بایگانی‌ها

نمایشنامه‌ها و نثرهای بدیعی که صدای ناگفتنی‌هاست/درباره یون فوسه، برنده نوبل ادبیات 2023

یون فوسه، نمایشنامه‌نویس نروژی برنده جایزه نوبل ادبیات ۲۰۲۳ شد.

به گزارش ایران تئاتر، یون فوسه (Jon Fosse) دومین نمایشنامه‌نویس نروژی پرمخاطب در جهان است که سبک نوشتاری او را وام‌دار هنریک ایبسن می‌دانند؛ سبکی که ایبسن در اواخر قرن نوزدهم رواج داد.

فوسه در طول زندگی حرفه‌ای پربار خود ده‌ها نمایشنامه نوشته که به بیش از چهل زبان ترجمه شده است، از میان آن‌ها می‌توان به نمایشنامه‌های «نام»، «رؤیای پاییز» و «من باد هستم» اشاره کرد. نمایشنامه «یک روز تابستانی» به قلم او در سال 2012  در «آف‌برادوی» توسط سالن رتل‌استیک پلی‌رایتز تیه‌تر تهیه و اجرا شد.

این برنده جایزه ادبیات نوبل، جوایز و تقدیرنامه‌های متعددی را برای آثار خود دریافت کرده است، از جمله دسترسی به اقامتگاه افتخاری در محوطه کاخ سلطنتی در اسلو معروف به گروتن که دولت نروژ به کسانی که کمک شایان توجه به هنر و فرهنگ نروژ کرده‌اند، اعطا می‌کند.

بر اساس اعلام جایزه نوبل، فوسه جایزه نوبل ادبیات را به خاطر «نمایشنامه‌ها و نثرهای بدیعی که صدای ناگفتنی‌هاست» دریافت کرده است.

فوسه در سال 1959 در هوگسوند در ساحل غربی نروژ چشم به جهان گشود و در ستراندبارم بزرگ شد. او در هفت‌سالگی نزدیک بود در یک تصادف بمیرد که به گفته او مهم‌ترین تجربه کودکی او و البته تجربه‌ای شد که از او یک هنرمند ساخت. در نوجوانی، آرزو داشت که گیتاریست راک باشد، پیش از این‌که جاه‌طلبی‌های خود را به نوشتن تبدیل کند. فوسه نوشتن داستان کوتاه و شعر را از دوازده‌سالگی شروع کرد. نوشتن برای او نوعی فرار بود. فوسه سال 2014 در گفت‌وگویی با روزنامه گاردین چنین توضیح داد که «من فضای خودم را در جهان ساختم. محیطی که در آن احساس امنیت می‌کنم.»

فوسه در جوانی به آنارشیسم و کمونیسم گرایش داشت. او ادبیات تطبیقی را در دانشگاه برگن خواند و بیشتر آثارش را به زبان نینورسک می‌نویسد تا به زبان بوکمال که دیگر زبان رسمی نروژی‌هاست. عده‌ای نگارش به زبان نینورسک را یک حرکت سیاسی از سوی فوسه می‌بینند، اما فوسه چنین نظری ندارد و می‌گوید نینورسک زبانی است که با آن بزرگ شده است.

اولین رمان او، «قرمز، سیاه» در سال 1983 منتشر شد. فوسه چند سال بعد، در سال‌های دهه 90 میلادی به‌عنوان نمایشنامه‌نویس شهرت پیدا کرد. اولین نمایشنامه‌ از فوسه که اجرا شد، «و هرگز جدا نمی‌شویم» در سال 1994 در تئاتر ملی در برگن روی صحنه رفت. «کسی قرار است بیاید» اولین نمایشنامه‌ای است که فوسه نوشت و در سال 1999 توسط کارگردان فرانسوی، کلود رژی در شهر نانتر در فرانسه اجرا شد و بستر موفقیت جهانی او را در این عرصه فراهم کرد. داستان «کسی قرار است بیاید» درباره مرد و زنی است که در یک خانه تک‌افتاده‌ ساحلی خلوت گزیده‌اند. فوسه می‌گوید این نمایشنامه را ظرف چهار یا پنج روز نوشت و آن را ویرایش هم نکرد.

او به مدت پانزده‌ سال روی تئاتر تمرکز کرد و به‌طور گسترده به دلیل تولیدات بین‌المللی نمایشنامه‌های خود در سفر بود، اما پس‌ازآن تصمیم گرفت دوباره به دنیای داستان‌نویسی بازگردد؛ فوسه سفرهای کاری را متوقف کرد، نوشخواری را کنار گذاشت و کاتولیک شد.

فوسه پس از هنریک ایبسن پرمخاطب‌ترین نمایشنامه‌نویس نروژی است. دیمیون سرلز، یکی از مترجمان انگلیسی‌زبان آثار فوسه، می‌گوید: «با وجودی که فوسه در فرم‌های متنوعی نوشته اما مؤلفه هم‌پوشان و به‌تعبیری، نخ مشترکی که آثار او را به هم متصل می‌کند، همان ایجاد حس آرامش است، به همین دلیل است که آثار او اغلب همانند هیپنوتیزم یا تداعی‌کننده یک تجربه معنوی توصیف می‌شوند.»

مترجم: ارغوان اشتری/ منابع:گاردین، پلی‌بیل، نیویورک‌تایمز