نویسنده:آن بیلسون
ترجمه:ارغوان اشتری
عاشقانههای سینمایی(تازه) از سام مندز، استیون اسپیلبرگ و دیمین شزل برای کسب جایزه پرافتخار اسکار در سال آینده رقابت میکنند – تا آن زمان، 20 عنوان از بهترین فیلم ها در مورد فیلم سازی در تاریخ سینما را مرور میکنیم.
20-سایه خونآشام/Shadow of the Vampire (2000)
اگر مکس شرک، ستاره فیلم کلاسیک صامت نوسفراتو ساخته مورنائو، واقعا یک خون آشام بود، چه میشد؟ این یک پیشفرض جذاب است و ویلم دفو به عنوان بازیگری که فقط شبها کار میکند تند و زننده، نفرتانگیز و خندهدار است – اما سازندگان فیلم با به تصویر کشیدن مورنائو، نابغه فیلمساز، بهعنوان یک مزدور بیاستعداد، داستان تقلیدی خود را از اعتبار انداختند.
19-بدلکار/The Stunt Man (1980)
یک کهنه سرباز فراری جنگ ویتنام سر فیلمبرداری اشتباه می کند، به طور تصادفی یک بدلکار را می کشد و توسط کارگردان پرنفوذ (پیتر اوتول) تلکه می شود تا جای مرد بدلکار را بگیرد. درام هوشمندانه ریچارد راش پیشگام نوعی سناریوی واقعی است که 20 سال بعد به الهام تبدیل شد.
18-دو هفته در شهر دیگر/Two Weeks in Another Town (1962)
به یک ستاره آمریکایی شکستخورده (کرک داگلاس) در فیلمی که در استودیوهای چینهچیتا خارج از رم فیلمبرداری می شود، فرصت شغلی می دهند . «دو هفته در شهر دیگر» ملودرامی بسیار عالی وینسنت مینهلی، است. از نکات برجسته فیلم می توان به رفتار بد داگلاس در کلوپ های شبانه و صحنه رانندگی شدید در حالت مستی با نعره های سید چاریس در صندلی کناری یک مازراتی نام برد.
17-زیر درختان زیتون(عباس کیارستمی؛ 1994)
روایت عباس کیارستمی از فیلمبرداری یک گروه در یک روستای زلزله زده ایران، یک فیلم افسونکننده کم دیالوگ است. طنز ملایم زیادی در فیلم جریان دارد زیرا یک سنگتراش که به هنرپیشه فیلمی تبدیل شده نمیتواند دل بازیگر نقش اصلی فیلم و محبوبش را بدست آورد، این در حالی است که بازیگران غیرحرفهای به دیالوگهایی که با تجربیات زندگی خودشان همخوانی ندارد اعتراض میکنند.
16-روزی روزگاری… هالیوود/Once Upon a Time … in Hollywood (2019)
زمانی که ماجرای قتل منسون مطرح نیست، نامه عاشقانه کوئنتین تارانتینو به هالیوود دهه 1960 با ستاره اکشن ریک دالتون (لئوناردو دی کاپریو) و بدلکارش (براد پیت) و شارون تیت (مارگو رابی) در حال تماشای خود مقابل آینه همراه است. فیلم به خاطر تصویر بی احترامانه از بروس لی امتیاز از دست می دهد.
15-بوفینگر/Bowfinger(1999)
استیو مارتین نقش یک فیلمساز درجه زی را بازی می کند که در حال فیلمبرداری یک فیلم علمی تخیلی درباره یک ستاره اکشن پارانوئید (ادی مورفی) است که نمی داند مارتین در حال فیلمبرداری از او است و اتفاقات عجیب و غریب اطرافش را یک توطئه بیگانه فرض می کند. مورفی همچنین نقش شخصیتی شبیه به ستاره اکشن را هم بازی میکند که فریب خورده تا در یک بزرگراه شلوغ بدود. بوفینگر یک کمدی طلایی است!
