شاید باورش سخت باشد که تصور کنیم فیلمساز چیره دستی مانند مارتین اسکورسیزی در جنبههایی از فیلمسازی نقطه ضعفی داشته باشد.
او در گفت وگویی در سال 2007 از نقاط ضعف خود در فیلمسازی پرده برداشت. اسکورسیزی میگوید که برای نمایش احساسات و نورپردازی در فیلمهایش نیاز به کمک دارد.
.
«هنوز کاملا بلد نیستم که چگونه احساسات را نمایش بدهم، و جنبه های روانشناختی یک شخصیت را به منصه ظهور بگذارم.»
..
مارتین اسکورسیزی به عنوان یک دانشجوی سینما که فیلم هایش را با ساخت تولیدات مستقل و کم هزینه شروع کرده است، میپذیرد که درکی از نورپردازی فیلمهای استودیویی نداشت چون به قول خودش « ما تهیه کننده استودیویی نداشتیم.»
.
نوری که او در فیلمهای نخستش استفاده میکرد، نورهای طبیعی بودند. یا همانطور که خودش میگوید:«..نورهای غیرمستقیم یا بازتاب نور در شهر نیویورک.»
.
باری، فقدان بودجه استودیویی و تجهیزات فنی و رویایی به اسکورسیزی و یارانش کمک کرد تا تکنیکهای فیلمسازی غیرمتداولی را برای نمایش هنرشان به کار بگیرند.
.
برای مثال در «راننده تاکسی» اسکورسیزی با مایکل چپمن در مقام مدیر فیلمبرداری همکاری کرد تا از نور خیابانهای شهر نیویورک برای حس واقع گرایانه و ملال انگیز فیلم بهره بجوید.