بایگانی‌ها

بازیگری برای تمام فصول

بازیگری برای تمام فصول
بازیگری برای تمام فصول

 

محمد جلیلوند

دنیای تصویرآنلاین-بازیگران به عنوان ویترین سینما همواره مورد توجه مخاطبان خود بوده که برخی از آنها به علل مختلف نزد دوستداران هنرهفتم به ماندگاری رسیده و جاودانه شده اند که جمشید مشایخی را می توان در زمره آنان به حساب آورد.

این بازیگر شاخص و متواضع سینمای ایران در ششمین روز آذرماه 1313 در تهران به دنیا آمده و پس از پایان تحصیلات متوسطه وارد دانشکده ارتش شد اما روحیاتش با دیسیپلین آن جور درنیامده و به همین خاطر نیز پس از قبولی در امتحان دانشکده از ارتش بیرون آمده و در دانشکده هنرهای زیبا به تحصیل در رشته تئاتر پرداخت.مشایخی تحصیل در رشته فوق را نیز تا سال سوم ادامه داد اما پس از آن دانشکده را ترک کرده و در سال 1336 به استخدام اداره هنرهای دراماتیک درآمد. «خشت و آینه» ساخته ابراهیم گلستان نخستین تجربه بلند سینمایی این بازیگر کهنه کار است که ایفای نقش در آن مشکلاتی را برایش به وجود آورده و برای مدتی کوتاه از کار در تئاتر به واسطه حضور در سینما منع شد!.فیلمسازان موج نوی سینمای ایران که از سال های پایانی دهه چهل حرکت خود را آغاز کرده بودند،علاقه بسیاری به استفاده از بازیگران برجسته تئاتری در فیلم های خود داشتند که مشایخی نیز از این قاعده مستثنی نبوده و در دو فیلم «گاو» ساخته داریوش مهرجویی و« قیصر»  به کارگردانی مسعود کیمیایی به ایفای نقش پرداخت.وی در فاصله سال های 1348 تا 1357 در بیش از بیست و پنج فیلم به ایفای نقش پرداخت که جز چندتای آنها بقیه چنگی به دل نمی زد.ایفای نقش شازده قجری بیمار و متوهم در فیلم شازده احتجاب یکی از اوج های دوران بازیگری اوست که نقش را به بهترین شکل ممکن از کار درآورده است.

ناصر تقوایی نیز در فیلم مهجور و کمتر دیده شده «نفرین» از مشایخی در نقش اصلی بهره گرفته و او را به یکی از ارکان فیلمش تبدیل کرد که نتیجه مثبتی هم از آن دریافت کرد.اما سوته دلان اثر زنده یاد علی حاتمی را می توان بهترین نقش آفرینی مشایخی پیش از انقلاب اسلامی دانست که فوق العاده از کار درآمده است.وی در نقش حبیب ظروفچی که میان علاقه به دو نفر(نامزد خود و برادر ناتنی شیرین عقلش)گرفتار شده،حضوری دلنشین داشته و کاملا به باور مخاطبان خود می نشیند.مشایخی در دهه پنجاه برای نخستین بار در قاب کوچک تلویزیون و در یک مجموعه تلویزیونی ظاهر شد. «سلطان صاحبقران»  اثر علی حاتمی در ژانر تاریخی ساخته شده و به شخصیت بزرگی همچون:امیرکبیر می پرداخت که نقش وی را جمشید مشایخی با استادی هرچه تمام تر ایفا کرده است.متن فوق العاده فیلمنامه با دیالوگ های خاص حاتمی نیز در کیفیت والای نقش آفرینی اش تاثیر بسیار داشته است.پس از انقلاب نیز مشایخی به یکی از بازیگران پرکار سینما تبدیل شده و به موازات آن گهگاه در مجموعه های تلویزیونی هم حضور می یافت.«کمال الملک» علی حاتمی یکی از شاخص ترین آثار کارنامه کاری مشایخی است که در آن نقش کمال الملک را ایفا کرده است.نقاش برجسته ایرانی که آثارش شهرتی جهانی یافته و به واسطه رفت و آمدهایی که به دربار ناصرالیدن شاه و مظفرالدین شاه داشته،فرمان مشروطه را هم برای ابلاغ به مجلس می برد.وی برای ایفای هرچه بهتر این نقش نزد یکی از اساتید نقاشی تعلیم دیده و به همین خاطر نیز شکل قلم مو در دست گرفتنش بسیار به نقاش های چیره دست شباهت داشت.هیات داوران جشنواره فیلم فجر نیز با اهدای تندیس بهترین بازیگر نقش اول از او تقدیر به عمل آورده و مورد ستایش قرار داد.

