دنیا میرکتولی
دنیای تصویر آنلاین- زمستان سال 1386 که فهرست بازیگران فیلم «دربارۀ الی…» (اصغر فرهادی) اعلام شد، یک نام سریعا توجهام را جلب کرد و آن کسی نبود جز پیمان معادی. فیلمنامهنویسِ آثار پرمخاطبی همچون «آواز قو» و «کما» و «کافه ستاره» برای نخستین بار مقابل دوربین قرار میگرفت و آن هم دوربینِ کارگردانی که فیلمنامهنویس درجهیکی نیز بود. همکاری این دو نفر (که تسلط بر فیلمنامهنویسی و شخصیتپردازی نقطۀ مشترکشان بود) و انتظار برای تماشای نتیجهاش روی پرده، دلچسب و لذتبخش بود. فیلم که به نمایش درآمد، مجموعه بازیگراناش آنقدر بازیهای یکدست و هماهنگی داشتند که سخت میشد یکی را بولد کرده و به عنوان بهترین بازیگر اثر برگزید.
شخصیت سینمایی پیمان معادی با نادر فیلم «جدایی نادر از سیمین» (اصغر فرهادی) بود که شکل گرفت؛ کاراکتری جدی و غامض در فیلمی با پیچیدگیهای چندلایه. اما معادی با مفاهیم ظریف و ابعاد پنهان شخصیت نادر به خوبی کنار آمد و درخششی خیرهکننده داشت. ظرافت کار او در دقت در ریزترین امور آشکار میشود و تماشاگر ریزبین در هر نوبت تماشای فیلم، میتواند نکتۀ جدیدی در بازی او ببیند و کام تازهای برگیرد. همۀ نگاهها و واکنشهای معادی دقیق و درست و بجا و اندازه است و روی کوچکترین حرکات و تغییر حالات ناگهانی چهره و لحن او فکر شده است. ثمرۀ این میزان دقت در ترسیم نقش، جایزۀ خرس نقرهای برلین برای گروه بازیگران فیلم بود.
البته معادی برخلاف بسیاری از بازیگران که ابزارشان در همۀ فیلمها یکیست، در یک قالب مشخص محصور نشد و در نقشهای بعدی به سرعت مهارت و استادیاش را بروز داد. پائیزِ همان سالی که «جدایی» روی پرده رفت، معادی در نمایش «خشکسالی و دروغ» (محمد یعقوبی) در نقشی کاملا متفاوت ظاهر شد؛ یعنی دقیقا همان ماههایی که «جدایی» در دنیا گل کرده بود و داشت همۀ جوایز مهم سینمایی سال را درو میکرد. آرشِ «خشکسالی و دروغ» کاراکتر شوخطبعی بود که میان بحثهای جدی که آدمهای پیراموناش درگیر آن بودند، شوخی میکرد و تکههای بامزه میانداخت و حتی در بحرانیترین موقعیتها هم قصد تفریح و مزاح و خنده داشت. این نمایش، وزن و توانِ دراماتیکِ بازی معادی را به تماشاگران تئاتر شناساند و ابعادی دیگر از تواناییهای او (مخصوصا تواناییاش در ایفای نقشی با بار کمیک) را عیان کرد. «در انتظار گودو» (همایون غنیزاده) تجربۀ بعدی معادی در دنیای تئاتر بود؛ نمایشی ابزورد نوشتۀ ساموئل بکت که با فضایی وهمآلود توأم است. پیمان در نقش ولادیمیر، همراه و هماهنگ با سایر بازیگران، حس غریب روزمرگی و انتظار را به بهترین وجه به نمایش گذاشت. هر دو اجرای صحنهایِ معادی راحت و روان و کنترلشده بودند و ابعاد شخصیتها را درست و اصیل بروز میدادند.
«ابد و یک روز» (سعید روستایی) اوج مهمی در کارنامۀ بازیگری پیمان معادی بود. فیلمی با شخصیتهای متعدد که درگیر مشکلات مختلفی نظیر اعتیاد و بیکاری و فقر هستند. شخصیت معادی (مرتضی) در این فیلم، بین نیک و شر در نوسان است؛ آدمی زرنگ و فرصتطلب که برای رسیدن به مقاصد شخصی و شغلیاش میخواهد خواهر خود را به زور به خانۀ بخت بفرستد. اگر نادرِ «جدایی» شخصیتی مرموز و تودار بود و آرشِ «خشکسالی و دروغ» با شیطنت و شوخطبعیاش درست وجه مقابل شخصیت نادر را به نمایش میگذاشت، مرتضی رگههایی از این دو شخصیت را در خود دارد و معادی این وجوه متناقض را در کمال تعادل در بازیاش بروز میدهد تا تماشاگر فراموش نکند که مرتضی نیز قربانی همین جامعه و همین سیستم است. اینجا هم بازی بینقص معادی به پیشبرد قصه و قوام منطق روایی آن کمک میکند.
