▪️فریدون جیرانی در اعتماد در نامه ای به علیرضا رئیسیان درباره تحولات اخیر نوشت:«فكر نمیكنم درآينده، سينمای ايران بتواند با حال و هوای قبل از اين اعتراضات به حياتش ادامه دهد. حتما خشونتهای خيابانی، مرگهای تلخ، اعدامهای ناراحت كننده و خواستههای اين نسل ناآرامی كه آمد به خيابانها، اين دختران و پسران خيلی جوان، اين نسل دهه ۸۰ روی سينمای ايران تاثير خواهد گذاشت و اين سينما دگرگون خواهد شد.
من حتا فكر میكنم سينماي ايران قبل از اين آينده، دچار بحران خواهد شد. آن هم بعد از بازداشت كارگردانها و بازيگران شاخص سينما، بعد از فشار روی بخش متفكر سينما، بخشی كه اعتراض كرد به خشونتها كه اعتراضش تشويش اذهان عمومی نبود. اعتراضش حساسيت هنرمندی بود كه نمیتوانست به آنچه دارد در جامعهاش میگذرد بیتفاوت باشد. هنرمندی كه سوادش را داشت و میدانست چرا دارد اعتراض میكند. هنرمندی كه سواد و دانستههايش خيلی بيشتر بود از خيلی مردان سياسی امروز كه در تلويزيون حرف میزنند. همين الان میشود نشانههای اين بحران راديد با خروج خود خواسته برخی ازسينماگران بخش متفكر سينما از چرخه بازيگری وكارگردانی.
اگر شرايط فرهنگی تغيير نكند، اين بحران تشديد خواهد شد. فيلمسازان مستقل و اصلا بخش روشنفكری سينمای ايران يا خودش كار نخواهد كرد يا نخواهد توانست كاری را كه دوست دارد انجام دهد يا نخواهند گذاشت كار كند. بخش سينمای عامه پسند هم به دليل شكاف بين افكار عمومی و تفكر رسمی دچار ترديد خواهد شد. آن هم بعد از برون افكنی پاره مدرن جامعه كه باعث شده سيمای خيابانها در اكثر شهرهای ايران تغيير كند.
اين تغيير نشانه رشد و گسترش پاره مدرن جامعه است. نشانه تحولات سبك زندگی، سليقه و شيوههای تفكر در جامعه است و تقابل نهايی سنت و مدرنيته. حالا فيلمساز ما از يك سو با اين برونافكنی و تحولات سبك زندگی روبروست و از سوی ديگر با مديريتی كه من فكر نمیكنم اين تحولات سبك زندگی در جامعه را قبول داشته باشد.
حاميان فكري اين مديريت اصلا قبول ندارند كه جامعه ايران دچار چندپارهگی فرهنگی و اجتماعی است. اينها نمیتوانند بپذيرند كه جامعه ايران يك پاره مدرن دارد و يك پاره سنتی و امروز پاره مدرن رشد بیشتری کرده است از پاره سنتی. اين حاميان شكافهای اجتماعي را طبيعی نميبينند و اصلا به تقابل سنت ومدرنيته در جامعه ايران اعتقاد ندارند. تقابلی كه به اعتقاد نگارنده تقابل اصلی است در دعواهای فرهنگي، اجتماعی و سياسی و همه مطالبات آزادی از مشروطه تا نهضت ملی شدن نفت، تا انقلاب اسلامی، تا جنبش جامعه مدنی و تا جنبش سبز. اين حاميان تحليلی از تحول انديشهورزی در مقاطع مختلف سينمای ايران ندارند كه همه اين تحولات انديشهورزی در قبل و بعد از انقلاب هم از دل همين تقابل سنت و مدرنيته بيرون آمده است.»