«خانه عنکبوت» ساخته علیرضا داودنژاد یکی از معدود فیلم های قابل اعتنای دهه شصت در رابطه با انقلاب و افراد فراری طاغوتی است که بخش عمده ای از قوت خود را از بازی های بازیگرانش گرفته است.مثلث سه نفره انتظامی،رشیدی و مشایخی در اینجا بسیار خوب جواب داده و همکاری خوبی میانشان جریان دارد.مشایخی در نقش مغز متفکر این گروه فراری که هریک برای فرار خود دلیلی دارند،به یک بازی کاملا درونی با کمترین کنش بیرونی روی آورده است و به شخصیت یاد شده عمق بخشیده است.در سال های میانی دهه شصت مشایخی با حضور در فیلم پرفروش «گل های داودی» به کاندیدای اول ایفای نقش در فیلم های ملودرام تبدیل شد که اغلب آنها از کیفیت خوبی هم برخوردار نبود. او در «گل های داودی» بار دیگر لباس نظامی پوشیده و در نقش استواری ظاهر شده که مامور رساندن خبر مرگ یک زندانی قدیمی به خانواده اش شده است.او در این در فیلم پر سوزوگداز حضوری متقاعدکننده داشته و لحظات عاطفی درخشانی را رقم زده است.وی در پدربزرگ در نقش پیرمردی که با خانواده پسرش زندگی می کند و با آنها نیز مشکلات بسیار دارد،بازی متفاوتی را ارائه کرده و کاملا با نقش یکی شده است.در آوار نیز سن بالای کاراکترش را خوب و باورپذیر از کار درآورده و تماشاگر با آن احساس نزدیکی و صمیمیت می کند.او که در دهه شصت بسیار پرکار شده بود،جز چند کار شاخص مانند:«شاخه های بید»، «سرب» و «تحفه ها» در فیلم های ضعیف بسیاری ایفای نقش کرد. «سرب» ساخته مسعود کیمیایی نقشی ماندگار را برای مشایخی به ارمغان آرد که در خاطر سینمادوستان حک شده است.یک بازاری سنتی و مذهبی که در همسایگی اش فردی یهودی به قتل رسیده و او در عین بی گناهی به زندان افتاده و زیر تیغ قرار گرفته است.او در این نقش به یک بازی بیرونی روی آورده که اوج آن را در صحنه ملاقاتش با برادرش در زندان مشاهده می کنیم.البته برخلاف معمول صدای فوق العاده منوچهر اسماعیلی به خوبی روی چهره مشایخی نشسته و بازی درخشانش را کامل تر نموده است.در همین ایام مجموعه تلویزیونی «هزار دستان» ساخته زنده یاد علی حاتمی با بازی مشایخی در نقش رضا خوشنویس/رضا تفنگچی به نمایش درآمد که با استقبال گسترده عموم مردم درگیر روزهای پایانی جنگ تحمیلی قرار گرفت.روایت شاعرانه حاتمی از تهران قدیم با داستان های جذاب و شخصیت های دوست داشتنی اش بازیگرانی را می طلبید که اولا رگه و ریشه تهرونی داشته و ثانیا شناخت دقیقی از تهران قدیم داشته باشند و دیگر اینکه به تکنیک های بازیگری تسلط داشته باشند که این شروط را در بازی درخشان مشایخی به عینه مشاهده می کنیم.در بخش های جوانی رضا شاهد بازی سرخوشانه و بیرونی مشایخی هستیم که کاملا با ویژگی های نقش مطابقت دارد.برای مثال می توان به بزم های شبانه او در کنار دوستانش اشاره کرد که بخشی از ویژگی های این شخصیت را برای تماشاگران روشن می سازد.در دوران میانسالی با یک بازی به شدت متفاوت از او روبروییم که کنش ها را به کمترین حد کاهش داده و رخوت و کندی را جایگزین چابکی جوانی کرده است.برای مثال می توان به فصل حضور او در سلمانی با حالی زار که ناشی از دیدن وضعیت آشفته مردم جنگ زده شهریور بیست است،اشاره کرد که درخشان از آب درآمده است.

