تازهترین ساختهٔ سینمایی با حضور «مرد عنکبوتی/اسپایدرمن» دو هفته است که تمام توجهات سینما و گیشه و فضای مجازی و صنعت سرگرمی را به خودش معطوف کرده. هیجانات به قدری بالا هستند و فروش بلیت آن قدر مطلوب است که حتی باوجود دو فیلم پرفروش از «انتقام جویان» سینمای ابرقهرمانی تاکنون نظیرش را ندیده بوده. فراموش نکنید که ثبت چنین آمارهایی از «اسپایدرمن» در زمان همهگیری کرونا رقم میخورد و با وجود واکسیناسیون همچنان محدودیتهای زیادی برای رفتن به سینما و سالنها در سراسر جهان وجود دارد!
از طرفی هرگونه صحبت کردن دربارهٔ «مرد عنکبوتی: راهی به خانه نیست» در قالب یک فیلم مستقل عملاً غیرممکن است. این فیلم با تمام هیجانات و سر و صدایش تنها یک تکه از پازل «جهان سینمایی مارول» است. نکتهای که هم میتواند مزیت بهحساب آید و هم نقطه ضعفی بزرگ برای انتقاداتی ریشهای. از زمانیکه سینما به عنوان صنعتی پولساز پذیرفته شد، همیشه سردمداران این صنعت مطابق سلیقه روز فیلمهای گیشهای میساختند و حالا هم رویه همین است. کمپانی والت دیزنی هم تقریباً از همان شروع ماجرا، بهعنوان یکی از بزرگان صنعت، فیلمهای پرخرج و البته پردرآمد میساخته. فرق دیزنی از ابتدا با رقبایش مخاطب جوانتر و کم سن و سالتری است که هدف کمپانی قرار دارد. والت دیزنی همواره بازار گروه سنی پایین را در دست داشته و حالا امروز با «جهان سینمایی مارول»، پر سر و صداترین و پرمخاطبترین بخش گیشه را در اختیار دارد. دورانی بود که داستانهای پرنسسهای دنبال شاهزاده با اسب سفید و شاهزادههای بیخانمان محور داستانهای دیزنی بودند، حالا داستانهای کمیک بوکی غنی و سرشار از ایدههای جلوتر از زمانهشان، محور تولیدات دیزنی شدهاند.
صنعت غیرتحمیلی مثل سینما با مخاطبانش گره خورده و همیشه باب طبع مخاطب جلو میرود و مخاطب است که به بزرگان صنعت نیاز خود را دیکته میکند. ممکن است عدهای بگویند حق امتیاز شخصیت «اسپایدرمن» با تمام دشمنها و دوستانش برای شرکت سونی است، بله ولی آخرین فیلم سینمایی از شخصیت فوق محبوب عنکبوتی کاملاً بخش برنامهریزی شده از «جهان سینمایی مارول» است و بدون سی فیلم و چندین سریال گذشته از آن معنا و مفهوم و ارزشی ندارد! این همه برنامهریزی دیزنی برای سینما و تلویزیون کار بزرگ و ارزشمندی است ولی بزرگترین ضعف این شکلی فیلم ساختن وابستگی و درهم تنیدگی زیاد از حد است. «مردعنکبوتی: راهی به خانه نیست» فیلمی بزرگ و مهم از آب درآمده ولی ارزش سینمایی آن به عنوان اثری مستقل میتواند پاشنهٔ آشیلاش باشد. فیلمی که اگر شخصیتهایش را از قبل نشناسید و با سی فیلم و چند سریال برایتان پرداخت نشده باشند نمیتوانید از آن سر درآورده و لذت ببرید. این میتواند دستاویز منطقی تمام کسانی باشد که وجههٔ سینمایی بودن چنین تجربیاتی را زیر سؤال میبرند و چالش اصلی است که سازندگان باید با آن دست و پنجه نرم کنند. چرا که سازندگان جاه طلب «مردعنکبوتی: راهی به خانه نیست» بعد از حجم بالای تجمیدها قصد دارند فیلمشان را برای فصل جوایز آماده کنند و اسکار و نامزدی در شاخهٔ بهترین فیلم هدف اصلیشان است. هدفی که باوجود تمام ارزشها نوعی خیالبافی کودکانه بهنظر میرسد ولی جذاب است!