کسری ولایی
جری لوییس آخرین نقطه اتصال دنیای معاصر ما به عصر طلایی هالیوود بود، دوران فیلمهای رنگی پرزرق و برق ولی پر از معصومیت. نه به اندازه هارولد لوید معصوم بود، نه به اندازه گروچو مارکس بدجنس؛ به وقتش میتوانست مانند یک پسربچه نوجوان به اندازهای بازیگوش و دوستداشتنی باشد که در دل تماشاگر جا باز کند و همزمان بدجنسیاش را هم به رخ بکشد.
لوییس بازماندهی نسلی است که سرگرمی را به یک شغل و فراتر از آن به هنر تبدیل کردند. نسلی که میتوانستند روی صحنه با تعریف کردن یک جوک یا خواندن یک ترانه تماشاگر را جادو کنند. جالب این که مرگش همانجایی رقم خورد که بهعنوان یک ستاره متولد شده بود: لاسوگاس.
«سه نفر روی نیمکت»، «بوئینگ بوئینگ»، «پروفسور دیوانه»، «بزن بریم هالیوود» و بیشمار فیلم دیگر حالا واقعا به خاطرهها پیوستهاند و چیزی جز تصاویر متحرک نیستند، اما خندههای جری لوییس هنوز با ماست و دیگر ابدی شده.