استیون اسپیلبرگ کلامی جز تحسین برای «تلماسه2» نداشت که بر زبان بیاورد وقتی که با دنی ویلنوو در اپیزود آخر پادکست «تدوین کارگردان» برای اتحادیه کارگردانان آمریکا گفتوگو انجام میداد. اسپیلبرگ به ویلنوو گفت که « تو یکی از شاخصترین فیلمهای علمی-تخیلی را ساختهای که من تاکنون دیدهام.» چنین کلماتی ستایش بزرگی از سوی ذهن خلاقی است که فیلمهایی مانند «ای:تی:موجود فضایی»، «برخورد نزدیک از نوع سوم» را کارگردانی کرده. و این تنها جملاتی نبود که اسپیلبرگ به دنی ویلنوو گفت.
🔹«برای من افتخار است که اینجا بشینم و با شما صحبت کنم. اجازه بدهید با گفتن این جملات شروع کنم که کارگردانانی وجود دارند که سازنده دنیاهایی هستند. فهرست طولانی نیست و ما میدانیم آنها چه نامهایی دارند. با ژرژ (ملیس)، دیزنی، کوبریک، جرج لوکاس شروع میکنم و ری هری هازون را هم به آن فهرست میافزایم. فلینی دنیای خودش را ساخت. تیم برتن. مشخصا وس اندرسون، پیتر جکسون، جیمز کامرون، کریستفر نولان، ریدلی اسکات. گییرمو دلتورو، فهرست ادامه دارد اما فهرستی طولانی نیست و من عمیقا و مشتاقانه باور دارم که شما یکی از جدیدترین اعضای فهرست هستید.»
🔹دنی ویلنوو از چنین تحسینی از سوی یکی از بزرگترین فیلمسازان تمام دوران حیرت زده شده بود. اسپیلبرگ به سکانسی در «تلماسه 2» اشاره کرد ه پال یک کرم شنی عظیم را برای اولین بار سوار میشود و آن را یک دستاورد برجسته خواند.اسپیلبرگ گفت: «تلماسه یک داستان بیابانپسند است، اما برای چنین فیلم بیابانیپسندی چنان حسرتی برای آب وجود دارد. با وجود همه ماسههایی که در این فیلم دارید، داستان واقعاً درباره آب است. آبهای مقدسی که در حسرت چمنزارهای سرسبز و آب حیات هستند. شما از صحرا جوری فیلم میگیرد که شبیه یک اقیانوس، یک دریا باشد. کرم های شنی مانند مارهای آبی بودند. و آن صحنه گشت و گذار با کرم های شنی یکی از بزرگترین چیزهایی است که تا به حال دیده ام. تاابد! اما بیابان را شبیه یک مایع ساختی و نشان دادی.»
🔹به گزارش ورایتی دنی ویلنوو گفته بود که تنها چهل و چهار روز برای فیلمبرداری سکانس مورد اشاره اسپیلبرگ وقت گذاشت. گروه فیلمبرداری کرم را با ابعاد نود فوت طول و بیست و چهار فوت عرض ساختند. گرگ فریزر، مدیرفیلمبرداری وقتی فیلمنامه را خواند با خودش فکر کرده بود که چطوری قرار است این سکانس را فیلمبرداری کنیم؟«در کتاب پال یک کرم شنی عظیم را میراند و اگر ما دقت نداشتیم میتوانست تبدیل به یک مضمون عجیب شود. بنابراین باید اطمینان حاصل میکردیم که دقت لازم را داریم تا تماشاگر با مضمونی روبرو نشود که باعث ناباوری او شود.»