▪️ملیکا هلالی: کارمی (جرمی آلن وایت) سرآشپز است. لیدر، مسلط به کار و حواسجمع ولی تنها. هیچکس نگاهش نمیکند اما او از زیر سینکِ ظرفشویی، از میان بشقابها و قفسههای آشپزخانه هم که شده چشم از تیمش بر نمیدارد. همه جا هست. سریع مانند بریدن تند پیازها و گوجهها روی تخته. بُریده و لهشده مانند تکه گوشتی که در ظرف میگذارد تا به مشتری بدهد.
خودش همان تکه گوشتی شده که اینطرف و آنطرف ماهیتابه سرخ میشود و میسوزد و کسی حواسش نیست زیر آن گاز لعنتی را خاموش کند. ولی وقتی آتش میگیرد، ریچی (ابن ماس-بچراک) با فریادی او را به خودش میآورد. این تنها گوشهای از زندگی سرآشپز جوانی است که آشپزخانهای بههمریخته و منهدم را به ارث بُرده تا آن را سروسامان بدهد و در عین حال وسط شلوغی و سرسام، بفهمد چه بلایی بر سر برادرش آمده که این یادگاری را برای او به جا گذاشته است.
خرس، مانند همان غذاهایی که هر کدام از این آشپزها باید در زمانی کوتاه آماده کنند تا به دست مشتری برسانند، تند و سریع است. ضربآهنگی بالا دارد و در اپیزودهایی کوتاه در میان رنگهای روشن و تازه میوهها، سبزیجات و مواد غذایی، داستان تلخ و گاهی وحشتناک کارمی و دیگر اعضای این آشپزخانه را روایت میکند.
خرس با اپیزودی تکاندهنده که سکانسهای مهمی از آن یادآور ادامهی داستان شخصیت لیپ (جرمی آلن وایت) در سریال بیشرم است، به پایان میرسد. اپیزودی که طی آن رازهایی کشف میشود تا هم به کارمی فرصت تنفس بدهد و هم به آن همه آشپز خسته و بریده از کار یا زندگی، فرصت نشستن. آنجا که همهچیز با یک لحظه برگرداندن تابلوی در ورودی و باز کردن پاکت نامهای افتاده در گوشهی اتاق استراحت آشپزخانه به یکباره تغییر میکند.
شماره جدید دنیای تصویر هماکنون در روزنامهفروشیهای سراسر کشور موجود است و نسخهی آنلاین و رنگی مجله را هم میتوانید از طریق وبسایت dtonlie.ir یا فیدیبو و کتابراه دریافت نمایید.