بایگانی‌ها

سری دوی، ملکه نامیرای سینمای هند

سری دوی، ملکه نامیرای سینمای هند
سری دوی، ملکه نامیرای سینمای هند

 

 

مرسده مقیمی

دنیای تصویرآنلاین-در سینمای هند بازیگر زن بودن سخت‌تر از هر کاری است نه فقط به علت جامعه مردسالارانه که تا حد زیادی در هند بهبود یافته، بلکه به این خاطر که زنان زمان بسیار کوتاهی برای بازیگری در اختیار دارند حتی اگر بزرگ‌ترین ستاره صنعت سینمای هند باشند و نام‌شان تضمین فروش یک فیلم! داستان‌های عمدتا عاشقانه، بازیگران زنی که از سن مشخصی عبور کرده‌اند را به کلی از چرخه تولیدات سال خارج می‌کند! وضعیت برای آقایان متفاوت است چرا که برای آن‌ها ده‌ها توجیه فیلمنامه‌ای و غیر فیلمنامه‌ای وجود دارد تا بتوانند با سن‌های بالاتر همچنان فیلم‌های عاشقانه بازی کنند. حالا اگر این زنان ازدواج کنند و صاحب فرزند شوند که عمر بازیگری‌شان کوتاه‌تر نیز خواهد شد. تا بچه‌های‌شان از آب و گل درآیند ده‌ها ستاره جای‌شان را گرفته است و اصلا دیگر جای خالی‌ای احساس نمی‌شود تا آن‌ها با بازگشت‌شان آن را پر کنند؛ آن هم در بالیوودی که هر روز یک ستاره تازه متولد می‌شود.

سینمای هند اما در تحولات این سال‌هایش و ساختن فیلم‌های متنوع‌تر، سرانجام این تابو را شکست و به سراغ کسانی رفت که شاید دیگر در سن یک محبوبه نیستند اما می‌تواند قهرمان قصه‌ای زنانه باشند که اتفاقا جامعه هند نیاز جدی به آن دارد. در پی جان گرفتن این جریان تازه و حجم بالای تولید فیلم‌های اجتماعی و شکستن انحصار عاشقانه‌ها، بازیگران زن مهمی به پرده سینما بازگشتند اما شاید شکوهمندترین و پرانتظارترین آن‌ها وقتی بود که خبر رسید راوی اودیاوار برای اولین فیلمش به نام «مادر» با بانو سری دوی به تفاهم رسیده و بناست ستاره درخشان بالیوود پس از سال‌ها دوری از پرده نقره‌ای نقش اصلی فیلم او را بازی کند. اشتیاق دوباره دیدن سری دوی به سرعت بر همه اخبار فیلم غلبه کرد و همه چیز را تحت تاثیر خود قرار داد.

در جشنواره «زی سینما» سلمان خان در ستایش او و ابراز خوشحالی برای بازگشت‌اش روی سن آمد و گفت: «می‌خواهم از کسی بگویم که اگر بازیگر نمی‌شد معلوم نبود چه بر سر بالیوود می‌آمد. بازیگری که در سیصد فیلم بازی و خود را وقف سینما کرد و حالا بناست با فیلمی تازه به سینما بازگردد.» سری دوی که پس از ازدواج و بچه‌دار شدن همه زندگی‌اش را صرف جانوی و خوشی، دخترانش کرد و به کلی سینما را کنار گذاشت وقتی روی سن آمد؛ گفت: «هنوز اولین روز فیلمبرداری‌ام را به یاد دارم و هنوز هم احساس می‌کنم تازه واردم. در این مدت لذت مادر شدن را دو بار تجربه کردم و هیچ لذتی بالاتر از این نیست؛ حالا که پس سال‌ها تصمیم گرفتم بازیگری را شروع کنم امیدوارم مایه افتخارشان باشم.»

شاید وقتی همه ایستاده به تشویق ستاره بی‌بدیل سینمای هند می‌پرداختند و عده‌ای از شوق حضور دوباره‌اش چشمان‌شان تَر شده بود هیچ‌کس فکر نمی‌کرد که سال بعد او آخرین جایزه‌اش را از همین جشنواره برای فیلم تازه‌اش دریافت کند و جایزه‌های بعدی برای این فیلم را دیگران به نیابت از او بگیرند! چه کسی فکرش را می‌کرد که سال بعد به جای این‌که او خود را برای مراسم مختلف سینمایی آماده کند همه بازیگران با لباس‌های یک دست سفید برای سوزاندن جسدش جمع شوند؟!

