در این شماره از دنیای تصویر، پروندهی مفصلی به بهانه مجموعه مستند «ترومازون» ساختهی آدام کرتیس تدارک دیده شده که روایت و تصویری متفاوت از چگونگی فروپاشی شوروی ارائه میدهد. در ادامه بخشهایی از مطالب این پرونده را مرور میکنید.
تَرَک، گُسَست، شِکَست
روایت فروپاشی شوروی در مستند «روسیه 1985-1999: ترومازون»
کسری ولایی
«تفاوت اصلی بین “ترومازون” و کارهای شاخص قبلی کرتیس، روند جزء به کل در روایت است. به جای اینکه یک روایت پیشفرض وجود داشته باشد که برای بیان و بسطش، برشهای مختلفی از تاریخ معاصر کنار هم قرار بگیرند و تصویر مدنظر راوی و شارح را کامل کنند، تلاش برای چیدن و چسباندن قطعات پازل و کشف تصویری که از قبل معلوم نبوده چه از کار درمیآید، باعث شده تا با تجربهای متفاوت سروکار داشته باشیم. منظور از تصویر، فرایند فروپاشی سیستمی به عظمت اتحاد جماهیر شوروی است که متوجه میشویم چطور بعد از سه دهه و با وجود تحلیلها و روایتهای متعدد، همچنان نکات فهمنشدهی بسیاری دربارهی چنین پدیدهی مهمی وجود دارد.»
شکست آزمون دموکراسی
چرا باید مستند «روسیه 1999-1985: ترومازون» را ببینیم؟
امین مبینی
«مارک دیوز استاد مطالعات رسانه به طور کلی متاژورنالیسم را نوعی از ژورنالیسم میداند که (خودآگاهانه یا ناخودآگاهانه) شرایط منجر به برساخت خودش را نقد میکند؛ یعنی کلیدها، کدها و قواعد بازی که در آن کار ژورنالیستی انجام میشود. لازمه این کار استفاده از روشهای پیچیدهتر فرمی است که در عین دربرگیری ژورنالیسم کلاسیک، آن را به هم بریزد. اگر این تعریف را روی موضوع بحثمان بیاوریم، آنوقت یک مستند تلویزیونی متاژورنالیستی، مستندی است که از منابع مستند آرشیوشده استفاده میکند تا روایت تازهای ارائه دهد و در عین حال رموز و قواعد مرسوم ساخت یک مستند آرشیوی را هم به چالش بکشد. با چنین تعریفی، جدیدترین ساخته آدام کرتیس بهترین نمونه برای درک چنین مفهومی در دنیای مستند است.»
مسکو سیبزمینی نداشت
آدام کرتیس مستند جدیدش «ترومازون» را شرح میدهد
آدام کرتیس (گاردین)
ترجمه: اردوان شکوهی
«در مجموعهی مستندی که پیرامون روسیه ساختهام، لحظاتی به تصویر درآمدهاند که بیانگر سرعت رعبآورِ شکلگیری شکاف ژرف بین فقیر و غنی هستند. هزاران نفر حتی نمیتوانند غذا تهیه کنند یا هزینهی سیستم گرمایش خود را بپردازند و خدماتِ سلامت پیرامونشان فروپاشیده است. به خریدارانِ مبهوت و هراسان گفته میشود که “مسکو سیبزمینی ندارد”، در حالی که بسیاری از نوکیسهها و طبقهی جدیدی از خواص، مجالس رقص و بالماسکهی قرن هجدهمی را با جزئیات دقیق در کاخهای قدیمیشان در بیرون سنپیترزبورگ روی صحنه بردهاند. در این مستند، مدیران و گنگسترهای بیرحمی میبینیم که فقط فکر منافع خودشان هستند و به دنبال آن که راههای هرچه بیشتری برای چپاول حکومت سقوطکرده پیدا کنند.»
به روایت کرتیس
بازتاب تصویر تاریخ در مستندهایی از دنیای امروز
مدیسا مهرابپور
«سبک مستندسازی کرتیس با شکستهای زمانی و جریان سیالش که در دوران تاریخی مختلف کنکاش یا چرخهی بههمپیوستهی وقایع سیاسی را در نقاط مختلف جهان و در نسبت با یکدیگر بررسی میکند، بیش از هر چیز یادآور آثار کریس مارکر است. تأثیر کریس مارکر را در تقابلهای مضمونی و شکستهای زمانی که در نهایت قرار است به یک نقطهی واحد بهعنوان مؤخره و نتیجهگیری برسند، در مستندهای کرتیس میتوان بازیافت. با این تفاوت که مارکر یک سوسیالیست/ کمونیست بود و فیلمسازی برایش حکم مبارزهی طبقاتی را داشت، اما کرتیس با مشی رفرمیستی در همهی سالهای همکاری با بیبیسی مستندهایی ژورنالیستی ساخته است.»
تعبیر کابوس تاریخ در جایی که انتظارش را ندارید
مروری بر تصویر پیشگویانه فیلمهای دیستوپیایی بلوک شرق از سرنوشت ناگزیر شوروی
علی ملاصالحی
«ایدئولوژیکترین حکومت تاریخ طوری فرو ریخت که انگار هرگز وجود نداشته است. کتابها و مستندهای زیادی آن روزها را به تصویر کشیدهاند، از جمله مستند درخشان “ترومازون”. این نقطه آغاز سفری شد که در آن به جستجوی این سئوال رفتیم که مردم بلوک شرق در آن سالهای منتهی به فروپاشی چه حسی را تجربه کردهاند؟ از آن مهمتر چه رویاها و کابوسهایی داشتند؟سینما برای ثبت روح زمانه، همیشه یکی از بهترین ابزارها بوده. تجربه زیستی هر دورانی به طرزی ناخودآگاه راه به روی آن نوار حساس به نور 35 میلیمتری پیدا میکند و در داستانها، شخصیتها یا حتی تکنیکها و حواشی فیلمسازی خود را آشکار میسازد. برای پیدا کردن رویاها و کابوسها هم میتوان به سراغ یکی از ژانرهای مهم سینمایی یعنی آثار علمی– تخیلی رفت. آثاری که آن هم در جامعهای بر پایه اصول مارکسیسم (که ادعای منطقی بودن دارد) به طرز دوگانهای آرمان و در عین حال واقعیت بلوک شرق را در خود بازتاب میدهد.»