بایگانی‌ها

مردی برای تمام فصول

مردی برای تمام فصول
مردی برای تمام فصول

محمد جلیلوند

دنیای تصویرآنلاین-موج نوی سینمای ایران که از نیمه دوم دهه چهل در برابر سینمای تجاری شکل گرفت،چند فیلمساز جوان را در خود جای داده بود که بهرام بیضایی یکی از آنهاست.او که پنجم دی ماه 1317 در تهران به دنیا آمده،در رشته ادبیات دانشکده ادبیات دانشگاه تهران قبول شده اما آن را نیمه کاره رها کرد.وی از همان سال ها نمایشنامه نویسی را دنبال کرده و نمایشنامه های زیادی نوشت.در کنار آن به پژوهش در باب تاریخ نمایش ایران پرداخت که بعدها در کتابی با همین نام به چاپ رسید.بیضایی همچنین یکی از پایه گذاران کانون نویسندگان ایران بود.او سرانجام به سمت فیلمسازی کشیده شده و نخستین فیلم کوتاه خود را با نام «عمو سبیلو»ساخت که صادق بهرامی در کنار چند بچه خردسال بازیگران آن بودند.پس از آن نخستین فیلم بلند خود با عنوان «رگبار» را جلوی دوربین باربد طاهری برد که خود او تهیه کننده فیلم هم به حساب می آمد.«رگبار» یکی از مهمترین فیلم های پیش از انقلاب و یکی از عاشقانه های مهم سینمای ایران است که قصه آن درباره معلمی جوان(حکمتی)است که معلم مدرسه ای در محله فقیرنشین شده و عاشق دختری از همان محله(عاطفه)می شود غافل از اینکه قصاب محل به عاطفه علاقه دارد.بیضایی در«رگبار» آشکارا تحت تاثیر سینمای نئورئالیسم ایتالیا به خصوص ساخته های ویتوریو دسیکا بوده و همین موضوع هم نقش مهمی در توقیف کوتاه مدت فیلم داشت چرا که فضای فقیرانه و محنت زده محله ای که تمام فیلم در آن می گذشت،وزارت فرهنگ و هنر را نسبت به آن حساس کرده بود.بیضایی پس از رگبار،فیلم کوتاه «سفر»را با بازی پروانه معصومی که نقش عاطفه رگبار را بازی کرده بود ساخت.

«غریبه و مه» دیگر فیلم اوست که مدتی پس از سفر ساخته شده و قصه آن در یک روستای دورافتاده کنار دریا می گذرد.فیلمی کاملا انتزاعی با یک فضاسازی درخشان که متاثر از سینمای ژاپن بوده و زیرمتن های زیادی هم در آن وجود دارد.دیگر نکته مهم این فیلم که در اسالم ساخته شده،حضور جمعی از بازیگران مطرح تئاتر همچون:خسرو شجاع زاده،ولی الله شیراندامی و منوچهر فرید جلوی دوربین مهرداد فخیمی است که بیش از هر چیز به علاقه بیضایی به تئاتر بازمی گردد.موضوعی که در فیلم های بعدی اش هم تکرار شده و به یک موتیف در آثار وی تبدیل شده است.«کلاغ » دیگر فیلم مهم پیش از انقلاب او است که تم اصلی آن حول محور هویت می گردد و قهرمان آن دختری جوان به نام آسیه است که همراه با مادر پیرش وارد خاطرات جوانی او می شود.فیلمی پیچیده و چند لایه که مخاطب علاقمند به سینمای جدی در دهه پنجاه را به سمت خود کشانده و به تفکر وا می دارد.«چریکه تارا» را می توان انتزاعی ترین فیلم دوره نخست فیلمسازی بیضایی به حساب آورد که قهرمان آن زنی به نام تارا است که همراه دو کودک یتیم کم سن و سالش از ییلاق به خانه جنگلی خود می رود و در راه به مردی غریبه برمی خورد که جامه تاریخی پوشیده است.شمشیر به جای مانده از پدربزرگ تارا نقش مهمی در شکل گیری داستان عجیب و پیچیده«چریکه تارا»دارد که در زمان ساختش تنها مورد توجه قشری خلاص از علاقمندان جدی سینما قرار گرفت.بیضایی پس از پیروزی انقلاب به دنبال ساخت فیلمی براساس نمایشنامه مرگ یزدگرد رفت که خود نمایشی را بر اساس آن کارگردانی کرده بود.نمایشنامه فوق العاده بیضایی با دیالوگ های کوبنده اش،مهمترین نقطه قوت این فیلم در کنار بازی درخشان مهدی هاشمی به حساب می آید.با این همه «مرگ یزدگرد» جزو نخستین فیلم های توقیفی دهه شصت است که برخلاف بسیاری از فیلم های توقیفی هیچگاه رنگ پرده نقره ای را ندید.