 

در دهه هفتاد مشایخی همچنان پرکار بوده که این پرکاری تنها فیلم های ضعیف کارنامه اش را افزایش داده و سابقه درخشانش در سینمای ایران را اندکی خدشه دار کرده است.فیلم هایی از جنس «حالا چه شود»، «ماه عسل»،«اشک و لبخند» و …که از سطح کیفی نازلی برخوردار بوده و اغلب با عدم استقبال مخاطب روبرو می شدند.در این سال ها تنها فیلم های «اعاده امنیت» ساخته زنده یاد حمید رخشانی،«دلاوران کوچه دلگشا» ساخته حسن هدایت و «راه افتخار»  اثر داریوش فرهنگ از کیفیت بهتری برخوردار بوده و واجد ارزش های فنی و محتوایی بودند.در دهه هشتاد به دلیل فضای جوانانه سینمای ایران و فیلمنامه هایی که براین اساس نوشته می شد،جای کار برای بازیگران مسن سینمای ایران تنگ تر از گذشته شده و مشایخی نیز به مانند برخی از همنسلانش دوره کم کاری را پس از دوره طولانی پرکاری تجربه کرد.با همه اینها کیفیت فیلم های ایشان در این دهه با وجود کم کاری بسیار بهتر شده که برای مثال می توان به حضور او در فیلم های «کاغذ بی خط» ساخته ناصر تقوایی، «شمعی در باد» اثر پوران درخشنده و «خانه ای روی آب» و «یک بوس کوچولو» به کارگردانی بهمن فرمان آرا اشاره کرد.در «کاغذ بی خط» او در نقش یک فیلمنامه نویس قدیمی که به تدریس این حرفه مشغول است ظاهر شده و بازی روان و دلپذیری را به رغم کوتاهی نقش ارائه کرده است.«یک بوس کوچولو» را می توان بهترین نقش آفرینی او در ده سال اخیر به حساب آورد که تحسین های بسیاری را برانگیخت.او در نقش نویسنده ای قدیمی که روزهای پایانی عمرش را پشت سر می گذارد،بازی درخشانی ارائه کرده و به خوبی با نقش یکی شده است.یک بازی درونی که در تضاد با بازی بیرونی کیانیان ترکیب فوق العاده ای را رقم زده است.مشایخی در انهتای دهه هشتاد و ابتدای دهه نود با وجود کسالت در دو فیلم « سیزده59» ساخته سامان سالور و «جرم» به کارگردانی مسعود کیمیایی ایفای نقش کرد که با وجود مدت زمان کوتاهشان به خوبی دیده شدند.او در اولی دکتر سید جلال است که که در تمامی سال های بیهوشی اش مراقب او بوده است.حضور گرم و مهربان او این نقش را برجسته تر از چیزی که در فیلمنامه بوده کرده و کیفیت بهتری بدان بخشیده است.تک سکانس حضورش در «جرم» نیز محکم و دیدنی از کار درآمده و به درستکاری و وطن دوستی اش رنگ و بویی خاصی بخشیده است.در همان ایام و پس از مدتها شاهد حضور وی درقاب کوچک تلویزیون بوده و بازی درخشان او را در بخش های پایانی ستایش مشاهده کردیم.مشایخی در نقش خان روستایی در طالقان یک تیپ-کاراکتر را به اجرا درآورده و خصوصیاتی تیپیک و بسیار آشنا را با شگردهای خویش درآمیخته است.برای مثال به نگاه های سرشار از جذبه و قدرت او نگاه گنید که همان ها بخشی از شخصیت خان را ساخته و باورپذیری اش را افزایش داده است.از سوی دیگر نوعی رافت را به شخصیا فوق افزوده که نقش را از تیپیک بودن صرف بیرون آورده و دوست داشتنی ترش کرده است.

مشایخی در سال های بعد حضور کمرنگی در سینما داشته و معدود فیلم هایش هم نقطه مثبتی در کارنامه اش به حساب نمی آیند.برای او که از بزرگان بازیگری سینمای ایران به حساب می آید و در سال های اخیر روزهای زیادی را درگیر بیماری بوده،آرزوی سلامتی کرده و منتظر حضور مجددش جلوی دوربین سینما می مانیم.