علی عابدی
«نگهبانان کهکشان: جلد دوم» نه‌نتها به اندازه‌ی فیلم قبلی سرحال، هیجان‌انگیر و با مزه است بلکه تمام چیزی است که یک نسخه دوم باید باشد. این فیلم که در افتتاحیه آخرهفته به فروش 145 میلیون دلاری رسید و از این حیث دومین افتتاحیه بزرگ دیزنی و باکس آفیس کلی در سال 2017 محسوب می‌شود در قیاس با افتتاحیه عنوان‌های مطرحی مانند نسخه هفتم «سریع و خشن» تنها 2 میلیون کم دارد و توانسته تنها در 15 روز به فروش 431.5 میلیون دلاری برسد، آمار و ارقام نشان دهنده‌ی رشد 54 درصدی فروش باکس آفیس این فیلم نسبت به نسخه اول خود است.
کسب عنوان چهارمین افتتاحیه بزرگ بازار چین در این میان پرداختن به سهم بازار چین و کره جنوبی را غیرقابل چشم‌پوشی می‌کند، کشورهای آسیای شرق، امروزه از بزرگ‌ترین مشتریان بلاک باسترهای هالیوودی به‌ویژه در ژانر ابرقهرمانی محسوب می‌شوند. بازخورد خوب منتقدان و مردم نسبت به محصول جدید مارول و دیزنی با توجه به اینکه فیلم در جهان انتقام جویان هم قرار ندارد نشان از شناسایی دقیق مخاطب و حرفه‌ای گری کمپانی سازنده نسبت به رقیب بزرگش دی‌سی‌کامیکس است. امروزه ساختن ادامه برای یک فیلم موفق در هالیوود بسیار سخت و ملزوم به هوش و شناخت بسیار زیاد از مخاطبش است، کاری که «انتقام جویان 2» در انجام آن موفق نبود و علاوه بر فروش بالای فیلم که البته با این‌همه سوپراستار هم به‌هیچ عنوان دور از ذهن نیست موفق به انجام آن نشد و با بازخورد مد نظر مارول فرسنگ‌ها فاصله داشت. به همین بهانه فوربز در تحلیلی پنج شرط برای یک ادامه‌ی موفق را بیان کرده است.
پنج شرط برای ساختن یک ادامه‌ی خوب
یک ادامه خوب چیز جدیدی را در قالب یک تم آشنا ارائه می‌دهد:
هیچ کس فیلم جدیدی از یک فرنچایز را نمی‌خواهد که نابود کننده‌ی تمام نوستالوژی‌های قبلی باشد. به‌عنوان مثال «جنگ ستارگان» دهه‌ها با مخاطبانش همراه بوده و در انجام این کار فوق‌العاده موفق عمل کرده است، با ارائه نوستالوژی در قالب رنگ و بویی زیباتر.
یک ادامه خوب پرداخت شخصیت‌ها را ادامه می‌دهد:
«امپراطوری ضربه می‌زند»، نه‌تنها یک فیلم جذاب از کار درآمد بلکه در آن فیلم شاهد یک نبرد جذاب در سیاره هوث بودیم، یک شهر ابری جدید همراه با مقدمه‌ای برای معرفی یودا. همچنین شاهد پرداخت بیش‌تری از شخصیت‌های فیلم «امیدی تازه» بودیم و هویت حقیقی دارث ویدر را شناختیم.
در «داستان اسباب‌بازی 2» ما پیش‌داستانی از وودی دیدیم که اطلاعی از آن نداشتیم، خانواده‌ی وسترنی که یک شوی زیبا داشتند و شخیت‌های محبوب جدید که به جمع اسباب‌بازی‌های داستان ما اضافه شدند، و وفاداری و دوستی که بار دیگر در وادی آزمایش قرار گرفت.
درست مانند «نگهبانان کهکشان بخش 2» که در آن گروه قهرمانان ماجرا را کشفی دوباره می‌کنیم و از خانواده استار-لرد و گذشته‌اش بیش‌تر و بیش‌تر می‌بینیم.
یک ادامه خوب دنیای داستان را گسترش می‌دهد:
یک ادامه‌ی بد دقیقاً در دنیای قبلی ذهن ما قدم می‌زند، در مقابل که یک ادامه‌ی خوب نمایان دهنده‌ی گستره‌ی دنیایش است. یک ادامه‌ی بد در مقابل گسترش داستان فیلم، داستان قبلی را با چند تلنگر کوچگ تکرار می‌کند.
یک ادامه خوب با قوانین جدیدش دنیای قبلی را زیر سؤال نمی‌برد:
گاهی اوقات نویسنده در ادامه‌ی ماجرا در عین کشف‌های جدید به قدری زاویه‌ی دیدش متفاوت و گسترده‌تر می‌شود که مجبور است نسخه اصلاح شده‌ای از داستان قبلی را ارائه دهد تا راکورد کار حفظ شود مانند «برج سیاه: تنفنگدار»، که لزوماً هم نکته بدی نیست اما بهتر است که این اتفاقات در داستان به حداقل برسند.
یک ادامه خوب ضد قهرمان جذاب جدیدی معرفی می‌کند که نبردهای جذاب جدیدی را به مخاطب نشان می‌دهد:
هیچ چیز خسته‌کننده‌تر از تماشای ایده‌های تکراری نیست. می‌توان به «نیرو بر‌می‌خیزد» به عنوان یک فیلم ناب اشاره کرد، اما یک مثال خوب دیگر نوآوری‌های «فلش» محصول شبکه CW است که گام مهمی در عرصه ورود ابرقهرمانی به دنیای سینما و تلویزیون محسوب می‌شود.