بایگانی‌ها

حلول روح برادران کوئن در فیلم جدید جرج کلونی

حلول روح برادران کوئن در فیلم جدید جرج کلونی
حلول روح برادران کوئن در فیلم جدید جرج کلونی

همکاری جرج کلونی و برادران کوئن به سال‌ها قبل برمی‌گردد. معمولا علاقه‌مندان سینما عادت دارند که کلونی در نقش اصلی فیلم‌های کمدی کوئن‌ها ببینند. اما این بار قضیه فرق می‌کند. «سابربیکان» تریلر یا شاید کمدی سیاهی است که کلونی بر اساس فیلمنامه‌ای از برادران کوئن نوشته و مت دیمن و جولین مور در آن ایفای نقش کرده‌اند.

ساعاتی قبل فیلم در جشنواره ونیز به نمایش در آمد و همان‌طور که انتظار می‌رفت با واکنش‌های گرم و تحسین‌آمیزی مواجه شده. گرچه تمام منتقدان هم با کلیت فیلم کنار نیامده اند، به نظر می‌رسد که جرج کلونی در مقام کارگردان بعد از «شب به خیر  و موفق باشید» باز هم فرصت درخشش در فصل جوایز را پیدا کرده است.

گزیده‌ای از واکنش رسانه‌ها به «سابربیکان» را در دنیای تصویر مرور می‌کنید:

دیوید رونی (هالیوود ریپورتر)

حین تماشای «سابربیکان»، ناخودآگاه از کاری که جوئل و اتان کوئن فیلمنامه‌نویس کرده‌اند، شگفت‌زده می‌شوید. آن‌ها از آثار اوریجینال خود هم موفق‌تر عمل کرده‌اند. آیا این یک کمدی آنارشیستی در هیبت فیلمی چون «بزرگ‌کردن آریزونا» است؟ یا ترکیبی شجاعانه از خشونت گروتسک و شوخ‌طبعی خونسرد در مسیر اثری چون «فارگو» است؟ این داستان در دست جرج کلونی در مقام کارگردان، گرما و زننده‌گی مناسبی پیدا کرده است. با این‌حال با وجود شروع قدرتمندانه، فیلم از مسیر طنز سیاه خارج شده و به تلخی غمگنانه و تقریبا بدون اصالتی می‌افتد.

جسیکا کیانگ (پلی لیست)

احتمالا برادران کوئن همزمان بهترین و بدترین اتفاق در کارنامه هنری جرج کلونی هستند. این‌جا اما به‌عنوان کارگردان و نویسنده مشترک فیلمنامه «سابربیکان» نتایج کمی بینابینی است. نگاه و تاثیر کوئن‌ها آن‌قدر غالب است که کارگردانی کلاسیک و صمیمی کلونی را نیز سیاه و تلخ جلوه می‌دهد، اتفاقی که با خرده داستان‌های اضافه شده به فیلمنامه افتاده است. این اتصالات کوچک لذتبخش، اما نه‌چندان به‌جا در باعث شده تا به‌نظر برسد در «سابربیکان» کلونی میکروفون را جلوی دهان برادران کوئن گرفته تا آواز بخوانند!

اوون گلایبرمن (ورایتی)

لحظاتی در فیلم هست که می‌توانید چرخه‌های اغراق شده‌ای از کمدی را احساس کنید که کوئن‌ها گویا از جایگاه کارگردان به فیلم اضافه کرده‌اند. با این‌حال کلونی در تلاش برای تصاحب محصولی که می‌توانست امضای پررنگ برادران کوئن را بر خود داشته باشد، موفق شده فیلم خود را بسازد. فیلم با پیش‌درآمدی هجو و جسورانه آغاز می‌شود که سابربیکان، جامعه‌ای 60 هزارنفری که مردم را از جای‌جای آمریکا در آن گرد آمده‌اند را معرفی می‌کند. مقصد بهشتی آمریکایی‌ها در انتهای دهه 50. کلونی کارگردانی شیک و با ریتم تصویری مناسب دارد و شدیدا می‌تواند سخت‌پسندان را مجذوب خود کند. شاید بتوان گفت بهترین کارگردانی کلونی تا امروز.

زان بروکس (گاردین)

این کمدی سیاه پرجنب‌وجوش که امروز در ونیز به نمایش درآمد، ظاهرا در سال 1959 و پیش از فرمان آزادی سلما و جنبش حقوق بشر می‌گذرد، اما کلونی آن‌قدر باهوش بوده که اشارات به‌روز را نیز به موازات در فیلم بگنجاند. فیلمی درباره دیوارها و جدایی که بر دوره سیاهی از تاریخ آمریکا متمرکز است و خطر تکرار آن در کمین آمریکای امروز هم قرار دارد. فقط ای کاش فیلم تا این حد از نظر داستانی نحیف و از نظر لحن این‌قدر گستاخ و گزنده نبود. کما اینکه به‌وضوح با نگاهی خودپسندانه و غرورآمیز ساخته شده است. «سابربیکان» در لحظاتی بیش از حد سبک و در عین حال تصنعی می‌شود و از کمبود خشم رنج می‌برد. از این نظر فیلم شلواری است که پاچه‌های آن را یک سگ کوچک پرشور به طرز وحشیانه‌ای کنده باشد.

در ادامه می‌توانید با تماشای گزارش ویدیویی دنیای تصویر آنلاین از ونیز صحبت‌های امید معلم درباره آخرین ساخته جرج کلونی را مرور کنید.