مازیار وکیلی:
میان انبوه ستارگان کمدی که در ابتدای دهه هفتاد با ساعت خوش به شهرت رسیدند رضا عطاران از همه موفقتر بود. عطاران که کارش را با تئاتر در مشهد آغاز کرده بود، خیلی زود پایش به تلویزیون باز شد.
با ساعت خوش به شهرت رسید و هوشمندانه گروه کودک و نوجوان را برای ادامه کار انتخاب کرد. با ساختن سیب خنده و مجید دلبندم نه تنها گروه جدیدی از بازیگران طنز را به سینما و تلویزیون ایران معرفی کرد بلکه توانست ساختار برنامهسازی برای کودکان و نوجوانان را هم تغییر دهد. اما این سریالهای مناسبتی عطاران بود که او را به شهرتی فراگیر رساند. او با خانه به دوش، متهم گریخت، ترش و شیرین و بزنگاه جنس جدیدی از کمدی را به تلویزیون آورد که برای مخاطب ثابت سریالهای تلویزیونی به مثابه هوای تازه بود.
توجه عطاران به جزئیات و شوخی با موقعیتهای روزمرهای که برای همه مردم ایران آشنا بود سریالهای عطاران را بدل به پر مخاطبترین سریالهای تلویزیون کرد. سریالهایی که شهرت برخی از سکانسهای آن از تمام سریالهای کمدی سالهای اخیر تلویزیون بیشتر است. عطاران با ساخت کمدیهایش مرزهایی را فتح کرد که بعید است تا سالها کسی بتواند حتی به آن مرزها هم نزدیک شود. عطاران انقدر هوشمند بود که درست سربزنگاه تلویزیون را رها کند و به سینما بیاید. حضور عطاران در سینما از او ستارهای دست نیافتنی ساخت که مجموع فروش فیلمهایش به قدری بالاست که در ذهن نمیگنجد. سوال اصلی که بسیاری از منتقدان تلاش کردند برای آن پاسخی بیابند این است : عطاران چه دارد که برای حداقل دو دهه تبدیل به مهمترین و پولسازترین بازیگر سینمای ایران شده است؟
عطاران وقتی تصمیم گرفت بازیگری در سینما را به طور جدی دنبال کند نزدیک چهل سال داشت. چهل سالگی برای ستاره شدن دیر است. عطاران هیچ وقت جوان اول نبود. در سالهای ابتدایی حضورش به عنوان بازیگر در کنار سوپراستارها نقش وردست بامزه را بازی میکرد. مردم توفیق اجباری را به خاطر محمدرضا گلزار تماشا کردند اما این رضا عطاران بود که آنها را در سالن سینما سرگرم میکرد. بعد از چند سال عطاران در هر فیلمی که بازی کرد پرفروش شد. مهم نبود کیفیت نهایی آن فیلم چقدر است، صرف حضور عطاران کافی بود که مردم به سالنهای سینما بروند. کار به جایی رسید که کارگردانان و تهیهکنندگان هر فیلمنامه متوسط و زیر متوسطی را به عطاران میسپردند و او با جادوی خودش از آن فیلمنامهها یک فیلم پرفروش میساخت. هیچکس تا به امروز نتوانسته است به درستی توضیح دهد عطاران چه دارد که فیلمهایش تا این حد پُرفروش میشوند. خیلی از تحلیلها درباره کاراکتر و شخصیت عطاران مطرح شده که در عین درستی توضیح کاملی برای محبوبیت او نیست. عطاران به سبک کیمیاگران قدیم به فرمولی دست پیدا کرده که هر فلزی را تبدیل به طلای ناب میکند.
نکته عجیب درباره عطاران این است که هر چه سن او بالاتر رفته محبوبیت او بیشتر شده است. عطاران حتی در پنجاه و چند سالگی هم محبوبترین بازیگر سینمای ایران است. مردم به شوق دیدن او گروه گروه به تماشای فیلم تازهاش یعنی انفرادی میروند. عطاران در انفرادی همان کاراکتر بهلولوارش را با دقت شگفتانگیزی بازی کرده و نتیجه هم گرفته است. حضور درخشان عطاران در انفرادی و فروش بالای فیلم بار دیگر ثابت کرد عطاران مردی برای تمام فصول است. بازیگری که به واسطه نزدیکی مداوم به توده مردم و مطالعه دقیق میدانی در احوالات آنها توانسته تبدیل به محبوبترین بازیگر سینمای ایران شود. بازیگری بدون رقیب که با تکیه بر تواناییهای ذاتی که دارد تبدیل به پولسازترین بازیگر سینمای ایران شده است.