بایگانی‌ها

تحلیل حضور خوانندگان در مقام ستاره

تحلیل حضور خوانندگان در مقام ستاره
تحلیل حضور خوانندگان در مقام ستاره

در سال‌های اخیر در کشورمان بارها اختلاف نظر درباره‌ی حیطه کاری هنرمندان، بین اهالی هنر و مخاطبانشان پیش آمده. مثلا اینکه مهران مدیری یا محمدرضا گلزار به‌عنوان بازیگران پرمخاطب چرا پایشان را داخل کفش خواننده‌ها می‌گذارند و کنسرت اجرا می‌کنند! یا مثلا چرا فرزاد فرزین به بازیگری‌اش نمی‌چسبد! این اختلاف نظرها و پرسش‌ها در سطوح مختلف جامعه ما، همیشه مطرح هستند و کار به انتقاد از مثلا امینم و لیدی‌گاگا و سلنا گومز هم می‌رسد؛ گاهی صاحب‌نظرنماها حکم قطعی‌ را درباره‌ی هنرمندان غربی و شرقی هم صادر می‌کنند!

 

 

چنین ادعاهایی دو دلیل عمده دارد. یکی نفهمیدن رابطه مستقیم مقوله سرگرمی و بازار، دیگری درنظر نگرفتن ریشه‌های هنر سرگرمی به‌خصوص ارتباط جدایی ناپذیر نمایش و موسیقی. خب نبود بازار آزاد و رقابتی در صنعت سرگرمی کشورمان موجب شده تا  مخاطبان گاهی دلیل سرگرم نشدن‌شان بعد از وقت گذاشتن برای یک اثر هنری را چیزی اشتباه تشخیص دهند. در آثار جهانی خواننده‌ها و بازیگرها همیشه در نقش‌های یکدیگر حاضر می‌شوند و تا جایی که مخاطب وجود داشته باشد و فروش تضمین شود همه راضی هستند؛ وقتی فرمولی موفقیتش اثبات شده نیازی به آزمون و خطا نیست.

 

اینکه کیفیت برخی آثار هنری پایین است هیچ ارتباطی به این ندارد که چرا خواننده‌ای رفته بازیگر شده و یا کسی به‌خاطر چهره‌اش دارد فعالیت می‌کند! وقتی بازار آزاد باشد، مخاطب انتخاب کند که چه ببیند و بشنود، هم هنرمند تکلیفش مشخص است و هم مخاطب کم‌کم تربیت می‌شود. همه‌‌ی کشورهایی که به سرگرمی به‌چشم صنعت نگاه می‌کنند از این مرزبندی‌ها فاصله می‌گیرند. اینکه یکسری موازین و شئونات در کشور ما برای ساخت اثر هنری وجود دارد از کسی پوشیده نیست، به قول مرحوم علی معلم خط قرمزها را همه بلدند فقط باید فضای کار باز باشد!

در باب سینما و تلویزیون و کلا مقوله نمایش هم نباید از یاد برد که خواندن و بازی کردن دو هنر جدایی‌ناپذیر هستند. بد نیست بدانید که علاوه بر آواز خواندن که هنر دیرینه‌ی بشری است، مثلا واژه‌هایی مثل تراژدی و درام هم ریشه‌ای نزدیک به همان آواز خوانی دارند. در یونان باستان همسُرایی و آوازخوانی برای خدایانشان منشأ شکل‌گیری هنر نمایش تلقی می‌شود. کلمه تراژدی به معنای «سرود بز» از آنجا به‌کار گرفته شد که همسُرایان در مراسم دیونوسوس به هیئت بز در می‌آمدند! آوازهای دسته‌جمعی از مرگ و رستاخیر خدایان هم منشأ کلمه درام است. از یونان باستان که فاصله بگیریم شعر خوانی و شاهنامه‌خوانی و تعزیه، منشأ هنر نمایش در کشور خودمان است. حتی در سینمای بزرگ آسیا یعنی بالیوود، خواندن بخش جدایی‌ناپذیر از هنر نمایش است.  

 

با وجود فضای مجازی و گستردگی روز افزون آن می‌بینیم که کسانی دیده یا شنیده می‌شوند که محتوایشان توسط مخاطبان دیده یا شنیده می‌شود؛ وقتی سرعت انتقال اینقدر بالاست چیز خوب از بد زود مشخص می‌شود. در این فضا تکلیف همه مشخص است یعنی وقتی کسی به هنرمندی علاقه دارد بعضا حاضر است دیگر آثارش در سایر پلتفرم‌ها را با دل و جان تجربه کند. مثلا اگر امینم فیلم بد بازی کند یا هیلی استاینفیلد ترانه بدی بخواند بر کسی پوشیده نیست، این ذات سرگرمی و هنر است که همیشه تنوع و تکثر