بایگانی‌ها

شرارت‌هاي بي پايان

هنرمند دلسوز جامعه خویش است
هنرمند دلسوز جامعه خویش است

امید معلم

دنیای تصویرآنلاین-چند ماه پيش، وقتي صحبت از انتشار ويژه‌نامه‌اي درباره شرور‌هاي مهم تاريخ سينما و تلويزيون شد، شايد بيشتر از هر کسي از انتشارش هيجان‌زده شدم زيرا براي خودم به شخصه هميشه اين موضوع مطرح بود که شخصيت‌هاي شرور در تاريخ سينما، با وجود اهميت‌شان در قصه‌ها، هميشه زير سايه قهرمانان قرار مي‌گيرند و کمتر به آن‌ها پرداخته شده‌است. در حالي که اگر شخصيت شرور در درام ما شکل نگيرد، هيچگاه قهرماني هم شکل نمي‌گيرد. بدون شک قهرمان و شرور لازم و ملزوم يکديگر هستند.

در شماره‌اي که پيش‌روي شماست، کوشيده شده تا شما را با ابعاد مختلف پديده شر در سينما و رسانه آشنا کنيم، ضرورت حضور شرور‌ها را برايتان شرح دهيم و 99 شرور مهم و برگزيده در تاريخ سينما و تلويزيون را معرفي کنيم. شايد جا داشت که اين فهرست شخصيت‌هاي ديگري را هم دربر بگيرد، با توجه به محدوديت‌هاي چاپ يک شماره از مجله مجبور بوديم انتخاب را به همين تعداد و با توجه به اهميت و تاثير شخصيت‌ها محدود کنيم. شايد بپرسيد که چرا ما بايد درباره شرورها بيشتر بدانيم؟ کاراکترهاي منفي، جذاب و دراماتيک هستند و خواندن درباره‌شان لذت‌بخش است اما فراتر از اين، اگر کمي به اطرافمان بنگريم، متوجه مي‌شويم که سرتاسر جهان ما را شرارت گرفته‌است؛ افرادي که در گذشته دچار بحران‌هاي هويتي و خلاء شخصيتي بوده‌اند و حالا که به قدرت و جايگاهي براي آزار رساندن به ديگران رسيده‌اند، از هيچ تلاشي براي از بين بردن هر آن چيزي که بشر به عنوان اخلاق و حقوق به‌‌دست آورده فروگذار نمي‌کنند.

همين نکته به ما يادآور مي‌شود که چه قدر اين موجودات مي‌توانند براي آينده و حال جامعه بشري خطرناک باشند. سئوال بعدي اين است که ما چگونه بايد شرورهاي پيرامون خود را تشخيص دهيم؟ آن‌ها چه ويژگي‌هايي دارند که باعث انجام اقدامات شرورانه مي‌شود؟ اگر به تاريخ نگاهي بياندازيم، متوجه مي‌شويم که گاهي مرز بين شر و خير به‌قدري باريک است که حتي نوابغ هم در تشخيص آن دچار اشتباه شده‌اند. به‌عنوان مثال، به شخصيت آدولف هيتلر، رهبر آلمان نازي در جنگ جهاني دوم، نگاه کنيد. کسي که براي مردم امروز فردي منفور، روان‌پريش، جنايتکار و غيرقابل بخشش است، در دوره خودش براي مردم و نخبه‌ها، اسوه ي مبارزه و ايثار و يک قهرمان شکست‌ناپذير بوده‌است. چطور شخصيت شروري مثل هيتلر مي‌تواند به سادگي مردم را فريب دهد، خود را يک قهرمان جلوه دهد و روي تمام جنايات‌اش برچسب صحيح بزند؟!

