مرسده مقیمی
دنیای تصویر آنلاین – ریتیک(هریتیک) روشان مثل تمامی کسانی که در خانوادهای هنرمند به دنیا میآیند با سینما بزرگ شد و در پشت صحنه همه فیلمهای پدرش از کودکی حضور داشت. خیلی دور از انتظار نبود که فرزند راکش روشان راهی بالیوود شود به ویژه که او از نظر ظاهری نیز ویژگیهایی که داشت که بالیوود برایش سر و دست میشکست! شاید اما همان زمان هم کمتر کسی فکرش را میکرد که او به واسطه بازی و رقص بیمانندش خیلی زود تبدیل به ستارهای بیچون و چرا شود که در سالهای آغازین فعالیتاش تبدیل شود به زوج هنری نوه راج کاپور و در فیلمی پرستاره با آمیتاب باچان، شاهرخ خان و کاجول همبازی شود. ریتیک روشان خیلی زود از زیر سایه نام پدر در آمد و برای خودش طرفداران جدی دست و پا کرد.
او پس از گذشت چند سال تصمیم گرفت تا با گزیدهکاری مسیر درستتری را پیش بگیرد اما این کمکاری در سینمای بالیوود که هرروز یک ستاره تازه ظهور میکرد چندان برای او خوش یمن نبود. هرچند که اینقدر نام بزرگی داشت که فراموش نشود اما گزیدهکاریاش تبدیل شد به کمکاری ناخواسته و حاشیههایی که کنگانا رانوت برایش ایجاد کرد او را بیش از قبل از مرکز توجهات سینمایی دور کرد.موضع روشان در قبال جنجالهای رانوت سکوت بود و ترجیح داد به جای استفاده از این حاشیهها برای مرکز توجه بودن سکوت کند و همین فاصلهاش را بیشتر و بیشتر کرد. جدایی از همسرش سوزانه خان که بسیار دوستاش داشت و انگار به دنبال شایعات و حاشیههای پیش آمده اتفاق افتاد؛ او را کاملا از سینما دور کرد. پس مدتی هم در تمرین رقص برای یک تبلیغ پایش به طور جدی شکست و مدتها در گچ بود تا استاد مسلم رقص بالیوود برای مدت طولانی عملا خانهنشین شود.
وقتی پس از سه سال با فیلمی تاریخی به سینما بازگشت هواداراناش امیدوار بودند که بتواند موفقیت «جودا اکبر» را تکرار کند اما «موهنجو دارو» که یک درام تاریخی و افسانهای بود با شکست مواجه شد و نه تنها نتوانست خاطره خوش «جودا اکبر» را برای روشن و هواداراناش زنده کند که سبب شد بار دیگر او از سینما دورشود. او این بار با تهیهکنندگی پدرش پس از دو سال با عاشقانهای نامتعارف به سینما بازگشت و گرچه اکران فیلم «توانا» با بازی او و یامی گوتام همزمان شد با اکران فیلم «دلداده» که در آن پس از سالها زوج محبوب شاهرخ خان و کاجول به سینما باز میگشتند؛ توانست در این نبرد که به نظر میرسید از پیش شکستخورده باشد به پیروزی برسد و از ضعف غیر قابل چشمپوشی «دلداده» بهره ببرد با این وجود اما باز هم آنطور که از ستاره خوشسیمای هندی انتظار میرفت ظاهر نشد. این بار روشن تصمیم گرفت تا با تمرکز بر فیلمنامههایی که به دستش میرسید فیلمی را انتخاب کند تا بتواند برایش بازگشتی دیدنی را رقم بزند.
ماحصل تصمیم او وقتی مشخص شد که در خبرها آمد او بناست نقش آناند کومار ریاضیدان مشهور هندی را در فیلم تازه ویکاس بال ایفا کند. بال گرچه در کارنامهاش فیلم ناموفقی نظیر «باشکوه» را نیز داشته است اما فیلمهای مهم و پرمخاطبی نظیر «ملکه» نشان میداد او کارش را بلد است و با یک فیلمنامه خوب و منسجم میتواند اثری در خور توجه بسازد. همه چیز حتی پیش از شروع نوید یک فیلم پرانتظار را میداد. در سالهای اخیر فیلمهای بیوگرافی در هند طرفداران بسیاری پیدا کرده بودند. از سویی فیلمهایی باعث تهییج حس میهندوستی میشوند نیز معمولا با اقبال مخاطبین مواجه میشد.
