بایگانی‌ها

نت‌های پرسروصدای تنهایی

نامزدهای جوایز بفتا اعلام شد
نامزدهای جوایز بفتا اعلام شد

ترجمه:سودابه نیکدان

حدود دو ماه به اکران عمومی فیلم «قدرت سگ» باقی مانده و اکنون شاهد نقدهای مثبت آن بعد از اکران در جشنواره‌ی ونیز هستیم.

این فیلم به کارگردانی جین کمپیون و با حضور ستارگانی چون بندیکت کامبریج، جسی پلمونز و کریستن دانست و داستان اقتباسی‌اش توانست با 10 نقد، امتیاز 88 از 100 را در متاکریتیک بدست آورد.

 

قدرت سگ که برگرفته از کتابی به همین نام نوشته‌ی توماس سویج است، داستان دو برادر به نام‌های فیل (با بازی بندیکت کامبریچ) و جورج (با بازی جسی پلمونس) بربانک را روایت می‌کند که با ورود زنی به نام رز (با بازی کریستن دانست) رابطه‌شان به هم‌ می‌خورد. فیل برادر خشن و بی‌رحم و در عین حال بسیار باهوش و نقطه‌ی مقابل برادرش جورج مهربان است. داستان از سال 1925 شروع می‌شود که برادران ثروتنمد بربانک برای خرید و فروش گاو راهی بازار می‌شوند و برای صرف غذا به رستورانی می‌روند که متعلق به رز بیوه و تنها پسرش پیتر است. فیل آنقدر بی‌رحمانه رفتار می‌کند که هر دو را به گریه می‌اندازد، از صدمه دیدن آن‌ها لذت می‌برد و دوستانش را به خنده می‌اندازد، همه به جز برادرش جورج، که رز را دلداری می‌دهد و بعدها با او ازدواج می کند. ریشه‌ی نفرت و کینه‌ی فیل از همینجا شکل می‌گیرد و ما در ادامه شاهد درگیری‌ها و مشکلات دو برادر با هم هستیم.

 

نگاهی به برخی از نقدها:

هالیوود ریپرتر (دیوید رونی)

این فیلم فوق‌العاده ساخته شده است، ریتم آهسته‌ی آن مانند نت‌های پر صر و صدایی از تنهایی، عذاب، حسادت و کینه پیوسته در حال تغییر است. کمپیون بر کار خود کاملا کنترل دارد و عمیقا به زندگی درونی آشفته‌ی هر یک از شخصیت‌هایش با ظرافت بی نظیری وارد می‌شود.

 

ایندی وایر (دیوید الریچ)

«قدرت سگ» دندانهایش را آنقدر سریع و دزدانه بر شما وارد می‌کند که ممکن است تا پایان فیلم دردش را روی پوست خود را احساس نکنید، اما آخرین گزش پایان فیلم مانع از نادیده گرفته شدن آن زخم می‌شود.  

 

پلی لیست (تامریس لفلی)

این فیلم یک قصیده‌ی سینمایی است، البته اگر تا به حال مشابهش وجود نداشته باشد، هر چه بیشتر در سایه‌ی آن بمانید، معنایش شکوفاتر می‌شود.

 

فیلم استیج (دیوید کتز)

قدرت سگ دارای ویژگی‌هایی است که آثار گذشته‌ی کارگردان را به یاد می‌آورد اما خوشایند به نظر می‌رسد چون کمپیون از مهارت‌های جدیدی برای روایت این داستان به بهترین شکل ممکن استفاده می‌کند.

 

ورایتی (اوون گلیبرمن)

تمام نیرو و احساسات فیلم باید به آرامی و بی‌وقفه ایجاد شود. اما برای فیلمی که در واقع از نظر بازی سه‌بعدی و ترفندهایش قدیمی است، «قدرت سگ» نیاز به یک کاتارسیس شدید‌تر داشت. در آخرین اقدام قاطعانه‌ی خود، فیلم بیش از حد منحرف می‌شود.