نیلوفر یاسمی
پوراحمد در گفتگویی با موزه سینما گفته بود: همه فیلمهایم را دوست دارم اما شب یلدا، اتوبوس شب، خواهران غریب، به خاطر هانیه و قصههای مجید را بیشتر دوست دارم. شب یلدا زندگی خودم است و بدین شکل ساخته شد که خودم پلان به پلان بازی میکردم و محمدرضا فروتن تکرار میکرد. به شکلی که وقتی مادرم در اصفهان فیلم را دیده بود کاملا متوجه شده بود که زندگی خودم است؛ زیرا حرکات و نحوه بیان محمدرضا فروتن درست مثل من بود که بلافاصله به من زنگ زد و گفت کیومرث تو واقعا خودت را یک سال در خانه حبس کرده بودی و به ما نگفته بودی؟»
شب یلدا داستان مردی است که زن و بچهاش مهاجرت کرده اند؛افسرده و رنجور است، به زندگی زن در خارج از کشور فکر می کند و به خیانت احتمالی او. مرد در فضایی ذهنی سیر میکند که بر محیط زندگی او هم تاثیر گذاشته تا بدانجا که خاطرات تلخ او داستانی غمگین ارا رقم میزند.
فیلم اما به تلخی تمام نمیشود . «شب یلدا» یکی از بهترین فیلمهای کارنامه کیومرث پور احمد است.
پور احمد در سال 1380 همزمان با دورانی که فیلم را به نمایش درآورده بود، درباره ساخت فیلمی که شاید حدیث نفس خود باشد چنین گفته بود:
«سال 72 فيلمنامهاي كوتاه نوشتم به نام شب يلدا، كه در سال 73 در ماهنامه فيلم به چاپ رسيد، فيلمنامه داستان مهاجرت زني است با فرزندش به خارج از كشور كه همسرش را تنها ميگذارد. داستان تقريبا همين ساختار را داشت، كه بخشي از آن حديث نفس است و بخش ديگر ساخته ذهن من. بعد از فيلم خواهران غريب كه در اكران، فيلم بسيار موفقي بود، پيشنهادات زيادي براي كار داشتم، ولي ترس داشتم كه خودم را تكرار كنم، بعد از مدتي به سراغ پروژه شاه رفتم كه حدود سه سال از وقتم را گرفت و عملي نشد، بعد هم “گل يخ“ را دست گرفتم كه آن هم به خاطر يك بازيگر خواننده كه بايد سنش زياد ميبود و آن را پيدا نكردم، پروژه ناتمام ماند. حدودا 5 سال بود كه كار نكرده بودم و نهايتا بايد كار ميكردم، به همين خاطر رفتم سراغ شب يلدا. جذابيت شب يلدا در اين ويژگي منحصر به فردش بود كه فقط يك شخصيت دارد در يك لوكيشن و من فكر كردم ، اگر بتوانم كه با يك شخصيت در يك لوكيشن فيلم جذابي بسازم كه تماشاچي را تا آخر فيلم روي صندلي بنشاند. كاري كه ميخواهم انجام دادهام و موفق شدهام. به هر حال اين كار را شروع كردم و ميدانستم كه كار سختي است و بسيار هم كار سختي بود، ولي به تدريج در طول فيلمبرداري متوجه شدم كه ميتوانم و در بلند مدت فهميدم كه فيلم جذابيست. در ضمن وقتي ميخواستم كار را آغاز كنم آن فيلمنامه كوتاه سال 73 به هر حال بايد گسترش پيدا ميكرد به همين دليل در فيلمنامه تغييراتي دادم و شخصيتهايي چون پريا و شريفي به آن اضافه شد و تبديل به شب يلدا اين شد كه شما هم اكنون ميبينيد. »
پوراحمد در پاسخ به سوالي پيرامون شكستن يك تابوي بزرگ و استفاده از آواز يك زن و چگونگي عدم حذف اين صحنه گفته بود:« به هر حال ما اين صحنه را گرفتيم و من اميدوار بودم كه اين صحنه حذف نشود، مساله ديگر اين كه اين صحنه خيلي تلخ است و فكر ميكنم كه هيات بازبيني فيلم در وزارت ارشاد هم به هر حال تحت تاثير تلخي آن صحنه قرار گرفتهاند و البته ناگفته نماند كه بخش زيادي از آواز هم زير صداي حامد و آن كلنجارش كه كلنجار تلخي هم هست قرار ميگيرد و شايد به همين علت اين صحنه در فيلم هست.»