قصه زندگی آناند کومار مجموعهای از تمام جذابیتهای لازم را دارا بود و حضور ستارهای چون روشن انتظارات را بالاتر میبرد به ویژه که ندیده پیدا بود روشن قصد دارد با فیلمی متفاوت و نه متعلق به سینمای بدنه به سینما بازگردد. فیلمی که احتمالا نه داستان عاشقانهای داشت و نه میتوانست از رقص اسطورهاش بهره ببرد. همهچیز آماده بود تا کنجکاوی برانگیزترین فیلم روشن پس از سالها روی پرده برود که در حین فیلمبرداری اثر جنبش «me too» به هند رسید و علیه بال شکایت شد. شکایتی که پروژه «سوپر۳۰» را با توقف مواجه کرد و حتی روشن در مصاحبهای اعلام کرد که گرچه در جایگاه قضاوت نیست اما به حقوق زنان احترام میگذارد و کنار آنان میایستد. با دادگاهی شدن بال سرنوشت فیلم پرانتظار روشن در هالهای از ابهام قرار گرفت تا روشن باز هم یک سال را بدون هیچ فیلمی روی پرده سپری کند. بال اما در روند قضایی صورت گرفته از اتهام نسبت داده شده مبرا شد و فیلمبرداری «سوپر۳۰» دوباره به جریان افتاد تا بالاخره اواسط ۲۰۱۹ و پس از دو سال فیلم به اکران عمومی برسد.
فیلمی که از تمامی نشریات سینمایی و منتقدین امتیاز بالایی گرفته بود و با اینکه در زمره فیلمهای گیشهای قرار نمیگرفت به سودآوری رسید. ریتیک روشن که همزمان با «سوپر۳۰» در فیلم لوکس و تجاری «جنگ» محصول کمپانی یاش راج فیلمز با تایگر شروف که به نوعی مقلد او محسوب میشد، همبازی شده بود؛ به فاصله کوتاهی از موفقیت «سوپر۳۰» با «جنگ» روی پرده رفت و آن فیلم که اصلا به قصد گیشه ساخته شده بود چنان در جذب مخاطب موفق عمل کرد که بالاخره روشن پس بحران حواشی پیشآمده و جداییاش توانست یک بازگشت شکوهمند برای خودش و البته هواداراناش رقم بزند.
شانس اما اگر با او در فصل جوایز یار باشد این بازیاش در نقش آناند کمار است که میتواند برایش افتخار آفرینی کند. «سوپر۳۰» گرچه میتوانست خوش ریتمتر و جذابتر باشد اما با ایرادات فعلی نیز فیلمی روپاست. بازی روشن در نقش ریاضیدانی که به سبب فقر از تحصیل در دانشگاه کمبریج باز میماند و حالا میخواهد فقیرانی چون خودش را آموزش دهد تا آنها را در آزمون عالی هند موفق کند؛ دیدنی و باورپذیر از آب در آمده است. هرچند مقابله او و شاگرداناش با مافیای آموزش در هند ممکن است برای مخاطبی که با جامعه هند آشنا نیست تصنعی به نظر برسد و حتی مخاطب گمان برد صحنههای درگیری در بیمارستان بیشتر تخیل فیلمساز است تا واقعیت اما آناند کومار و شاگرداناش در قید حیاتاند و این قصه کاملا مستند به تصویر کشیده شده هرچند ممکن است راویان نیز در تعریف ماجرا احساساتی شده باشد و در برخی موارد مبالغه. با این حال اما مدرسه کمار که هر ساله به سی نفر برتری که از طریق آزمون انتخاب میکند رایگان آموزش میدهد و اکثرا خروجیهایش نوابغ هندوستان هستند قابل اثبات است.
فارغ از قصه اما روشان در مقام یک بازیگر به نحو احسن از پس کار برآمده و ریسک بزرگی که کرده به ثمر نشسته است. او در این نقش نه تنها از هنر رقصاش که مخاطبان بسیاری دارد چشم پوشیده که حتی با گریمی که پذیرفته به کلی از زیبایی ظاهریاش نیز صرف نظر کرده و در سینمایی که هرکسی با فاکتورهای او میتواند به تنهایی فیلمی را پیروز کند بدون آنها و صرفا با بازیاش به موفقیت رسیده است.
شاید برای عامه مخطبان سینما دیدن او در «جنگ» که یک فیلم اکشن رمانتیک پر از صحنههای جذاب است دوستداشتنیتر باشد اما او خودش میداند آنچه در کارنامهاش خودنمایی خواهد کرد آناند کومار خواهد بود. نقشی که میتواند او را به یکی از مدعیان فصل جوایز هندوستان تبدیل کند و هواداراناش هم گرچه با دیدن «جنگ» بیشتر سرذوق میآیند و برای دیدناش دوباره و سهباره به سینما میروند اما قطعا آناند کمار را به ذهن خواهند سپرد و هنگامی حرف از بازیگری شود سندشان برای درخشش ریتیک نه «جنگ» که «سوپر۳۰» خواهد بود.
حالا ریتیک روشان توانسته در کمتر از یک دهه به جایگاه سابقاش بازگردد و حتی آن را ارتقا بخشد و برای ادامه درست و دقیق این مسیر و در اوج ماندن ضروری است که در سال آتی انتخاب یا انتخابهای درستی داشته باشد و باز هم نگذارد غیبتاش روی پرده طولانی شود. قسمت چهارم فیلم ابرقهرمانی «کریش» انتخاب اوست برای سال آینده فیلمی که تضمین فروشاش در گیشه از حالا قطعی است اما پتانسیل این را دارد که به ضعیفترین فیلم کارنامه او بدل شود اگر فیلمنامهای قوی در کار نباشد. باید دید که او در سال ۲۰۲۰ میتواند خودش را در اوج حفظ کند یا خیر.