جوایز اسکار به عنوان دموکراتترین جوایز سینمایی، نشان داد که چه شکاف بزرگی میان جریان رسانه و جوایز مربوط به آن، با میانگین کلی نظرات جامعه سینمایی دارد. درحالیکه ماهها در رسانهها و شبکههای اجتماعی صحبت از اسکار گرفتن فیلمهایی مثل «قدرت سگ»، یا «شوالیه سبز» یا حتی «مرد عنکبوتی راهی به خانه نیست» بود، فیلم بیریای «کودا» توانست برندهی اصلی جذابترین جایزه سینمایی سال باشد.
برخلاف گمانهزنیهای رسانهای، مثلا «شوالیه سبز» و «مرد عنکبوتی» حتی نامزد بهترین فیلم هم نشدند و «قدرت سگ» در عین تبلیغات گستردهی رسانههای مطرح، حتی برای بندیکت کامبربچ و کدی اسمیت مک-فی، بهعنوان بازیگران مرد توفیری نداشت و ویل اسمیت دوست داشتنی در سایه با «شاه ریچارد» برنده بهترین بازیگر اصلی شد و تروی کاتسور در اتفاقی تاریخی برای «کودا» اسکار گرفت. حتی کریستِن دانست از «قدرت سگ» نتوانست در برابر آریانا دی بوز جوان و بیادعا موفق شود. مابقی جوایز هم به میزان زیاد عادلانه تقسیم شدند و «قدرت سگ» همان جایزهای را گرفت که باید میگرفت، یعنی کارگردانی! در ایران وقتی صحبت از جوایز اسکار میشود، مطابق علاقه زیاد به تئوریهای توطئه، از دستهای پشت پرده صحبت زیادی بهمیان میآید. ادعاهایی که درمورد برندهها و ارتباطات سیاسی و اجتماعی در سال مربوطه میشود عموما هیچ پایه و اساسی ندارند. برندههای چند سال اخیر بهترین فیلم را که مرور کنید متوجه سه احتمال کلیدی در بردن این جایزه میشوید.
این فیلمها یا زبان سینمایی تازهای داشتهاند، یا نقب جدی به مسائل روز اجتماعی و سیاسی زدهاند و یا خیلی ساده حال همه تماشاگرانشان را خوب کردهاند! قضیه به همین سادگی است. هیچ قدرت برتر، سفارش ویژه یا لابی خاصی وجود ندارد، چرا که جوایز اسکار تنها مراسم سینمایی مهم است که نظرات عدهی زیادی از سینماگران جهان در تعیین و تکلیفش اثر میگذارد.
این ادعا با نگاه به برندگان جوایز فنی آکادمی کاملا قابل اتکاست، چراکه اهل فن در هر زمینهای اذعان به دستاوردهای فنی برندگان دارند. مسئله اصلی اینجاست که ما در زمانهی ظهور و قدرت شبکههای اجتماعی به سر میبریم و در این زمانه رسانهها درست مثل وقتی که رادیو تازه ابداع و عرضه شده بود، قدرت شگفتانگیزی در کنترل جریان ذهنی مخاطبان دارند. ولی وقتی کار به رأی گیری و شنیده شدن تمام سلیقهها برای رسیدن به یک میانگین منطقی میرسد (مثل جوایز اسکار)، عیار واقعی مشخص میشود و ریاکاران عموما برملا میشوند.
خوشبختانه هنوز به جایی نرسیدیم که جوایز اسکار تحت تأثیر پروپاگاندای ثروتمندان و یکسری جامعهستیز فرصتطلب، برای مثلا «مرد عنکبوتی» یا «قدرت سگ» فرش قرمز خاصی پهن کند و چندتا چندتا جایزه به پایشان بریزد. همچنان در سینما بیریایی و انسانیت از جنس «کودا» برای عموم جامعهی سینما اهمیت والاتری دارد. «مرد عنکبوتی» سر جای خودش مخاطب را به وجد میآورد و «قدرت سگ» به اندازه داشتههایش قابل ستایش است. هیاهوها اهمیت ندارند و تنها صدای بلند شنیده نمیشود، وقتی که نظرات از تمام اقشار پرسیده شود و نظرات همه به اندازه خودشان مورد توجه قرار بگیرد، نباید هم جز این انتظار داشت.