حضور معادی در فیلمهایی نظیر «بمب؛ یک عاشقانه» (ساختۀ خودش) و «ناگهان درخت» (صفی یزدانیان) متناسب با شخصیتهای آرام و درونگرای ایرج و فرهاد، همراه با یک نوع رخوت و سردی و سکون و سکوت بود. یک بازیِ درونی و متفاوت با حضورش در نقشهای ناآرام و ناراحت و پرتنشی همچون «جدایی» و «ابد و یک روز».
اما اتفاق درخشان کارنامۀ بازیگری پیمان معادی با فیلم تازۀ سعید روستایی رخ داد. «متری شیش و نیم» را نسبت به «ابد و یک روز» فیلم بهتر و دقیقتر و کاملتری میدانم. این پختگی را هم در جذابیتهای بالای بصری و حرکات دقیق دوربین میتوان دید و هم در نوع روایت و زاویۀ نگاه فیلمساز و رفتارشناسی آدمهای فیلم. همۀ بازیگران در نقشهای خود بسیار خوب ظاهر شدهاند. اما بار اصلی این فیلمِ پر از تنش و کشمکش و هیجان، روی دوش پیمان معادیست.
صمد مجیدی در «متری شیش و نیم» پلیسی مصمم و پایبند به تعهدات و اصول اخلاقی خاص خود است؛ همراه با لحن تند و تیزِ ناشی از خشم. اما این تنها وجوه شخصیت او نیست. نکتهای که کاراکتر صمد را از پلیسهای مشابهی که در سینما و تلویزیونمان دیدهایم بیهمتا میکند، وجوه پیچیده و گاها متضاد شخصیت اوست که از بسیاری لحاظ منحصربهفرد مینماید. او در عین حال که اخمو و بدخلق و سمج و لجباز است، مهربان و دلرحم نیز هست و اخلاق و کلاماش تلخی و شیرینی را توأمان دارد. همانقدر که جدیت و نگاه تند و تیزی به حرفه و آدمهای پیرامون خود دارد، سرزندگی و شوخطبعیاش هم سر جایش است. به تصویر کشیدن همۀ این وجوه متضاد -گاهی در یک سکانس- کار حساس و تعیینکنندهای است و تنها از عهدۀ یک بازیگر باهوش برمیآید. معادی برخلاف تصویر آشنای پلیسهای ما که شخصیتهایی تیپیک و تخت و تکراری با لحنهایی یکنواخت هستند، با کنشمندی در بازی و کنار هم گذاشتن اجزایی متفاوت، شخصیتی چندوجهی و دوستداشتنی میآفریند و بر پرده مسلط میشود. شخصیت او در بسیاری از سکانسها ترکیبیست از تغییرات غیرقابل پیشبینی. مثلا با اینکه اهل تردید و رشوه نیست، باید صورت و نگاه و لحناش را تا سکانسهای پایانی طوری کنترل کند که تماشاگر را در مورد پذیرش رشوه یا اجتناب از پذیرش آن معلق نگه دارد. یا به عنوان مثال در سکانس بازجویی از الهام (پریناز ایزدیار) چنان غرا و پرحرارت دیالوگهای خود را همراه با مکثها و تلاقیِ نگاهها بیان میکند که یکی از ماندگارترین سکانسهای فیلم را خلق میکند. معادی در برخی لحظات با چاشنی کردن قدری طنز و شیطنت در بازیِ خود خندهای بر لب مخاطب میآورد و از تلخی فیلم میکاهد تا تماشاگر نفسی تازه کند. این وجه طنازانه از بازی معادی که به نظرم از شخصیتاش میآید (معادی تکههای جذابی از طنازی خود را دو سال پیش در برنامۀ «خندوانه» رو کرد) بسیار کارا و مؤثر است و تمایز چشمگیرِ پلیس این فیلم را موجب میشود.
پیمان میان این فیلمها در چند پروژۀ هالیوودی نیز بازی کرد و از این آزمونهای دشوار سربلند بیرون آمد. مهمترینِ این فیلمها که بسیاری از مخاطبان ایرانی تماشایش کردهاند، «کمپ ایکس ری» ساختۀ پیتر ستلر است. معادی در این فیلم در نقش علی (زندانیِ بازداشتگاه گوانتانامو) ظاهر شده است. تسلط او روی لحن و بیان و بدنِ خود، شخصیتی زنده و قابل باور خلق میکند و تمام توجه تماشاگر را به سوی خود معطوف میکند. حضور در سینمای جهان و همکاری با بازیگران بینالمللی نظیر مورگان فریمن، کلایو اوون، جان تورتورو و رایان رینولدز حتما برای معادی دارای جنبههای ارزشمندی بوده است. نمودِ حرکتِ رو به رشدِ بازیگریِ او، با نگاهی عمیقتر به بازی او در «متری شیش و نیم» مشخص میشود.
پیمان معادی که یک دهۀ قبل در همین روزها اولین فیلماش را به عنوان بازیگر روی پرده داشت، حال به جرگۀ بازیگران بزرگ و ماندگار پیوسته است. هنرمند توانمندی که هر فیلمسازی میتواند برای هر نقشی با هر پیچیدگیای روی قدرت شگرف بازیگری او حساب کند.