«لیدی برد» جدیدترین ساختهی گرتا گرویگ که یکی از برجستهترین آثار به نمایش در آمده در جشنواره فیلم نیویورک بود، همچنان و پس از اکران محدودش هم مورد توجه سینماروها و منتقدین قرار گرفته است.
یکی از برجستهترین الهامات گرویگ برای ساخت فیلم زندگی جوآن دیدون است که با قلمش در سنین نوجوانی آشنا شده بود. گرویگ در مورد این ژورنالیست بزرگ گفته: «او پدربزرگ قلب من است. هیچ وقت هنرمندی را ندیده بودم که بیرحمانه چشمانش را روی زادگاهش ببندد و آن را به باد نقد بگیرد، جملهای در مقاله نیویورک تایمز 1979 نوشته بود که همیشه در ذهنم مانده “هرکس که از عشق و حال در کالیفرنیا صحبت میکند، یک کریسمس را هم در ساکرامنتو نگذرانده.»
همچنین در ادامه بیان ایدههایش به تعریف از سیرشا رونان و عوامل خوبش هم پرداخت: «خب دیدون خیلی روی من تأثیر گذاشت و موجب شد که ایدهی ساخت فیلمی در مورد زادگاهم را به واقعیت تبدیل کنم. میخواستم متفاوت باشم، “پسرانگی” برای یک دختر چطور میشود؟ “چهارصد ضربه” برای یک دختر چگونه است؟ این قصه چه از آب در میآید؟ شخصانگی یک زن چیست؟ همیشه تمرکز خاص سینما روی تحولات یک مرد بوده، من سعی داشتم تا همان ایده را از چشمان یک زن ببینم، همانطور که از عنوان فیلم و نام کاراکترش که سیرشا به خوبی از پس آن برآمده مشخص است. سیرشا پتانسیل و مهارت فوقالعاده بالایی دارد. البته برایم خیلی مهم بود که بینندگان حس کنند پدر و مادرها هم انسان هستند، که کودکی مشابهی را پشت سر گذاشته.»