14-بازیگر/The Player(1992)
رابرت آلتمن پس از سالها دوری از جریان اصلی هالیوود، با فیلمنامه از مایکل تالکین که اقتباسی از رمان خودش بود، بازگشت. داستان درباره یک مدیر استودیو (تیم رابینز) است که یک فیلمنامهنویس را به قتل رساند. اما طرح داستان را فراموش کنید، و از حضور کوتاه ستارهها و شوخیها در یک ساختارشکنی پر جنب و جوش از کلیشههای هالیوود لذت ببرید.
13- فیلم بزرگ/The Big Picture(1989)
نخستین تجربه کارگردانی کریستوفر گست، طنز لذت بخش درباره یک فارغ التحصیل ایده آلیست رشته سینما (کوین بیکن) بود که پروژه ارزشمندش به سبک برگمن توسط هالیوود به یک فیلم نوجوانانه بدل می شود.فیلم با حمایت فوق العاده جنیفر جیسون لی به عنوان یک همراه ، و مارتین شورت در نقش کوتاه درخشان به عنوان نماینده بیکن ساخته شد.
12-دولمایت اسم من است/Dolemite Is My Name(2019)
ادی مورفی به طرز ماهرانه ای نقش کمدین دهه 70، خواننده پروتو رپ و ستاره سیاهپوست ساختارشکن، رودی ری مور را ایفا میکند که استعدادش برای تبلیغ خود بر توانایی های بازیگری و کونگ فوی او برتری دارد. این فیلم مانند بازسازی اد وود است، به شرطی که فیلمهای وود در گیشه شکست خورده بودند. وزلی اسنایپس نقش مکمل غیرمنتظره ای خنده دار را ارائه می دهد.
11-بازیگر زن هزاره/Millennium Actress(2001)
یک مستندساز با یک ستاره سینمای منزوی (که کاراکتری بر اساس ستسوکو هارا است) در انیمه ارزشمند ساتوشی کن مصاحبه می کند. در «بازیگر زن هزاره» در حالی که خاطرات او به واقعیت تبدیل میشوند، تاریخ ژاپن قرن بیستم را از طریق مجموعه فیلمهای او، در میان ادای احترام به کارگردانانی مانند یاسوجیرو اوزو و آکیرا کوروساوا، مرور میکنیم.
10-درود بر سزار!/ Hail, Caesar!(2016)
“کاش اینقدر ساده بود!” برادران کوئن عشق خود به سینمای کلاسیک را به یک روز از زندگی یک «تمییزکننده/fixer» استودیویی (جاش برولین) تبدیل می کنند که باید با بازیگران گم شده یا نادرست و حاملگی های ناخوشایند مقابله کند تا کارخانه رویایی دهه 50 هالیوود به خوبی کار کند. «درود بر سزار» یک پارودی و ادای احترام است، و ترانه چنینگ تتوم مسحورکننده است.
9-تحقیر/Contempt(1963)
یک نمایشنامهنویس (میشل پیکولی با کلاه دین مارتینی) به کاپری سفر میکند تا ادیسه را برای کارگردان فریتز لانگ (در نقش خودش) بازنویسی کند، اما وقتی همسرش (بریژیت باردو) با تهیهکننده (جک پالانس) صمیمی میشود، عزت نفس او تضعیف میشود.زیباترین فیلم ژان لوک گدار حول رابطه ای باورنکردنی از هم گسیخته با موسیقی اثرگذار ژرژ دلرو ساخته شده است.
8-زندگی در فراموشی/Living in Oblivion (1995)
استیو بوشمی نقش کارگردانی را بازی میکند که همه چیز برای او سرصحنه فیلمهای هنری و حرفهای نیویورکیاش- در ادای احترام لذت بخش تام دی سیلو برای فیلمسازی مستقل- اشتباه پیش میرود: میکروفونهای خراب، لامپهای در حال انفجار، بازیگران سرکش با جثه کوچک. جیمز لگروس بهعنوان بازیگر نقش اصلی و خود شیفته ارزشمند است، دی سیلوا انکار میکند از ستاره اولین تجربه کارگردانیاش – برد پیت – الگوبرداری کرده است.
