بایگانی‌ها

مشقِ دموکراسی در جهان سوم

مشقِ دموکراسی در جهان سوم
مشقِ دموکراسی در جهان سوم

کسری ولایی

قرار است که در هندوستان انتخابات سراسری برگزار شود. باید به دور‌افتاده‌ترین نقاط ماشین رای بفرستند تا آنهایی که در کوه و کمر و مناطق مرزی زندگی می‌کنند و سواد خواندن و نوشتن هم ندارند در سرنوشت کشور خود سهیم شوند. ناظران انتخاباتی، تحصیل‌‌کرده‌هایی از مناطق نه‌چندان توسعه یافته، بار و بندیل را جمع کرده‌اند تا همراه ماموران نظامی وسط جنگل و صحرا انتخابات را با حضور پرشور مردم برگزار کنند. نیوتون جوان عصا قورت داده‌ای است که به‌عنوان نیروی ذخیره به یکی از بحرانی‌ترین مناطق ممکن اعزام می‌شود تا از اهالی روستایی با 76 نفر جمعیت، که حتی آب و برق هم ندارند، رای بگیرد. پافشاری نیوتون برای برگزاری در مقابل عدم شناخت روستایی‌ها و فشار نظامی‌ها برای برهم زدن انتخابات سوژه‌ی «نیوتون» است؛ یکی از تحسین‌شده‌ترین فیلم‌های خارجی‌زبان سال و اثر معرفی شده از سوی سینمای هند به آکادمی علوم و هنرهای سینمای آمریکا برای شرکت در اسکار. فیلم هم در هند با استقبال مواجه شده و هم در میان خوره‌های فیلم سراسر دنیا هم طرفدار پیدا کرده است.

دایره‌ی مخاطبان فیلم‌های هندی از آنچه که در سال‌های گذشته تصور می‌شود به مراتب فراتر رفته و این روزها دیگر فقط شیفتگان دنیای پر از رنگ، نور و رقص بالیوود نیستند که فیلم‌ هندی تماشا می‌کنند؛ گرچه همین رنگ و موسیقی در کنار جهان‌بینی هندی سوغاتی است که بخش عمده‌ای از مردمان درگیر روزمرگی جهان اول را مجذوب خودش کرده. آنهایی که بالیوودباز نیستند هم احتمالا در سال گذشته چند فیلم هندی به پستشان خورده. مثلا ممکن است «دلِ سخت» کاران جوهر را دیده باشید، عاشقانه‌ای که با گرما و کشش بیش از حد تماشاگران را در دام درامش گیر می‌اندازد. یا شاید نام «باهوبالی 2: سرانجام» را شنیده‌اید که تمام رکوردهای فروش هند را شکسته، یک فیلم اسطوره‌ای که از کامیک معروفی اقتباس شده و از شدت اغراق‌ هندی‌اش به خنده می‌افتید. (منصفانه برخورد کنیم از نظر اکشن خیلی هم با «زن‌ شگفت‌انگیز» فاصله ندارد!) «نیوتون» خیلی شبیه این محصولات بزرگ جریان اصلی هند نیست. اگر فیلم‌های میرا نایر یا نمونه تازه‌تری مانند «ظرف ناهار» ریتش باترا را دیده باشید، که عرفان خان نقش اصلی‌اش را بازی‌ می‌کند، با این جنس از سینمای روشنفکرانه و رئالیستی هندی آشنایی دارید.

«نیوتون»، از دل یک موقعیت دراماتیک ساده و واقعی، تصویر دقیق و جامعی را نه فقط از هندوستان بلکه از مفهوم آلوده به توهم دموکراسی در جهان سوم ترسیم می‌کند؛ وقتی که در تقابل اسلحه و صندوق رای، چیزی که پیروز انتخابات را تعیین می‌کند نان شب است. اما فیلم دنبال این نیست که با نشان دادن یک وضعیت اگزوتیک ترحم مخاطبان خارجی را بخرد. اتفاقا عمده‌ی کاربرد و تاثیرگذاری چنین فیلمی، که لحظات انسانی و شوخ‌طبعانه‌ کم ندارد، برای مخاطبان داخلی است، برای آن قشر از تحصیل‌کرده‌های هندی در شهرهای کوچک و بزرگ که دارند برای پیشرفت کردن و تغییر شرایط موجود دست و پا می‌زنند. نسلی که اگر ایمان داشته باشند می‌توانند کشور خود را بسازند. درست مانند شخصیت نیوتون که پای وظیفه‌اش می‌ایستد و حقش را می‌گیرد، اگرچه پدرش در این راه در می‌آيد!

سال‌ها است که داریم درباره موضوعاتی مانند فیلم اجتماعی، هنر متعهد و… بحث می‌کنیم و هنوز به نتیجه نرسیده‌ایم. در حالی که چنین مفهومی را به راحتی می‌توانیم در سینمای پویای هند بررسی کنیم. چه در بخش مستقل و روشنفکرانه‌ و چه در محصولات پرفروش، که می‌شود به نمونه‌های هوشمندانه و سطح بالایی همچون فیلم‌هایی با حضور عامر خان اشاره کرد. تلاش برای درک و تاثیرگذاری بر روی مخاطب با کمک پدیده فراگیری چون سینما عاملی است که می‌تواند جامعه هدف را چند گام جلوتر ببرد و به یک محصول سرگرمی ارزش دوباره‌ای ببخشد.

«نیوتون» نه زرق و برق ویژه‌ای دارد و نه از نظر هنری دستاورد عجیب و غریبی به حساب می‌آید. کل فیلم ساده و جمع‌و جورتر از  چیزی است که به نظر می‌آید. آنچه که فیلم را بزرگ کرده درک هوشمندانه‌ی سازندگانش از جامعه امروز و نسل خواهان ترقی هند و تلاش برای بزرگداشت فردیت مخاطبان فیلم مانند شخصیت اصلی آن است. نسلی که نمی‌خواهند مانند میلیون‌ها پیرمرد و پیرزنی که در زندگی به چشم دیده‌اند اسیر جبر جغرافیایی سرزمین خود باشند. برای همین تماشای فیلم می‌تواند به یکی از تجربیات سینمایی متفاوت امسال تبدیل شود.

هفت صبح