختاری و محتوایی، «تسخیر» را بهدرستی میتوان یک «جنگیرِ» آپدیتشده تلقی کرد [۲]. یک نمونه از تفاوتهای اینچنینیِ «تسخیر» با «جنگیر»، انجام عملیات جنگیری بهوسیلهی خاخامی یهودی است که باعث میشود سروکارِ خانوادهی بحرانزده به کلیسا و اعوان و انصارش نیفتد!
از حاشیههای جالب توجه فیلم هم یکی شباهت عجیبوغریبِ جفری دین مورگان (بازیگر نقش پدر) به آقای خاویر باردم است! طوریکه بهراحتی میتواند در فیلمی نقش برادر یا -با مقادیری گریم- پدرِ جناب باردم را بازی کند! دیگر اینکه پوستر اصلیِ «تسخیر» از جمله پرکششترین پوسترهای فیلمترسناکها در سالیان اخیر است؛ بههیچوجه تعجب نمیکنم اگر کسی فقط و فقط بهواسطهی پوستر «تسخیر» ترغیب به دیدناش شده باشد.
درست است که قاطبهی نکات مورد اشاره طی سطور پیشین مثبت بودند؛ ولی این را مترادف با تماموکمال و دربست تأیید کردن «تسخیر» -از هر حیث- نگیرید! «تسخیر» گاهی اصولی را که خودش بیان کرده است -مثلاً در ارتباط با خصوصیات موجود شیطانی- زیرِپا میگذارد و گاه در اجرا -مثلاً در بزنگاهِ نشان دادنِ شیطانِ مذکور در فینال- کم میآورد. اما خوشبختانه چنین کاستیهایی موجب قطع ارتباط ما با فیلم نمیشوند و در حدی هستند که بتوان زیرسبیلی ردشان کرد!
[۱]: جعبهی پاندورا به روایت افسانههای یونانی جعبهای بود با محتوای تمامی بلاها و شوربختیهای ناشناختهی بشریت از جمله: بیماری، مرگ و… . پاندورا (اولین زن جهان) که بهخاطر دزدیده شدن آتش توسط پرومته (همسر آیندهی پاندورا) بخشی از جریمههای بشریت محسوب میشد، جعبهای از زئوس دریافت کرد تا به انسانها هدیه دهد و سفارش کند که هرگز آن را نگشایند. ولی پاندورا پس از ازدواج، خود جعبه را گشود و بلاها و شوربختیها از داخل آن سرریز و روی زمین پراکنده شدند؛ زمینی که تا آن زمان هیچگونه مشکل و بدبختی نمیشناخت (ویکیپدیای فارسی، مدخل جعبه پاندورا؛ تاریخ آخرین بازبینی: جمعه ۱۱ آبان ۱۳۹۷).
[۲]: «جنگیر» (The Exorcist) [ساختهی مشهورِ ویلیام فریدکین/ ۱۹۷۳].
The Possession
كارگردان: اوله بورندال
فيلمنامه: جولیت اسنودن و استایلز وایت
بازيگران: ناتاشا کالیس، جفری دین مورگان، کیرا سدویگ و…
محصول: آمریکا، ۲۰۱۲
زبان: انگلیسی
مدت: ۹۲ دقیقه
گونه: ترسناک، هیجانانگیز
بودجه: ۱۴ میلیون دلار
فروش: ۷۸ و نیم میلیون دلار
درجهبندی: PG-13