فرنوش زارع
در فصلهای پیشین «بازی تاج و تخت» قسمتهای ابتدایی به نوعی نقش مقدمهسازی و پیشبرندهی تکههای نه چندان جذاب قصه را بر عهده داشتند. این اتفاق را بیشتر میتوانستیم معلول منبع اقتباس پر و پیمان سریال بدانیم. «بازی تاج و تخت» بر خلاف آثار شاخص این سالهای تلویزیون کمتر توانسته مقدار جذابیت و بار دراماتیکش را در سرتاسر فصل پخش کند و به همین دلیل عموما با مواجه ساختن مخاطب با قسمتهای پایانی نفسگیر و درخشان سعی در بدست آوردن دل سیل عظیم طرفدارانش را دارد.
مارتین کتاب منبع اقتباس فصل هفتم را هنوز تمام هم نکرده و این مسئله را از دو بعد میتوان بررسی کرد، از جهتی دست خالقان برای آب بستن و اضافه کردن خرده داستانهای موازی با داستان تا حدی بازتر از فصلهای پیشین است، و این که قسمت های اول فصل هفتم جذابیت زیادی نداشته باشند و حتی حوصله مان را هم سر ببرند جای تعجب زیادی ندارد، از جهت دیگر دست خالقان کاملاً بسته شده چون دیگر منبع غنیای در اختیار ندارند تا هرچه که میخواهند از آن استخراج کنند و این نکته میتواند لطمهی شدیدی به پرداخت شخصیتها در ادامهی ماجرا بزند.
ماجراهای سریال در فصلهای ابتدایی در بهترین حالت تنها نیمی از کتاب مارتین را در بر میگرفتند و پیش از این کتاب به نوعی زیر متن غنیای برای سریال محسوب میشد که سازندگان در حال حاضر از برکت آن محرومند. در همین راستا اچبیاو ملزوم به هالیوودی کردن هرچه بیشتر اثر شده است تا پیش نبردن قصه و ریتم آرام آن در ابتدای ماجرا را جبران کند و تماشاگر عام خود را در کنار هوادار دو آتشهی خود حفظ کند.
نکات خواندنی این قسمت: کارگردان شخصی استارکها
حضور خوانندهای سرشناس مانند اد شیرن و ایجاد فضایی صمیمی و جوی آرام میان او و ماجراجوترین شخصیت داستان یعنی آریا استارک از برگهای برندهای بود که اچبیاو پس از ریتم کند سریال رو کرد و با استقبال و نقدهای بسیار مثبت روبهرو شد.
نکته جالب دیگر انتخاب جرمی پودسوا به عنوان کارگردان قسمت اول فصل هفت است، او پیش از این 5 قسمت دیگر از این سریال، از جمله دو قسمت ابتدایی فصل 6 را پشت دوربین برده است. پروندهی کاری این کارگردان پر از آثار درجه یکی مانند «مردگان متحرک»، «کارآگاه حقیقی»، «روم» و 7 قسمت از «امپراطوری پیادهرو» است که برای «بازی تاج و تخت» و «امپراطوری پیادهرو» نامزد کارگردانی برای جایزه امی یا همان اسکار تلویزیونی نیز شده است. این کارگردان در قسمتهایی از فصلهای پیشین حضور داشته که در آنها عموما شاهد حضور پررنگترجان و آریا بودهایم، مانند قسمتهای 5 و 6 از فصل 5 که ماجراهای جان و دیوارشمال و همین طور آریا و مردان بدون چهره را دنبال میکنند، و قسمتهای 1 و 2 فصل 6 که باز هم جان اسنو و آریا بیشترین حضور را در آنها داشتند، اگر جان را هنوز یک استارک فرض کنیم، میتوان جرمی پودسوا را کارگردان شخصی استارکها نامید، حال این اتفاق از سر علاقه شخصی کارگردان است یا از انتخابهای هوشمندانهی اچبیاو هنوز مشخص نیست.