نویسنده: ایمان عظیمی
از تنهایی در دوران ما بهعنوان یک معضل همیشگی و کتمانناپذیر یاد میکنند که تاکنون دستمایهی خیل عظیمی از آثار سینمایی قرار گرفته است امّا در ابتدا باید پرسید که این آثار تا چه میزان توانستهاند به غایت این مفهوم نفوذ کنند و به درک درستی از آن دست یابند؟ آیا تنهایی گوهر وجود آدمیست یا میتواند مقدمات به قهقرا کشیدن وی را در زندگی ماشینی شدهی کنونی فراهم بیاورد؟ یا اینکه تنهایی قادر است تا ظرفیتهای کشف نشدهی انسان در زندگی روزمرهاش را به او یادآوری کند؟ هرچه هست فیلم تازهی الکساندر پین مرتبط با وضعیت سوم است؛ جاماندگان در بازنمایی تلخیِ تنهایی و افسردگی موفق عمل میکند و با لحن سرشار از امید خود همهی درها را به روی کاراکترهای محوریاش نمیبندد.
پل هانهام (پل جیاماتی) معلمی بدخلق، مقرراتی و محافظهکار است که در آستانهی تعطیلات کریسمس تصمیم میگیرد از کالج خارج نشود و این ایام را با دانشآموزانی که به ناچار در این محیط قرار گرفتهاند سر کند، امّا در ادامه همه جز یک نفر به تعطیلات میروند. اکنون این پُل، انگس (دامِنیک سسا) و مری (دِواین رندالف) آشپز مدرسه هستند که سعی میکنند با هم در مدت باقی مانده وقت بگذرانند و وضعیتی که در آن قرار گرفتهاند را تحمل کنند.
جاماندگان اثری شخصیتمحور است که در طول روایت آرام و شوخطبعانهی خود سعی میکند مخاطب را با فضای سرد و توام شیرینش سرگرم نگه دارد و زیست هرکدام از کاراکترهای پیشبرندهی درام را به مسیری که بدانها تعلق دارد هدایت کند. در بین فیلمهای مهم اکران شده در سال جاری میلادی، میتوان از تیم بازیگری این اثر بهعنوان یکی از بهترینها نام بُرد. همهچیز به اندازه است، کنترل حس و ضرباهنگ بهخوبی پیش میرود و اثر با لحنی یکدست بههیچوجه از ریتم نمیافتد و میتواند مخاطب را تا آخر با داستانی که تعریف میکند همراه سازد.
پِین با سرک کشیدن به گذشتهی هرکدام از کاراکترهایش به عمق زیست آنها نفوذ میکند و روان رنجور و افسردهشان را مورد شناسایی قرار میدهد. مری، انگس و پل هرکدام مشکلات خاص خود را دارند که موجب شده تا آنها اکنون چندان از شرایط خود احساس رضایت نداشته باشند ولی پِین با آدمهای درامش سر ناسازگاری ندارد و در انتها لااقل برای پل و انگس مسیر روشنی را ترسیم میکند. جاماندگان تنه به تنهی درامهای کلاسیک در عصری میزند که سینما در آن رنگ و بویی دگر داشت و روابط میان افراد از شکل انسانیتر برخوردار بود. عواطف و احساسات در جاماندگان بهشکلی منطقی روایت را پیش میبرد و بهدور از سانتیمانتال شدن حرفش را میزند. شخصیتهای اصلی پیرنگ فیلم الکساندر پین در مواجهه با یکدیگر به شناخت مناسبی نسبت به خود دست مییابند و وجوه روشن و زیبای شخصیتشان را بروز میدهند و به دیگری در مسیر کامل شدن کمک میکنند. در نهایت این پل است که میتواند از محافظهکاری همیشگیاش فاصله بگیرد و انگس نیز در عوض آرام و قرار پیدا کند.