فیلم بعدی او «باشو غریبه کوچک» نیز وضعیتی به مانند مرگ یزدگرد پیدا کرده و به واسطه ضدجنگ بودنش تا یک سال پس از پایان جنگ به نمایش درنیامد.فیلمی خوش ساخت با قصه ای جذاب که قهرمانش پسر نوجوان خرمشهری است.او که خانواده اش در جنگ از دست داده،سوار برکامیونی شده که مقصدش شمال ایران است.آشنایی اش با زنی به نام نایی،او را وارد خانه و زندگی وی کرده و در آخر به یک آرامش می رساند.آنچه که بیضایی در باشو روایت کرده قصه تلخ آوارگی و جنگی است که بر این سرزمین تحمیل شده و در این داستان نایی حکم مام وطن را دارد.مادری که باشو را در پناه خود گرفته و با وجود بیگانگی زبانی به همدلی و صلح می رسند.بخش مهمی از کیفیت درخشان این فیلم مدیون بازی تماشایی سوسن تسلیمی در نقش نایی است که کاملا در نقش حل شده است.از طرف دیگر باید به بازی حیرت انگیز عدنان عفراویان هم در نقش باشو اشاره کرد که مدیون هنر بازی گرفتن بیضایی است.او در فاصله ساخت و نمایش عمومی باشو غریبه کوچک،فیلم«شاید وقتی دیگر» را ساخت که بسیار مورد توجه منتقدان قرار گرفته و در جشنواره فیلم فجر هم خوش درخشید.قصه فیلم براساس یک شک شکل گرفته که طی آن مدبر(گوینده گفتار متن مستندهای تلویزیونی)زنی بسیار شبیه به همسر خود را در اتومبیلی در ترافیک شهری می بیند غافل از اینکه همسرش(کیان)خواهر دوقلویی داشته که در نوزادی از او جدا شده است.بیضایی در این فیلم از ساختاری پیچیده برای روایت قصه خود بهره گرفته و در بسیاری از لحظات برخی آثار آلفرد هیچکاک را برای مخاطبان خود تداعی می کند.به خصوص موسیقی فوق العاده زنده یاد بابک بیات که شباهت زیادی به برخی آثار برنارد هرمن آهنگساز محبوب هیچکاک دارد.تیم بازیگران فیلم متشکل از سوسن تسلیمی در دو نقش(کیان و ویدا)،داریوش فرهنگ(مدبر)و علیرضا مجلل(حق نگر/شوهر ویدا)،دیگر نقطه قوت فیلم هستند که آن را پس از گذشت بیش از سه دهه از ساختش همچنان سرپا نگه داشته اند.

بیضایی در«مسافران»به سراغ فضاهای مورد علاقه اش رفته و داستان خود را به شیوه ای متفاوت روایت کرده است.داستان خانواده ای اصیل و قدیمی که در آستانه مراسم ازدواج یکی از جوان ترها با فاجعه مرگ تنی چند از اهالی خانواده به واسطه سانحه رانندگی روبرو می شوند.بیضایی در سکانس نخست فیلم بازیگر زن فیلمش(هما روستا)را روبروی دوربین قرار داده که پیش از سوار شدن به اتومبیل خبر از مرگ قریب الوقوعشان می دهد.بیضایی در این فیلم بیشتر از ساخته های قبلی اش سراغ تئاتر و قراردادهای نمایشی آن رفته که این امر بیش از هر چیز در سبک بازی بازیگزان فیلم خود را نشان می دهد.بیضایی پس از مسافران وقفه ای ده ساله را تجربه کرده و تنها در این فاصله زمانی یکی از اپیزودهای فیلم«قصه های کیش» را ساخت که بیش از آن که به خاطر کیفیت اپیزودها مورد توجه قرار گیرد بابت حواشی آن به خصوص پیش از برگزاری جشنواره کن در مرکز توجه قرار گرفت.اما «سگ کشی» یک بازگشت تمام عیار برای فیلمسازی است که این بار سراغی داستانی رفته که بیش از همیشه به جریان روز جامعه نزدیک است.قصه گلرخ کمالی نویسنده که شوهرش ناصر معاصر در یک مخمصه مالی گرفتار شده و حال باید برای کمک به او به سراغ طلبکارهایش رفته و با پرداختی مقداری پول چک های شوهرش را بازپس گیرد.بیضایی در«سگ کشی» به بهترین شکل ممکن مخاطب را با قهرمان خود همراه کرده و در آخر نیز یک رودست اساسی به آنها می زند.جایی که خیانت ناصر معاصر به گلرخ رو شده و او را به جایی می رساند که همسرش در محاصره گرگ ها تنها می گذارد.فیلمبرداری درخشان اصغر رفیعی جم در کنار بازی های درخشان مژده شمسایی،رضا کیانیان،بهزاد فراهانی،حسن پور شیرازی و داریوش ارجمند از دیگر نقاط قوت سگ کشی به حساب می آیند که فیلم را در رده های بالای جدول پرفروش ترین های سال اکرانش قرار داده است.

آخرین ساخته سینمایی بهرام بیضایی،«وقتی همه خوابیم»یک فیلم در فیلم است که به شیوه خود بیضایی ساخته شده است.او پیش از این فیلم پروژه لبه پرتگاه را به پیش تولید رسانده بود اما اندکی پیش از کلید زدن،تهیه کننده به مشکل مالی خورده و کل پروژه هم خوابید!.بیضایی هم در«وقتی همه خوابیم» سراغ پشت صحنه یک فیلم و مناسبات حاکم بر آن رفته و در فیلم در فیلمی جذاب انتقام ساخته نشدن لبه پرتگاه را از سینمای ایران گرفت!.فیلم آشکارا با ساخته های پیشین بیضایی تفاوت داشته و گل درشتی هایی در آن به چشم می خورد که مناسبت چندانی با سینمای بیضایی ندارد.