7-یک کات از مردگان/One Cut of the Dead(2017)
کمدی شین ایچیرو اودا که ۱۰۰۰ برابر بودجه در گیشه فروخت، با بازیگران و گروه تولید یک فیلم زامبی که توسط زامبیهای واقعی مورد حمله قرار میگیرد شروع میشود و تمام فیلم در یک سکانس فیلمبرداری شده است.
6-اد وود/Ed Wood(1999)
جانی دپ در فیلم زندگینامه ای صمیمانه تیم برتون نقش مردی را ایفا می کند که زمانی بدترین کارگردان تمام دوران لقب گرفته بود – این غیرمنصفانه است، زیرا فیلم های هیولاهای کم هزینه اد وود پس از 60 سال هنوز هم تماشاگران را سرگرم می کنند. «اد وود» یک مطالعه خنده دار، تلخ و شیرین در مورد فیلمسازی است که یک دسته از افراد ناجور را به یک خانواده آلترناتیو تبدیل می کند، در فیلم مارتین لاندو در نقشی که برایش اسکار گرفت ستاره فیلم های ترسناک بلا لوگوسی است.
5-سفرهای سالیوان/Sullivan’s Travels(1941)
جوئل مککریا در نقش کارگردان کمدیهای اسلپاستیک بازی میکند که وقتی تحقیق در مورد رنجهای انسانی برای یک درام جدی را شروع میکند، بیشتر از چیزی که بخاطرش تلاش میکرد، به دست میآورد. پرستون استرجز در «سفرهای سالیوان» مکانهای بسیار تاریک فرو میرود و میپرسد: «چرا وقتی میتوانید مردم را بخندانید، رئالیسم اجتماعی میسازید؟» اما فیلم خودش کلاس درسی در تلفیق کمدی و تراژدی است.
4-بد و زیبا/ The Bad and the Beautiful (1952)
کرک داگلاس نقش یک تهیهکننده برنده اسکار را بازی میکند که زمانی که همکاران سابق از همکاری با او امتناع میکنند، بازگشت برنامهریزیشدهاش با شکست مواجه میشود. «بد و زیبا» فیلم جذاب وینسنت مینهلی درباره هالیوود در هالیوود است که دلایل شکست کرک داگلاس را در فلش بک ها به ما نشان می دهد، دیک پاول در نقش نویسنده، بری سالیوان در نقش کارگردان و لانا ترنر در نقش بازیگر زن را ایفا میکنند.
3- روز به جای شب/Day for Night(1974)
فرانسوا تروفو نقش کارگردان یک درام عاشقانه را بازی می کند که در جنوب فرانسه فیلمبرداری می شود و نامه عاشقانه نیمه اتوبیوگرافیک تروفو برای سینما و افرادی است که آن را می سازند.
2- آواز در باران /Singin’ in the Rain(1952)
داستان موزیکال همیشه جاودان هالیوودی استنلی دانن در حین گذار از فیلم های صامت به ناطق اتفاق میافتد. جین کلی (که کارگردانی مشترک آن را برعهده داشت) نقش یک ستاره سینما را بازی می کند که مجذوب یک دختر ساده (دبی رینولدز) شده است که برای دوبله صدای آزاردهنده همبازی اش استخدام شده بود.
1-هشت و نیم/8½ (1963)
مارچلو ماسترویانی نقش کارگردانی را بازی میکند که نمیداند فیلم بعدیاش درباره چیست، اگرچه تهیهکنندگانش قبلاً برای او یک مجموعه کشتی غولپیکر ساختهاند. فدریکو فلینی رویاها، خاطرات و شگفتانگیزترین زنان سینمای اروپا را در اثری برای مولفانی که میخواهند زندگی خود را روی پرده نمایش دهند، درهم می آمیزد. بسیاری از روی «هشت و نیم» کپی کرده اند، اما هیچ کس آن را به زیبایی فلینی نساخت.