اين فرمول نه فقط يک بار، بلکه بارها و بارها در طول تاريخ تکرار شده است! استالين با استفاده از همين حربه سال‌ها بر شوروي حکمراني کرد. پادشاهان اروپايي در پوشش قهرمان ملي کم شرارت نکرده‌اند. در کشور عزيزمان هم در دوره‌هاي تاريخي مختلف، قهرمانان ملي ما همچون اميرکبير، دکتر مصدق و… قرباني شرارت سودجويان زمانه شدند. همه اين موارد را که کنار هم بگذاريم، به يک ديدگاه واحد مي‌رسيم: تمام شرورهاي تاريخ يک چيز را خيلي خوب تشخيص داده‌اند و آن سوءاستفاده از نيمه تاريک وجود انسان است. همه ما در وجودمان بخشي تاريک داريم که گاهي دلش مي‌خواهد خود را از قيد‌و‌بند‌هاي انساني و هنجارهاي جامعه خلاص کند و در جهت خلاف تا جايي پيش برود که حتي قرباني شدن افراد ديگر در جهت خواسته‌هايمان امري غيرعادي به نظر نرسد. شايد دانستن همين نکته است که به افراد شرور فرصت مي‌دهد تا با قلقلک بخش تاريک وجود آدميان، آن‌ها را فريب دهند و به سمت مقاصد شوم خود پيش ببرند.

اگر فرصتي بود تا مي‌توانستيم با کساني که در خدمت يک فرد شرور بودند گفتگو کنيم، شايد اين جمله را به زبان مي‌آوردند که با خودشان تصور مي‌کردند آن فرد قهرمان است و آمده تا آن‌ها را به سمت جهاني بهتر ببرد. مشکلي که حتي تا به امروز هم براي ساکنان اين کره خاکي حل نشده است. کساني همچون دونالد ترامپ از همان پلي عبور مي‌کنند که در گذشته افراد شرور از آن رد شده‌اند؛ اين که مثلا براي رسيدن به يک جامعه مترقي، بايد گروه‌هايي از مردم را با استفاده از حس ملي‌گرايي سرکوب کرد، همين واقعيت دردناک را به ما نشان مي‌دهد که با وجود پيشرفت تکنولوژي، تدوين قانون حقوق بشر و قطعنامه‌هاي مختلف سازمان ملل درباره ضرورت حفظ اخلاقيات، شرارت کل جامعه بشري را تهديد مي‌کند.

برگرديم به همان پرسش اصلي، چگونه مي‌توانيم يک فرد شرور را تشخيص دهيم؟ بدون‌شک يکي از مهم‌ترين ياري‌دهنده‌ها سينما و تلويزيون است. فيلمسازان و فيلمنامه‌نويسان بزرگ سينما در آثارشان سعي در بازآفريني يا آفرينش شخصيت‌هاي شرور در شمايل گوناگون داشته‌اند تا ما را بهتر با مفهوم شرارت آشنا کنند.

 

بسياري از ما ممکن است در طول عمرمان تجربه برخورد نزديک با يک فرد شرور را نداشته باشيم اما با کمک سينما مي‌توانيم مسير غلط و جذابيت ترسناک آن‌ها را به تجربيات شخصي خود اضافه کنيم. سينما و تلويزيون دو ابزار مهم در دست هنرمندان است تا به وسيله آن مردم را با پديده‌هاي تهديدکننده ي بشر آشنا کنند و اميدوار باشند که اين شرارت‌هاي بي‌پايان در دنياي کنوني ديگر تکرار نشوند.

حالا براي همه ما کاملا روشن است که چرا بايد درباره شخصيت‌هاي شرور بدانيم. شماره‌اي که پيش‌روي شماست مي‌تواند راهنماي خوبي براي اين منظور باشد. به قول پدرم «سينما تنها هنري است که تعريف آن با صحبت کردن درباره‌اش کامل مي‌شود.» اميدوارم که اين شماره هم بتواند رسالت هميشگي دنياي تصوير را به انجام برساند و ديدگاه شما عزيزان را که اين موجودات شرور را در آثار مختلف ديده‌ايد، تکميل کند و بهانه‌اي باشد تا دوباره و از زاويه‌‌اي تازه به اين شخصيت‌ها نگاه کنيد. شخصيت‌هايي که اميدوارم فقط روي پرده نقره‌اي سينما تجربه‌شان کنيم نه در دنياي واقعي.

 

……. يا علي …….

مدير مسـئول

اميد معلـّم