پوراحمد در پاسخ به سوالي در ارتباط با استفاده از محمدرضا فروتن در نقش حامد گفت: در سال 73 كه من فيلمنامه اوليه را نوشتم، آقاي شكيبايي در ذهنم بود، خوب زماني هم كه من ميخواستم كار را آغاز كنم، رفتم سراغ آقاي شكيبايي، ولي ايشان سنش براي اين نقش زياد بود و ديگر اين كه سريالهاي زيادي هم كه بازي كرده بود باعث شد كه طراوتش را از دست بدهد، ولي فكر ميكنم با فعاليتهاي جديدي كه دارد، باز شكيبايي همان شكيبايي هميشگي خواهد شد، من به ايشان خيلي علاقه دارم و خيلي هم به ايشان احترام ميگذارم، در اصل قرار بود ايشان نقش را ايفا كنند، به هر حال يك نكته مهم اين بود كه پس از وقفهاي كه در كارم بوجود آمده بود، من بايد سريعا آغاز به كار ميكردم و خوب شكيبايي هم عازم سفري بود و به همين جهت بايد فردي را جايگزين شكيبايي ميكردم بعد از مدتي يكي از دوستان كيانيان را پيشنهاد كرد و آن هم به نظر من بسيار خوب و مناسب بود و قبلا هم چند همكاري خوب با هم داشتيم، آقاي كيانيان هم اتفاق عازم سفري طولاني بود و به همين خاطر رفتم سراغ فروتن. من فروتن را مي شناختم چون اولين كار كليدي خودش را با من آغاز كرده بود در سريال سرنخ و در طول سالها به هر حال امتحانش را پس داده بود و چهره مناسبي هم بود، فقط سنش كم بود كه از او خواسته شد سنش را زياد كند و گريم بسيار هنرمندانه خانم مهري شيرازي باعث شد فروتن در اين نقش باورپذير شود. پوراحمد در بخش ديگري از سخنانش گفت: من اصلا دوست ندارم و در فكرم نبوده كه فيلم زنانه يا مردانه شود، به همين دليل پريا و شريفي در يك سو و حامد و زنش در سوي ديگر قرار دارند، يك زن خوب و يك مرد بد، يك زن بد و يك مرد خوب و مساوي همديگر اين مشكل اجتماعي، كليست و هر كسي ميتواند داشته باشد فقط كيفيتش فرق ميكند اگر شما در بخشي يك زن را داريد كه به شوهرش خيانت كرده كه خيلي هم شفاف و روشن مطرح نميشود، در مقابل پريا را داريد كه شوهرش به او خيانت كرده، باز اين جا يك تقارن را ميبينيد و آن هم به اين دليل كه قصه زنانه يا مردانه نشود، به اعتقاد من خيانت، خيانت است چه از طرف زن باشد چه از طرف مرد، از لحاظ اخلاقي فرقي نميكند. پوراحمد در جواب اين سوال كه آيا ساخت اين فيلم به رخ كشيدن توان كارگرداني بوده يا بازيگري يا چيز ديگر گفت: بله، خوب ساخت اين فيلم به رخ كشيدن توان بوده، من فكر ميكنم تاكنون چنين فيلمي ساخته نشده، به هر حال جذابيت اين فيلم براي من همين بود كه توانايي خودم را محك بزنم و ببينم ميتوانم با يك آدم در يك آپارتمان فيلم جذابي بسازم كه تماشاچي تا آخر روي صندلي بنشيند؟!
به هر حال در حد توانايي من بود و بالاخره پس از 30 سال كار آدم ميخواهد كاري بكند كه كار ديگرتري باشد، حالا اين كار ديگرتر اسمش به رخ كشيدن است يا بلند پروازي يا هر چيز ديگر فكر ميكنم هر كس دوست دارد كاري بكند كه از گذشتهاش بهتر باشد. پوراحمد در بخشي از سخنانش در ارتباط با اسم فيلم گفت: راجع به اسم فيلم، خوب، شب يلدا طولانيترين شب سال است و حامد شب يلدايي يك ساله براي خود درست ميكند و خود را در زنداني خود ساخته و خود خواسته زنداني ميكند و به رياضت مينشيند و از طرفي ديگر يلدا به معني تولد هم هست، تولد مجدد حامد، هم در درون خانه هم در عشقش نسبت به پريا. پوراحمد در آخرين بخش سخنانش در جواب سوالي كه آيا پوراحمد با اين فيلم مرگ خود را رقم زده و بعد از اين نميتواند فيلمي به اين قدرت بسازد گفت: ممكن است كه اين گونه باشد چون الان كه دوستان يا تهيهكنندگان هم صحبت ميكنند و اعلام آمادگي ميكنند و يا همكاراني كه ميگويند بعد از اين چه ميكني، نميدانم چون واقعا شب يلدا فيلم بسيار سختي بود بسيار منحصر به فرد است و واقعا نميدانم بعد از اين چه كنم، شايد هم مردم.»
تیتر:دیالوگی از فیلم
منبع صحبتهای پوراحمد برداشته شده از ایسنا.