بیست و چهارم فوریه 2018 نه فقط بالیوود و بالیوود دوستان که تمام هند و تمام آنانی که حتی فقط یک رقص معروف «هوایی» را از او دیده بودند، در بهت فرو رفتند. او که به همراه خانواده‌اش برای شرکت در یک مراسم عروسی به دوبی رفته بود بعد از عروسی با آن‌ها به هند بازنگشت و به همراه همسرش در هتلی اقامت داشت. صبح که جسدش را در وان حمام آن هتل پیدا کردند، گفتند که به علت استفاده زیاد از مشروبات الکی که همه می‌دانستند اهلش نبود قلبش ایستاده و در وان حمام خفه شده! مرگی چنان مشکوک که می‌رفت تا برای همسر عاشق‌پیشه‌اش که تنها همراه او بود دردسری جدی ایجاد کند اما به یک باره و خیلی سریع با وجود تمامی ابهامات اعلام شد مشکلی برای انتقال پیکر او به بمبئی وجود ندارد و خیلی زود او در خوابی عمیق به هندوستان رسید تا جسدش در 54 سالگی در میان بهت و ناباوری همگان سوزانده شود تا به ظاهر حتی نشانی از جنازه او نیز برای دوستداران‌اش باقی نماند؛ هندی‌ها اما برای زنده نگه داشتن سری دوی به هیچ چیزی نیاز نداشتند. حتی مهم نبود که خاکستر او به کدام رود ریخته می‌شود. تا روزی که هند با سینما معنا شود هیچ‌کس نمی‌تواند سری دوی را به بهانه خفه شدن در وان حمام! از مردم بگیرد. آن همه فیلم و لحظه‌های ماندگار که بالیوود را معنا می‌کند و تصویر او را سفت و سخت قاب گرفته چیزی نیست که حتی سالیان سال کسی بتواند نبودن او را به دیگران بباوراند. هرگاه دختری در عاشقانه‌هایش با ترانه‌های او مستانه برقصد، سری دوی هست. هرگاه دختری رویای ستاره بودن را از دورترین روستای مرزی هند تا قلب دهلی، در سر بپروراند و با آرزوی ملکه بالیوود شدن به خواب برود، سری دوی هست. هرگاه مادری با همه وجودش خود را برای دخترانش وقف کند، سری دوی هست. مگر این همه سال که بود اما غایب، چیزی توانست بودن‌اش را کمرنگ کند؟! مگر حتی انتخاب خودش برای کنار گذاشتن سینما توانست حافظه مردم را از او پاک کند؟! یا کسی توانست در تمام این سال‌ها روی نامش سایه بیاندازد؟ او تنها ستاره زن هندی بود که برای فروش فیلم‌هایش به هیچ ستاره مردی محتاج نبود. درست مثل ستاره دنباله‌داری که همه معتقدند وقت ببینندش معجزه رخ می‌دهد و دیگر وقتی در آسمان باشد حتی ماه هم به چشم کسی نمی‌آید؛ به تنهایی همه چشم‌ها را به خود می‌دوخت. روزی که خبر مرگ او رسید شاید کسی فکر نمی‌کرد دنیای بعد از او به همان شکل قبل ادامه داشته باشد، چطور می‌شد بالیوود بدون او خوش و خرم به حیاتش ادامه دهد؟ اما بالیوود با همان شور و نشاط و با کلی ستاره تازه‌نفس و مستعد مسیرش را می‌پیماید چرا که مرگ سری دوی بیشتر به یک شوخی می‌ماند! مگر کسی که از سه سالگی مقابل دوربین رفته و ستارگی را برای زنان کشورش در سال‌هایی که زن بودن بزرگ‌ترین مانع ستارگی بود؛ معنا کرده می‌تواند یک روز بمیرد و تمام؟! بعضی‌ها نامیرا می‌شوند و این است که نمی‌توانند نبودشان را به کسی حالی کنند. شاید آن‌ها روزی از زندگی خالی شوند اما زندگی از هرگز از آنان خالی نمی‌شود. آن‌ها همیشه و همیشه هستند؛ زنده و جاودان.