بایگانی‌ها

به لطافت آب، به سیاهی ترس

به لطافت آب، به سیاهی ترس
به لطافت آب، به سیاهی ترس

گیرمو دل‌تورو با ساخته‌ی جدیدش دل خیلی‌ها را برده و منتقدان لب به تحسین فیلم گشوده‌اند. اما شاید کمتر کسی انتظار داشته باشد که یکی دیگر  از مهمترین فیلمسازان حال حاضر دنیا دست به قلم شود و در ستایش «شکل آب» بنویسد.

آلخاندرو گونزالس ایناریتو که در میان عموم مخاطبان سینما با «21 گرم» و «بردمن» شناخته می‌شود، درباره ساخته جدید دوست قدیمی و هموطنش چنین نوشته است:

سال‌ها پیش گیرمو با همان چشم‌های بزرگ و درخشانش بهم درباره‌ی ایده‌ای گفت که چند وقتی بود در ذهنش می‌چرخید: «داستان عاشقانه‌ای بین زنی لال و یک مرد آبزی.» چنین ایده‌ای نه فقط می‌توانست به ذهن گیرمو دل تورو بیاید بلکه خود گیرمو تنها کسی است که می‌تواند چنین ایده‌ای را بپروراند. به همین خاطر در کنار این که از ایده بسیار هیجان زده شدم می‌دانستم که این فیلم بهترین فیلمش خواهد بود. چرا که فیلم‌هایی وجود دارند که کم و بیش هر کارگردانی می‌تواند آن‌ها را بسازد، اما ایده‌های دیگری هم وجود دارند که فقط در یک صورت می‌توانند وجود داشته باشند آن هم زمانی که توسط یک کارگردان در تمام دنیا خلق یا کارگردانی شوند. این هم یکی از همان ایده‌‌ها بود و البته شخصی‌ترین اثر گیرمو دل تورو. دل تورو به من گفت:« همیشه حس کرده‌ام که آن مرد ماهی‌ای من هستم. همان قدر متفاوت در بیرون از آب.»

«شکل آب» نامه‌ی عاشقانه‌ای است خطاب به عشق. و ابراز عشقی است به ذات سینما.  گیرمو الگوی روایت هیولاها را تغییر داده، به این دلیل که هیچ هیولا و یا هیچ پرنسسی نباید تغییر کنند. تغییر شکل درونی تنها توسط عشق ورزیدن و قبول یکدیگر به همان همان گونه که هستیم اتفاق می‌افتد. فیلمی که بدون شرط ، چارچوب و بدون هیچ پس زدنی به آن‌هایی که متفاوت‌اند و صدایی از برای خود ندارند عشق می‌ورزد.

فیلم دارای شروری عالی و کامل است که در واقع مجسم شده‌ی ایدئولوژی‌های گذشته است. اما این ایده‌ها چنان بازیافت و باز تعریف شده‌ که همچنان مربوط و تازه‌اند و حتی حالا خطرناک‌تر هم به نظر می‌آید، ترس از دیگران و دگرگون بودن. این شرور که توسط ترس نادیدگی کور شده است نمی‌تواند دیگران را همان گونه که هستند ببیند. او کنترل و عقلش را توسط آنچه که تفاوت دیگران در ذهنش ایجاد می‌کند از دست می‌دهد.

آب در همه جای فیلم حضور دارد؛ فیلم را آغاز می‌کند، فیلم را پایان می‌برد. لطافت زیبایی شناسانه و تنش دراماتیکی که از جنس روانی آب است در هر تصویر و هر صحنه‌ جاری است. از بازی تمام بازیگران اصالتی عمیق و زیبا ساطع می‌شود، اصالتی که ریشه‌اش را باید در ذات تاریکی و نور جست. شبیه نوشته‌های هاروکی موراکامی، «شکل آب» گیرمو دل تورو شوقی است از جنس رویا. معجزه‌ای است که در واقعیتمان وجود دارد.