حمیدرضا حاجیحسینی
ناصر ملکمطیعی از قدیمیترین بازیگران سینمای ایران بود که فعالیتش را از سال 1328 با فیلم واریته بهاری (پرویز خطیبی) آغاز کرد و حکم پیشکسوت بازیگری را حتی برای بسیاری از بازیگران همدورهاش در سالهای بعد داشت. با ولگرد (مهدی رییسفیروز، 1331) اولین جوان اول سینمای ایران شد و با بازی در چهارراه حوادث (ساموئل خاچیکیان، 1334) خود را به عنوان ستاره دهه سی تثبت کرد.
سه دهه حضور مستمر ملکمطیعی به عنوان ستاره در سینمای جریان اصلی ایران، این امکان را میدهد که با بررسی کارنامه او با تغییرات و تحولات تیپ جوان اول در دورههای مختلف سینمای قبل از انقلاب آشنا شویم. جوان شهری طبقه متوسط در ملودرامهای شهری که اسیر وسوسه میشد و همسر و خانه و زندگیاش را از دست میداد، افسونگر (اسماعیل کوشان، 1332) و غفلت (علی کسمایی، 1332)، جوان تحصیلکرده طبقه متوسط که عاشق دختر پولدار طبقه مرفه میشود، چهارراه حوادث (ساموئل خاچیکیان (1334) و ستارگان میدرخشند (محمدعلی زرندی، 1339)، و ملودرامهای روستایی دهه سی، طلسم شکسته (سیامک یاسمی، 1337) و عروس فراری (اسماعیل کوشان، 1337).
ملکمطیعی با نقشآفرینی در کلاهمخملی (اسماعیل کوشان، 1341) تغییر جهتی در مسیر بازیگریاش داد که تا انتهای دوران فعالیتش نتوانست از آن رها شود. تیپ جاهلی که کلاهمخملی به سر و کتوشلوار به تن دارد، هر چند توسط چند نفر دیگر هم بازی شد، اما هیچ بازیگری نتوانست همانند ناصر ملکمطیعی به بهترین وجه این تیپ را بر پرده سینمای ایران ثبت کند. حتی با بررسی کارنامه او میتوان به تفاوت تیپ جاهلی در نیمه اول دهه چهل در فیلمهایی همانند مردها و جادهها (ناصر ملکمطیعی، 1342) و با معرفتها (حسین مدنی، 1324) با آثار جاهلی دوران بعد از قیصر همچون کاکو (شاپور قریب، 1350) و مرد (فریدون ژورک، 1351) پی برد.
با اوجگیری سینمای گنجقارونی و پدیدهای به نام فردین در دهه چهل، ناصر ملکمطیعی به ناچار تغییراتی در فعالیتهای سینمایاش داد. او چند فیلم کارگردانی کرد که برخی از آنها همانند سوداگران مرگ (1341) و مردها و جادهها (1342) آثار قابلقبولیاند و همچنین در برخی فیلمها همانند لذت گناه (سیامک یاسمی، 1343)، هاشمخان (محمد زریندست، 1345) و حسین کرد (اسماعیل کوشان، 1345) در نقشهای مکمل و گاهی منفی ظاهر شد.
موفقیت چشمگیر قیصر (مسعود کیمیایی، 1348) باعث شد تا ناصر ملکمطیعی با پیشنهادهای زیادی از سوی تهیهکنندگان سینمای فارسی مواجه شود و از سوی دیگر بتواند با برخی از کارگردانان موج نوی سینمای ایران همکاری کند. فیلمهایی نظیر طوقی (علی حاتمی، 1349)، باباشمل (علی حاتمی، 1350)، سهقاپ (زکریا هاشمی، 1350)، قلندر (علی حاتمی، 1351) و مجموعه تلویزیونی سلطان صاحبقران (علی حاتمی، 1354)، که برزوی سهقاپ و امیرکبیر سلطان صاحبقران بهترین نقشآفرینیهای کارنامه وی محسوب میشود.
ناصر ملکمطیعی پس از برزخیها (ایرج قادری، 1361)، به غیر از نقش کوتاهی در نقشنگار، دیگر اجازه فعالیت در سینمای ایران پیدا نکرد. در چند سال اخیر به دلیل فوت بسیاری از ستارههای همدورهاش که هر کدام طرفداران مخصوص به خود را داشتند، ملکمطیعی به عنوان تنها ستاره بازمانده سینمای قبل از انقلاب که در ایران زندگی میکرد، مورد توجه بیشتر مردم و طرفداران سینمای ایران قرار گرفت. در محافل و مجالس زیادی مورد استقبال و تشویق قرار گرفت، منقلب شد و اشک ریخت. هر چند هیچگاه از سوی ارگانهای دولتی و حکومتی مرتبط با خودشمورد تجلیل و تایید قرار نگرفت.
او متعلق به نسلی از بازیگران سینمای ایران است که از سوی مردم با نام کوچک یا بخشی از نامخانوداگیشان نام برده میشدند. نسلی که علیرغم عدم حضورشان در سینمای ایران پس از چهار دهه هنوز هم محبوبترین بازیگران تاریخ سینمای ایران میان عامه مردماند.